16.7 C
تهران
پنجشنبه, ۶. اردیبهشت , ۱۴۰۳

قتل عام تابستان ۶۷ و وجدان شرمنده ایرانیان

هر ساله در ماه آخر تابستان، یادکرد قتل عام ۶۷ وجدان شرمنده ایرانیان را به تکاپو می‏کشاند؛ کشتاری که فاجعه‏ای ملی را برای ایران زمین رقم زده و هنوز هم پرونده آن گشوده است. امسال پدیده‏ای تازه در رابطه با قتل عام تابستان ۶۷ اتفاق افتاده و عده‏ای از نخبگان سیاسی-فرهنگی کشور به اقدامات عملی فراتر از مرثیه‏سرای پرداخته و با حضور در کنفرانس‏ها و تجمعات در برخی از کشورها، واقعیت کنونی آن فاجعه را به وجدان شرمنده ایرانیان با صدای بلند یادآور شده‏اند. تردیدی نیست که آن فاجعه تا احقاق حقوق کشته شدگان و تسلی خاطر بازماندگان، هم چنان بر وجدان ایرانیان سنگینی می‏کند و حافظه جمعی و خاطره شخصی مردمان این مرزوبوم، از آمران-عاملان و هم پیمانان کشتارهای دهه اول استقرار رژیم انقلابی که به حق «دهه اعدام و کشتار انقلابی» خوانده شده است، تا رسیدن به جزای اعمالشان در دادگاهی صالح و بشردوستانه، نخواهد گذشت. امسال می‏توان آن فاجعه ملی را از زوایه‏ای دیگر به تأمل گذاشت و فرایند شکل‏گیری آن را در استمرار انقلابی‏گری به نظاره نشست. رخدادی عمیق و رویدادی آکنده از خشم و نفرت و حکایتی از اتحاد بنیادگرایی دینی و ایدئولوژی‏های تمامیت‏گرای خلقی، آن فاجعه را برای کشورمان تدارک دید و ورقی سیاه و شرمگینانه در تاریخ و سیاست ایران به ثبت رساند.
داستان تراژیک فاجعه ملی به دست جمهوری‏اسلامی این گونه شروع شد: با اعدام‏های اول که در رژیم انقلابی انجام گرفت، هم پیمانان مجاهد و کمونیست، هورا کشیدند که «سلطنت‏طلبان و خلافکاران اخلاقی» را می‏کشند. سال دوم حاکمیت انقلابیون، «دیگر ملایان و انقلابیون مسلمان» را که اعدام کردند، کمونیست‏های سنتی تائید کردند که «عوامل آمریکایی» را می‏کشند. همان سال‏ها که «دگردینان و پیروان آئین بهائی و اهل سنت» را دستگیر و کشتند، مجاهد و ملی-مذهبی و کمونیست و… دم برنیاوردند که شور انقلابی است! سال ۶۰ که «مجاهدین خلق و چریک‏های فدای خلق و دیگر کمونیست‏ها» را اعدام کردند، هم پیمانان خلقی خواستار برخورد انقلابی‏تر شدند.
تاسال ۶۵-۶۷ که همه مخالفان را رژیم انقلابی سرکوب کرد، «توده‏ای‏ها و اکثریتی‏ها» گرفتار شدند؛ دیگر کسی باقی نمانده بود از آن‏ها دفاع کند! این چرخه تا سالیانی دیگر ادامه یافت تا دامنگیر بخشی از حاکمیت انقلابی شد؛ از خلعیت ابوالحسن بنی صدر تا اعدام صادق قطب‏زاده و از حصر خانگی عباس امیر انتظام و حسینعلی منتظری تا ترور سعید حجاریان و اکنون حصر خانگی مهدی کروبی و میر حسین موسوی که خود در کشتارهای دهه‏های اول و دوم انقلاب همراه با بدنه رژیم جمهوری‏اسلامی بودند و فاجعه ملی تابستان ۱۳۶۷ را به وجود آوردند، گرفتار خشم انقلابی رژیم شدند. رژیم جمهوری با حذف و کشتار، فساد و غارت توانست به عمر خود ادامه دهد.

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر