33.7 C
تهران
پنجشنبه, ۱۹. تیر , ۱۴۰۴

وحدت ملّی حول رهبری پهلوی

شاهزاده رضا پهلوی

هیچ وحدت و اتحادی نمی‌تواند  اختلافات را از میان برداشته و به یک همرأیی ناب نائل شود. برگ برنده یکیست و همانیست که در دست مجموعه نیروهای دموکرات ایران قرار دارد و هر نهادی به هر نامی تشکیل دهند، باز چاره‌ای جز معرفی یک شخصیت دموکرات، ملی و موردقبول عام ندارند که بتواند رشته پیوند و همبستگی ملی باشد و مورد خطاب مردم ایران و جامعه بین‌المللی قرار گیرد. (۱۶ خرداد ۱۳۸۵)

حلقه‌ی گمشده‌ی تلا‌ش‌های ناکام برای «اتحاد» که بارها در همین کیهان لندن به آن پرداخته‌شده، نقش رهبریِ شاهزاده رضا پهلوی است و آنچه در ادامه می‌آید واقعیتی است که حدود سه دهه درباره آن گفته و نوشته‌شده ولی ناشنیده ماند و حالا مدت‌هاست که زمان پذیرش‌ آن رسیده است.

تنها یک کانال، یک میانجی، یک سخنگو می‌تواند بازتاب همبستگی و وحدت ملی باشد. اشتباه همواره از عمل سر نمی‌زند. گاه انجام ندادن یک عمل اشتباهی بزرگ است. (۱۶ خرداد ۱۳۸۵) شاهزاده رضا پهلوی بی‌تردید تنها فرصت تاریخی است که در این شرایط وجود دارد. (۱۸ بهمن ۱۳۸۴) این را بعدها خود مردم ایران به تجربه دریافتند و راه و راهبر خود را اعلام کردند.

الاهه بقراط
الاهه بقراط

اگر بحران کنونی نهایتاً به زیان جمهوری اسلامی تمام می‌شود، اما به مخالفان دموکرات رژیم در داخل و خارج ایران این فرصت را می‌دهد تا خطر آن را سرانجام از سر ایران دور کنند. دموکرات‌های ایران، باید متشکل باشند! باید اراده‌ی رسیدن به قدرت داشته باشند. (۳ بهمن ۱۳۸۵) و باید خود را با یک رهبری معین و با یک برنامه مختصر و مفید که برای اکثریت مردم ایران از هر جنس و قوم و مذهب و طبقه اجتماعی قابل‌درک و دفاع باشد معرفی کنند. امروز نیز اگر ما تصمیم نگیریم، دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت و با جنگ، یا بی جنگ، دست‌پرورده‌های خود را با «ایر فلان» خواهند فرستاد تا پیکر تنومند و زخمی ایران را بر الگوی تنگ اسلامی تطبیق دهند. (۱۰ آبان ۱۳۸۶)

مناقشه بر سر رهبری، آن‌هم در چنین شرایطی، درواقع سپردن آن بخشی از تاریخ به دست سرنوشت است که اتفاقاً نقش شخصیت  و یک اراده توانمند در آن اهمیت تعیین‌کننده دارد. نمی‌توان «همه» را پشتیبان خود داشت. حتی خدا و پیامبران نیز «همه» را به دنبال خود ندارند. «همه با هم» خمینی نیز برعکس آن‌گونه که تبلیغ می‌شود نتوانست «همه» را به گرد خود آورد بلکه «اکثریت» سرمست و متوهم را به دنبال خود کشاند و «همه با هم» را به «همه با  من» تبدیل کرد!  کسانی که به پارانویای پهلوی و پادشاهی دچارند، با خودشان نیز نمی‌توانند متحد شوند! (۲۷ شهریور ۱۳۸۶) و همه این هشدارها مربوط به حدود بیست سال پیش است که هنوز شیره‌ی جان این مملکت این‌طور کشیده نشده بود.

اگر جمهوری اسلامی قرار باشد عقب‌نشینی کند، نه در برابر امضاهای بی‌پشتوانه که از آن «مطالبه» دارند و یا قدرت‌های خارجی که در زمان انتشار نکات بالا «معامله» با آن را می‌خواستند و حالا نیز چه‌بسا در پی «تسلیم» آن با «معامله» هستند، بلکه تنها و تنها در برابر جبهه متشکل، هدفمند و هدایت‌شده‌ی مردم به عقب رانده خواهد شد. بدون یک جبهه‌‌ی فراگیر و وحدت ملی حول رهبری پهلوی (۲۳ ژوئن ۲۰۲۵/ ۲ تیر ۱۴۰۴) که بازتاب همبستگی و تمایلات درون کشور باشد، نه جمهوری اسلامی عقب‌نشینی خواهد کرد و نه ایران از خطر آزمون‌هایی چون «پوست‌اندازی» و فروپاشی «پوتینی روسیه» در امان خواهد ماند. (۲۹ آبان ۱۳۸۶)

 

کیهان لندن شماره ۵۱۸

مطالبی که نکات و عباراتی از آن‌ها در این سرمقاله تکرار شده است:

 

 

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر