8.7 C
تهران
پنجشنبه, ۱۸. بهمن , ۱۴۰۳

کشور یهود اثر تئودور هرتصل

Theodor Herzl

کشور یهود اثر تئودور هرتصل و متن کامل آن به زبان فارسی

 

او که بود؟

گویی سرنوشت پس از دریافت مدرک دکترای حقوق از دانشگاه وین او را به فرانسه فرستاد تا خبرنگار نشریۀ لیبرال وینی Neue Freie Presse بشود. او که در فضای روشنگری یهودیان پروس بارآمده و روشنفکری سکولار و لیبرال بود، آنجا به عنوان خبرنگار در جلسات محاکمۀ کاپیتان آلفرد دریفوس شرکت کرد. هرچند با وجود تجربۀ احساسات ضدیهود در وین، هنوز هم خود را یک پروسی وطن‌پرست می‌دانست، اما با مشاهدۀ دقیق توطئۀ یهودستیزانه علیه یک افسر وطن‌پرست یهودی و موج نیرومند یهودآزاری از سوی نیمی از فرانسویان، تکان خورد. اگر فرانسه، مهد آزادی و نخستین کشور اروپایی که در زمان ناپلئون بناپارت حقوق مدنی مساوی به یهودیان اعطا کرد، چنین چهرۀ زشتی به خود بگیرد، پس تکلیف یهودیان کشورهای دیگر که همچنان در گتوها و دست به گریبان با تبعیض، آزار، غارت و پوگروم می‌زیستند، چه بود؟ آنجا مسیر زندگی او و کل تاریخ یهودیان دگرگون شد.

نامش تئودور بنیامین زِو هرتصل [۱] متولد دوم ماه مه ۱۸۶۰ بود. کودکی‌اش اوج دوران روشنگری یهودیان اتریشی بود و او در فضایی سکولار، رشد و تحصیل کرد. هرتصل در سال ۱۸۸۴ مدرک دکترای حقوق از دانشگاه وین دریافت کرد، به کار نویسندگی، نمایشنامه‌نویسی و روزنامه‌نگاری پرداخت و سپس در پاریس خبرنگار شد. ماجرای دریفوس [۲] که تأثیر عمیقی در تاریخ فرانسۀ مدرن گذاشت و موجب اصلاح قانون اساسی فرانسه شد، هرتصل را وادار به اندیشیدن به آیندۀ یهودیان در اروپا و کشورهای دیگرِ حاملِ یهودی‌ستیزی کرد.

در سال ۱۸۹۴ نمایشنامه‌ای به نام گتو منتشر کرد که چکیدۀ دیدگاهش پیرامون رد اسیمیلاسیون یهودیان و تغییر دین آن‌ها به مسیحیت در جوامع اروپا بود.

مسئلۀ یهود که پیش‌تر در سال ۱۸۴۴ از سوی برونو بائر و نقد کارل مارکس بر او در جزوۀ “پیرامون مسئلۀ یهود” بررسی شد، همچنان راه‌حلی نیافته بود. برونو بائر، رهایی مسیحی از مسیحیت و رهایی یهودی از یهودیت را راه‌حل این دشواره می‌دانست؛ اما مارکس در نقد بائر، رهایی دولت از هرگونه دین و هرگونه رسمی ساختن دینی خاص و صاحب‌امتیاز در حاکمیت را راه‌حل دانست؛ گونه‌ای راه‌حل لیبرالی برای تفکیک نهاد دین از حکومت؛ اما در زمان هرتصل، دشواره هنوز به قوت خود باقی‌مانده و حادتر شده بود.

۵۰ سال پس از جدل مارکس با بائر، و به دنبال روشنگری‌های منتقدان یهودی‌ستیزی از جمله امیل زولا که جان خود را بر سر دفاع از آلفرد دریفوس و پیروزی دادگاه افسر بی‌گناه گذاشت، این بار، تئودور هرتصل به عنوان یک یهودیِ دل‌بسته به جنبش آزادی‌بخش ملی یهودیان، چشم‌انداز جدیدی به مسئلۀ یهود گشود. او در سال ۱۸۹۶ رسالۀ کشور یهود را منتشر کرد و جنبش یهودیان برای داشتن کشوری از خود را تنها راه‌حل دشوارۀ یهود دانست.

متن کشور یهود برای دهه‌ها سلسله‌ای پیوسته از کنشگری‌های سیاسی، بین‌المللی و اجتماعی را فعال کرد.

پس از انتشار این جزوه، پوگروم‌های روسیه، دربدری‌های یهودیان اروپای شرقی و سرانجام، ظهور نازیسم و برپایی اردوگاه‌های مرگ، همگی، درستیِ پیشنهاد هرتصل را بیش از پیش آشکار ساختند. هرتصل در میان‌سالی در سال ۱۹۰۴ چشم از دنیا فروبست و رویدادهای بعدی را ندید. خانوادۀ او عاقبتی تلخ داشتند: جوان‌ترین دخترش به نام ترود، در اردوگاه مرگ ترزینستات [۳] کشته شد و پسرش استفان تئودور نورمن، یعنی نوۀ هرتصل، که پیشاپیش به انگلستان فرستاده‌شده بود، پس از پایان جنگ با شنیدن عاقبت پدرومادرش، با پرت کردن خود از ساختمانی بلند خودکشی کرد.

طرح هرتصل در متن کشور یهود در سال ۱۹۴۸ عملی و کشور اسرائیل تشکیل شد.

ترجمۀ فارسی این متن، همراه شرح‌های تاریخی در این کتاب به خوانندگان فارسی زبان تقدیم می‌شود.

کشور یهود اثر تئودور هرتصل
کشور یهود اثر تئودور هرتصل

 

چرا هرتصل به زبان فارسی؟

در شهر مونیخ به دعوت انجمن‌های فرهنگی ایرانیان امضای کتاب و گفتاری داشتم پیرامون کتاب اندیشه‌های لیبرال پیرامون آزادی. همدلی با هم‌وطنان اندیشمند در روزگاری که برای ما تنها وطنی فرهنگی در دسترس است، شادمانی بزرگی بود. پس از جلسه در سرما و بادی که از کوهپایه‌های آلپ می‌وزید، گرم گفتگو در گروهی هفت هشت نفره، در خیابان قدم می‌زدیم که فرهیخته‌ای از میان جمع به نکته‌ای اشاره کرد که من در جلسه، پیرامون تشکیل کشور اسرائیل بر مبنای اندیشه‌های لیبرال ملی تئودور هرتصل بیان کرده بودم.

دهه‌های طولانی، نام تئودور هرتصل، تابویی در تبلیغات گستردۀ روحانیون و اسلام سیاسی در ایران بوده است. هرتصل که در رسالۀ کشور یهود موارد اندکی نام نهضت صیونیزم را می‌برد که دو بار آن در انتقاد از دیدگاه‌های برخی نمایندگان وقت آن است، دهه‌ها با فحش سیاسی “صهیونیست” طرد شد. این میان، کمتر کسی یارای رویارویی در برابر این تبلیغات نسبت به مسئلۀ یهود، هرتصل و جنبش ملی صیونیزم را داشت. حال آنکه این جنبش همسانی‌های بسیار با جنبش‌های رهایی‌بخش ملی در کشورهای دیگر داشت و فیلسوفان سیاسی مانند مایکل والزر در کتاب The Paradox of Liberation (۲۰۱۵) آن را از این منظر بررسی کرده‌اند.

اگر ما گاندی و نهرو را می‌شناختیم، می‌بایست جنبش دیگری را که به استعمار انگلستان پایان داد و اسرائیل را بنیان گذاشت، به رسمیت می‌شناختیم. اگر نیرنگ استعمار برای تفرقه میان مسلمانان و هندوها را که اندکی پس از استقلال هند به کشته شدن میلیونی مسلمانان و هندوها انجامید، دیدیم، باید همان نیرنگ را در حملۀ پنج کشور مرتجع عرب، بی‌درنگ پس از استقلال اسرائیل و درخواست آن‌ها از فلسطینیان برای ترک خانه‌هایشان تا بازگشت پس از نابودی کشور تازه استقلال یافته-که عامل اصلی آوارگی فلسطینیان شد- نیز تشخیص می‌دادیم.

دروغ و پروپاگاندا بسیار سریع‌تر و آسان‌تر از حقایق دقیق تاریخی که فهم آن‌ها به مطالعه، کار و برگذشتن از پیش‌داوری‌های دیرین نیاز دارد، گسترش می‌یابند. می‌گویند تا حقیقت برای بیرون رفتن از خانه مشغول بستن بند کفش خود است، دروغ چند بار دور زمین را پیموده است!

و امروز در جایی هستیم که باید به جبران کوتاهی گذشته، متنی از اواخر قرن نوزدهم را پیش بکشیم، بخوانیم و با ذهن مستقل و آزاد قضاوت کنیم. از این رو بر آن شدم که این متن را که شخصاً به تازگی برای دومین بار پس از سال‌ها خوانده بودم، به زبان فارسی ترجمه کنم و شرحی مختصر بر آن بدهم.

 

طرح هرتصل

اشاره‌ام به تئودور هرتصل در سخنرانی مونیخ دربارۀ کتاب اندیشه‌های لیبرال پیرامون آزادی به این سبب بود که هرتصل در متن کشور یهود حقوقدان و متفکری لیبرال است و همین پایه‌های فکری، نهضت ضداستعماری و آزادی‌بخش یهودیان را در دنیای مدرن به موفقیت رساند.

هنگام مقایسه میان‌پایه‌های فکری شکل‌گیری کشور اسرائیل و دیدگاه‌های زیربنایی جنبش‌های فلسطینی، تفاوتی جدی دیده می‌شود. دشمنی انداختن میان مسلمانان با مهاجران و دهکده‌های اسکان یهودیان – که زمین‌هایی را خریده و کاشتند که پیش‌تر طی قرن‌ها باتلاق‌های مالاریا گرفته و زمین‌های بایری بوده‌اند – با ارتجاعی‌ترین و غیرانسانی‌ترین ایدئولوژی‌ها همراه بود. چنان که مفتی اعظم اورشلیم، حاج محمدامین الحسین، در اوج جنگ جهانی دوم، مخفیانه به آلمان رفت، با هیتلر دیدار کرد و در عهدنامه‌ای قرار گذاشت که هیتلر به مسلمانان استقلال بدهد، جلوی تبدیل فلسطین به سرزمین یهود را بگیرد و یهودیان مهاجر را مانند یهودیان اروپایی قتل‌عام کند. مفتی اعظم اورشلیم و نیروهایش در عوض می‌بایست با نزدیک شدن قوای هیتلر به او پیوسته، در امحای یهودیان شرکت کنند.

در مقایسۀ مفاد عهدنامۀ مفتی بدنام با متن هرتصل در کشور یهود به روشنی می‌بینیم که هرتصل نه تنها خواهان کشتن یا زیرپاگذاشتن حقوق کسی نیست، بلکه در چهارچوب قوانین بین‌الملل، خواستار خریدن زمین و انتقال قانونی مالکیت‌ها است. هرتصل از دورنمای خدمت به مناطق و کشورهای اطراف در اثر رشد اقتصادی و کاشت و آبادسازی زمین‌های بایر سخن می‌گوید.

در کتاب حاضر، این متن به فارسی در اختیار ماست و می‌بینیم که در آ‌ن هیچ خبری از دشمنی با اعراب یا خواست پایمال کردن حقوق دیگران نیست. در کتاب حاضر، هدف، پرداختن به تاریخ کشور اسرائیل نیست، بلکه شناخت هرتصل و متن کشور یهود مدنظر است.

در این متن، هرتصل اصولاً در دنیایی سخن می‌گوید که قدرت‌های بزرگ در آن حرف اول و آخر را می‌زنند و او باید با آن‌ها مذاکره کند؛ توده‌های مردم، به ویژه مسلمانان، هنوز رعیت عثمانی به شمار رفته، فاقد نمایندگی بودند. بنا به گفتۀ هرتصل، یهودیان ثروتمند حتی حاضر به بازپرداخت قرض‌های دولت عثمانی در ازای خریدن تکه‌ای زمین در سرزمین تاریخی و باستانی خود برای اسکان یهودیان ستمدیده شدند، اما سلطان عثمانی تقاضای آن‌ها را برآورده نکرد.

شیرین‌دخت دقیقیان
شیرین‌دخت دقیقیان

ما در هیچ جای متن کشور یهود، ذره‌ای نشان از آ‌ن کاریکاتورهای یهودی‌ستیزی که هرتصل را همچون هیولایی خون‌خوار و متجاوز نشان می‌دهند، نمی‌‌یابیم. برخلاف تبلیغات ایدئولوژیک اسلام سیاسی در ایران و دنیای عرب، در این متنِ پایه‌ای استقلال اسرائیل، هیچ اثری از اشغالگری “از نیل تا فٌرات” که در کتاب ساختگی پروتوکل پیران صهیون به عنوان هدف پنهانی یهودیان آمده، نیست. باید دانست که متن پروتوکل به دستور تزار روسیه توسط روزنامه‌نگاری روان‌پریش به نام سرگئی نیلوس نوشته شد و تا کنون در کنار نبرد من هیتلر، بالاترین تیراژ در کشورهای اسلامی و عربی را داشته و جعلیات آ‌ن در کتاب‌های درسی این کشورها آمده است!

باید افزود که آ‌نچه در نوشته‌های یهودی‌ستیز با عنوان “از نیل تا فرات” آمده و به هرتصل و طرح ملی‌گرایی یهود نسبت داده‌شده، جعلی و دروغ است. نگاهی سریع به تورات، سفر پیدایش ۱۵: ۱۸ نشان می‌دهد که “از نیل تا فرات” وعدۀ خدا به فرزندان ابراهیم است که شامل اخلاف اسحق و اسماعیل هر دو می‌باشد:

در آن روز خداوند عهدی با ابراهیم بست و گفت: من به اخلاف تو این سرزمین را از وادی مصر تا رودخانۀ بزرگ فٌرات می‌بخشم.”

 

عناصر طرح لیبرال هرتصل

اندیشه‌های لیبرال با مفاهیم مرکزی آزادی فرد انسان، احترام به مالکیت خصوصی و ابتکار فردی، برخورداری از حقوق مساوی، تساوی تک‌تک شهروندان در برابر قانون و تفکیک دو نهاد دین و حکومت، در سیاست، اقتصاد و فرهنگ، زیربنای تمدن مدرن از دوران روشنگری بوده‌اند.

انقلاب آمریکا که جنبشی ضداستعماری و رهایی‌بخش بود، با زیربنای فکری و گفتمان متفکران لیبرالی چون جان لاک، ژان ژاک روسو، تاماس پین و تاماس جفرسون به ثمر رسید. به دنبال آمریکا، انقلاب فرانسه به کوشش اصحاب دائره‌المعارف بر همین پایه‌های فکری، بشریت را وارد دوران نوینی کرد. [۴] حتی متفکری چون کارل مارکس در دوران فکری اول خود، لیبرالی رادیکال بود و نظریۀ ازخودبیگانگی او از این دوران تا امروز، الهام‌بخش جامعه شناسان و روانشناسان است؛ برخلاف نظریۀ دیکتاتوری پرولتاریا که در دوران فکری بعدی او کوتاهی از اصول لیبرال بود و با شکست‌های تاریخی بزرگ از میدان به در شد.

 

پایه‌های لیبرال نگرش هرتصل به راه‌حل مسئلۀ یهود در رسالۀ کشور یهود را به چند زمینه می‌توان تقسیم کرد:

 

الف- راه‌حل در چارچوب اقتصاد لیبرالی قرن نوزدهم و بر پایۀ واقعیت‌های موجود، به دور از ترسیم هیچ‌گونه آرمان‌شهر و ناکجا آباد: کشور یهود نه با رؤیاپردازی یا تهییج عاطفی، بلکه با بیان پیشرفت‌های فنی و اقتصادی دوران جدید آغاز می‌شود. هرتصل از نقش فن‌آوری‌های جدید در دگرگون ساختن سرنوشت بشر و خروج از بن‌بست‌های خودساخته و نیز نقدهای رایج به تکنولوژی آگاه است.

او به عنوان حقوقدان، در طرح خرید یک سرزمین از کشورهای اروپایی، تشکیل کشور اسرائیل، برقراری سروری سیاسی بر آن، و اعزام یهودیان برای اسکان، در چارچوب قوانین حقوق بین‌الملل می‌اندیشد. این متن با پیشنهاد تشکیل “انجمن یهودیان”، سامانی برای مذاکرات سیاسی و بین‌المللی ارائه داده، سازمان‌دهی اعزام یهودیان را از انحلال و نقد کردن سرمایه‌های منقول و نامنقول آن‌ها تا ساختن و دادن خانه‌های جدید در سرزمین نوآباد آینده شرح می‌دهد.

سرفصل مهم طرح هرتصل، همکاری نزدیک با دولت‌های مسیحی وقت است که از دید او با برچیده شدن یهودی‌ستیزی در جوامع خود به آرامش خواهند رسید و جمعیت مسیحی آن‌ها از رقابت با یهودیان رهاشده، جای آن‌ها در اقتصاد را پر می‌کنند.

هرتصل پیشنهاد به برقراری شرکتی به نام “شرکت یهود” در چارچوب قوانین تجاری اروپا دارد که انحلال و نقدکردن خانه‌ها، بنگاه‌های تجاری و امور اقتصادی را به نیابت از مهاجران انجام دهد. باید افزود که این شرکت، چندین سال بعد با نام “آژانس یهود” تشکیل شد. موج چپ‌گرایی و احساسات ضدکاپیتالیستی در دنیای عرب و در میان مسلمانان ایران موجب شد که این شرکت که در متن هرتصل با کارکرد تعریف شده‌ای در اصول اقتصاد بازار آزاد آمده، همچون هیولایی آدم‌خوار معرفی شود!

 

ب- لیبرالیسم پیشرو در حل امور کارگری و تعدیل طبقاتی: در طرح هرتصل، شرکت یهود، رشد جامعۀ جدید را در چارچوب اقتصاد بازار آزاد تدارک می‌بیند. شرکت، عهده‌دار زمینه‌های مالی لازم برای پرورش نیروهای متخصص، آموزش‌وپرورش همگانی، اجرای برنامه‌های لیبرال “حمایت در ازای کار”، برقراری هفت ساعت کار روزانه برای همه، و دادن اضافه‌کاری به صورت نقد خواهد بود.

مبانی نظریۀ توسعۀ انسانی که تازه در اواخر نیمۀ دوم قرن بیستم توسط اقتصاددان‌های آکسفورد چون محبوب الحق و سپس آمارتیا سن برای حل بن‌بست‌های توسعۀ عادلانه مطرح شد، در این رساله بیان می‌شود؛ بی‌آنکه دستکم نگارنده هیچ جا دادن اعتباری به هرتصل در این زمینه را دیده باشم.

هرتصل تشکیل کشور یهود را تجربه‌ای در خدمت آزمودن روش‌های پیشرو کشورداری در زمینۀ عدالت اجتماعی می‌داند و در متن به نمونه‌های آ‌ن اشاره می‌کند.

در طرح هرتصل، سودآوریِ شرکت یهود از راه معامله‌ها و فرایندهای اقتصادی مدرنی انجام می‌شود که بهره‌کشی از کارگران در آ‌ن نقشی ندارد. تنها استفادۀ هوشمندانه از قوانین بازار سرمایه‌داری، قاعده‌های تجارت آزاد موجود و روش‌های ساختمان‌سازی و افزایش قیمت زمین‌ها در اواخر قرن نوزدهم، تضمین‌کنندۀ سود این شرکت هستند. در طرح او این سودها به نوبۀ خود، صرف صاحب‌خانه کردن همۀ مهاجران از کارگران بی‌مهارت گرفته تا کارکنان عالی‌رتبه در سرزمین نوآباد خواهد شد.

در طرح هرتصل اشاره‌ای به جمعیت غیریهودی موجود در سرزمین نمی‌‌شود و خدمات شرکت یهود منحصر به یهودیان مهاجر است. او در زمینۀ حقوق ساکنان مسیحی و نمادهای فرهنگی و دینی آن‌ها سخن کوتاه اما قاطعی دارد. ولی اشاره‌ای به ساکنان مسلمان موجود نمی‌‌یابیم؛ که کمبودی آشکار است.

 

پ- مدارای دینی/ فرهنگی و سکولاریزم لیبرال: سکولاریزمی که هرتصل به اختصار معرفی می‌کند، افزون بر بازشناسی نقش ربای‌های یهودی در سازمان‌دهی به مهاجرت و اسکان و نقش نیایشگاه‌های یهودی همچون سازمان‌های مردم نهاد در کشور نوبنیاد، مداراگر با دیدگاه‌ها و اماکن دینی مسیحیان است. او پیشنهاد گاردهای خاصی برای حفاظت از اماکن دینی مسیحیان در کشور آیندۀ یهود را دارد و افتخار انجام آن را پایان خوشی بر هجده قرن رنج یهودیان در سرزمین‌های مسیحی می‌داند.

اما باید دانست که هنگام نوشتن این متن، زمینۀ توافق مسلمانان با یهودیان بسیار ضعیف شده بود. هرتصل پیش از نگارش کشور یهود به مصر و فلسطین و سپس به استامبول سفر کرد و به سلطان عثمانی، عبدالحمید دوم، پیشنهاد پرداخت مبلغ ۲۰ میلیون پوند در ازای اجازه به یهودیان برای مهاجرت به فلسطین را داد. سلطان این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت که زمین به مردم او تعلق دارد و نمی‌‌تواند آن را بفروشد. هرتصل در متن می‌گوید که “یهودیان می‌توانستند کلیۀ قرض‌های ترکیه را باز بپردازند” امپراتوری عثمانی پیش از جنگ جهانی اول به دلیل بدهی‌های خود به “مرد بیمار اروپا” مشهور شد. سلطان با این فرصت می‌توانست از سقوط عثمانی در سال‌های بعد جلوگیری کند و به آبادانی سرزمین ویرانه‌ای که زیر فرمانروایی‌اش روی توسعه و آبادانی ندیده بود، یاری رساند. هرتصل در سفر دیگر به استامبول در سال ۱۹۸۸ با قیصر ویلهلم دوم دیدار کرد، اما قیصر پیشنهاد او را با بیان سخنان ضدیهود رد کرد. هرتصل به انگلستان رفت و با ژوزف چمبرلن و دولتمردان دیگر بریتانیا دیدار کرد، اما حاصل این بود که آن‌ها پیشنهاد منطقه‌ای خودمختار در اوگاندا در شرق آفریقا را به یهودیان دادند!

باید افزود که در سال ۱۹۰۳ در روسیۀ تزاری پوگروم کیشی نیف و کشتار بی‌رحمانۀ چندین دهکدۀ یهودیان اتفاق افتاد که عکس‌های آن دنیا را تکان داد و اعتراض نویسندگان مترقی روس از جمله، تولستوی، آنتوان چخوف، ماکسیم گورکی و شلومو رابینویچ ملقب به شالوم علیخم، طنزنویس معروف یهودی روس را برانگیخت؛ اما اوگاندا، صیون، سرزمین تاریخی یهودیان، نبود. کنگرۀ هفتم صیونیزم در ۱۹۰۵ پیشنهاد مهاجرت به اوگاندا را رد کرد.

سرانجام دولت انگلستان در سال ۱۹۱۷ با پادرمیانی لرد بالفور ایجاد سرزمین یهود در فلسطین را به رسمیت شناخت. پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول، در ۱۲ اگوست سال ۱۹۱۸ در استامبول، وزیر اعظم عثمانی طلعت پاشا به نیابت از دولت عثمانی در حضور شانزده نمایندۀ یهودیان به ریاست لئوپارد پرلموتر، تاجر یهودی آلمانی، حق احیای ملی و دینی یهودیان در فلسطین را به رسمیت شناخت و لغو محدودیت‌های پیشین بر مهاجرت یهودیان و اسکان آن‌ها را اعلام داشت.

روند مذاکره با عثمانی که با تلاش‌های هرتصل آغازشده و در ۱۹۱۸ چند سال پس از درگذشت زودهنگام او (۱۹۰۴) به ثمر رسید، نشان از خواست مدارا با مسلمانان دارد. متن کشور یهود، شاید با حساسیت‌های موجود پس از رد پیشنهاد او توسط سلطان عبدلحمید دوم، سکوت در مورد مسلمانان سرزمین را ترجیح داده باشد؛ اما در همین متن برای ساکنان غیریهودی سرزمین، حقوق مساوی با یهودیان و آزادی دینی را لازم می‌داند. او بهره‌کشی از کارگران غیریهودی را جرم و موجب تحریم کارفرما اعلام می‌کند.

هرتصل در سال ۱۹۰۲ با نوشتن یک رمان این کمبود را بیشتر جبران کرد: این رمان Altneuland یا سرزمین کهن نوین نام دارد و شور و شوقی بی‌سابقه در میان یهودیان پدید آورد. هرتصل دورنمای خود از کشور یهود را در این رمان همچون جامعه‌ای سوسیال لیبرال با زیرساخت‌های مشارکتی -که بعدها همان کیبوتص‌ها شدند – و کاربرد علوم و فنون نوین توصیف کرد. او در رمان با پرداختن به انواع سویه‌های ادارۀ این کشور، به پیش‌بینی جامعه‌ای پلورالیست و مداراگر با ادیان و اندیشه‌های گوناگون پرداخت.

 

ت- آزادی‌های فردی لیبرال: متن کشور یهود دفاعی است از حق آزادی‌های مدنی و سیاسی یهودیان و اعتراض به یهودی‌ستیزی و تبعیض پیش‌رونده در کشورهای اروپایی؛ از کشورهایی که در قوانین مدنی خود این آزادی‌ها را داده بودند تا آن‌ها که آن را فقط به روی کاغذ آوردند اما اجرا نکردند، تا کشورهایی چون روسیۀ تزاری که یهودآزاری از جمله برنامه‌های زیر نظر دولت برای انحراف نارضایتی‌های توده‌های مردم بود.

هرتصل با به رسمیت شناختن مالکیت خصوصی یهودیان در کشور نوآباد آینده، روش‌های زندگی گوناگون طبقات مختلف اجتماعی بسته به ثروت‌های تولیدشدۀ آن‌ها را به رسمیت می‌شناسد. او برخلاف رؤیاپردازان دوران خود که وعدۀ جوامع بی‌طبقه می‌دادند، پا بر زمین واقعیت‌های موجود دارد. او از ترسیم هرگونه ناکجاآباد سوسیالیستی و محو خیالیِ طبقات اجتماعی به‌شدت روی‌گردان است. طرح او بر کاهش هر چه بیشتر شکاف طبقاتی و اقدامات رفاهی برای طبقات زحمتکشی تأکید دارد، زیرا آن‌ها را پیشتازان آبادانی کشور یهود و شایستۀ ترفیع شرایط زندگی و کار می‌داند.

حفظ کرامت انسانی تهیدستان، سویه‌ای دیگر از رعایت آزادی‌های فردی لیبرال است. هرتصل در رساله بارها به حق ستمدیدگان و ضعیف شدگان در سرزمین نوآباد برای حمایت اجتماعی، تغذیه و مسکن مناسب تأکید دارد؛ برای نمونه، حفظ حرمت تهیدستان حین سفرهای دریایی یا با قطار و حق آن‌ها برای برخورداری از غذا، راحتی و تفریح در طول سفر مهاجرت.

هرتصل درعین حال برای ثروتمندانی که مهاجرتی همراه با تفریح‌های لوکس و در کنار دوستان و آشنایان خود می‌خواهند، امکان اجاره کردن کشتی یا قطارهای شرکت را باز می‌گذارد.

هرتصل، لیبرالی انسان‌گرا است که شکاف‌های بزرگ طبقاتی را برنمی‌تابد و پیوستن یهودیان تحت ستم به صفوف ‘پرولتاریا’ (اصطلاح آن زمان در زبان آلمانی برای کارگران) و پیوستن یهودیان تحصیل‌کرده که زیر تبعیض‌ها شغلی نمی‌‌یابند به احزاب برانداز اروپایی را تیزکنندۀ اتهام‌های یهودی‌ستیز می‌داند. او می‌نویسد:

یهودیان تحصیل‌کردۀ بی‌چیز، دارند سوسیالسیت می‌شوند. از این رو ما به شدت از مبارزۀ طبقاتی آسیب خواهیم دید، زیرا در هر دو اردوگاه سوسیالیست‌ها و کاپیتالیست‌ها گاو پیشانی سفید هستیم.

هرتصل تعدیل شکاف طبقاتی برای کشور آیندۀ یهود را پیشنهاد و در قالب بیانی بس گزنده چنین بیان می‌کند:

گرسنگی هیچ‌گاه نباید انسان‌ها را به خودکشی وادارد؛ زیرا چنین خودکشی‌هایی عمیق‌ترین ننگ‌ها برای تمدنی هستند که به ثروتمندانش اجازۀ خوراندن گوشت اعلا به سگ‌هایشان را می‌دهد.

 

‌ث- نظریۀ لیبرال ملت‌سازی: هرتصل هنگام طرح کشور یهود، نظری گذرا به تئوری‌های سیاسی ملت‌سازی می‌اندازد. او از نگرگاه انسان‌گرایی در نقد نظریه‌های رایج می‌نویسد:

نظریه‌های [مشروعیتِ] نهاد الهی، قدرت برتر، قرارداد اجتماعی، یا نظریه‌های پدرسالاری، و پیوند خونی و حاکمیت موروثی با دیدگاه‌های مدرن همخوان نیستند. در آن‌ها پایه‌های حقوقی یک کشور، یا بیش از حد به مردان بها می‌دهد (نظریۀ پدرسالاری و نظریه‌های قدرت برتر و قرارداد) یا خیلی از انسان‌ها دور است (مانند نهاد الهی)، و یا بیش از حد انسان‌ها را تنزل داده است (نظریۀ پیوند خونی و حاکمیت موروثی).

او نظریۀ عقلانیت یا of Rationality Theroy را ترجیح می‌دهد. این نظریه فرض را بر آ‌ن می‌گذارد که افراد بر اساس استدلال منطقی و ارزیابی‌های حساب‌شده از نتایج بالقوه، اساساً گزینه‌ای را برمی‌کشند که بیش از همه منافع آن‌ها را برمی‌آورد و اهداف آن‌ها را تحقق می‌بخشد؛ با این شرط که همۀ اطلاعات لازم را در دسترس داشته و مطابق منافع خود رفتار کنند. این نظریه اغلب در اقتصاد و علوم سیاسی برای تشریح رفتار انسانی همچون روندی از ارزیابی نتایج مثبت و منفیِ گزینش عقلانی‌ترین گزینه به کار می‌رود و به نظریۀ جان راولز آمریکایی در قرن بیستم شباهت‌هایی دارد. رساله، ادامۀ استدلال خود پیرامون ملت‌سازی را از شرح تئوریک دور کرده، آن را در خلال بخش‌های مختلف رساله اشاره‌وار بررسی می‌کند.

از جمله در اشاره‌های هرتصل به کارمایه‌های ملت‌سازی زیر می‌توان اشاره کرد: ملت‌سازی بر اساس تساوی شهروندان در برابر قانون؛ ملت بر اساس ارزش‌های تاریخی و مفاهیم نیاکانی؛ ایمان ملی دوهزارسالۀ یهودیان به بازیافتن استقلال در کشور خود که از قرن اول میلادی و تسخیر اورشلیم توسط رومیان به شکل دعای “سال آینده در اورشلیم” نسل در نسل تکرار شده؛ ملت‌سازی بر اساس شیوه‌های نوین کشورداری، کشاورزی، صنعت، اقتصاد مشارکتی، آموزش‌وپرورش و آموزش‌های حرفه‌ای؛ ملت‌سازی با بها دادن به نقش زنان، هرچند در خطوط کلی و نقش‌های زنانۀ تعریف‌شده در زمان خود باقی می‌ماند؛ ملت‌سازی بر اساس روابط حسنه با دنیای متمدن؛ و وظیفۀ مشارکت جهانی این ملت در پیشگیری از هجوم بربریت به تمدن.

این بود شرحی مختصر بر متن کشور یهود با توجه به برخی زمینه‌های تاریخی و فکری که راهنمای خوانندۀ فارسی زبان و شاید مؤثر در برطرف ساختن پیش‌داوری‌های دیرپا خواهند بود.

 

کل کتاب و متن کامل کشور یهود به زبان فارسی

شیرین‌دخت دقیقیان،
۱۶ ژانویه ۲۰۲۵
تهیه نسخه چاپی در سایت نویسنده

 

اسرائیل
اسرائیل

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر