این روزها در کنار انواع نقدهای پیدا و پنهان و جدی و طنز در ارتباط با گفتگوی جمهوری اسلامی و دولت ترامپ از سوی کسانی که به «ارزشی/ عرزشی» معروف شدهاند، ویدئویی نیز در رسانههای اجتماعی منتشرشده که نشان میدهد یک زن هوادار رژیم به سعید جلیلی، همان رقیب نمایشی که یک عده در تیرماه ۱۴۰۳ با شرکت در سیرک انتخابات به مسعود پزشکیان رأی دادند تا او نیاید، میگوید که مذاکره با ترامپ «بیعت با یزید زمانه» است و نظام میبایست به «وعده صادق»هایش عمل کند.
اما جلیلیِ «وحشتناک» که خود رژیم برای ترساندن مردم و فروش نمایش انتخابات اینطور تبلیغ میکرد که اگر به ریاست دولت برسد، هم تحریمها و هم احتمال جنگ بیشتر میشود (که هر دو بدون او هم بیشتر شده!) عین پزشکیان مذاکره را تأیید کرده و میگوید که «صلاح نظام» است و «رهبر اجازه داده».
باید توجه داشت که برای این نوع هواداران جمهوری اسلامی، نه موضوع «توافق» و نتیجهی آن بلکه قبول «مذاکره» با «دولت ترامپ» مسئله است؛ رئیسجمهوری که از «برجام» خارجشده و دستور کشتن قاسم سلیمانی را داده و فشار حداکثری و تحریمهای سنگین علیه جمهوری اسلامی وضع کرده و همچنین با صراحت حامی اعتراضات مردم در سالهای گذشته بوده است. بخش دیگر قضیه اما در محتوای مذاکره است. آنها میدانند که جمهوری اسلامی دستش خالیست و به گفتهی مقاماتش به «خلع سلاح» و در غیر این صورت، به گفتهی ترامپ، به «بمباران» میانجامد.

به این ترتیب چنین مذاکرهای به چه درد جمهوری اسلامی میخورد؟! هم تسلیم و خلع سلاح و هم حمله نظامی، موجودیت آن را از سوی جامعهای که انباشته از خشم و انزجار و اعتراض در کمین نشسته تا آن را از قدرت نیز خلع کند، در خطر قرار میدهد. آنهم در حالی که «تسلیم» احتمالی، طیف این هواداران را نیز بهطور محسوس کاهش میدهد و «حمله نظامی» احتمالی نیز فراتر از قد و قوارهی آنهاست. به همین دلیل بجای «برجام ۲ و ۳ و ۴» خواستار «وعده صادق ۳ و ۴ و…» هستند تا نظام دست به حمله زده و «عاشورایی» شود و نه اینکه خود نظام موردحمله قرار بگیرد و سرنوشتی نامعلوم پیدا کند!
در چنین حالتی نه از نیابتیهایی که قرار بود اگر مردم «انقلاب را یاری» نکنند، آنها بیایند و انقلاب را یاری کنند خبری هست؛ نه از جمعیت افغانستانیهایی که بهطور سازمانیافته توسط رژیم واردشدهاند، کاری برمیآید؛ و نه مقامات و مسئولان با جاسازیهای فامیلی و مالی که در کشورهای دیگر کردهاند، برای حفظ جمهوری اسلامی خود را به خطر خواهند انداخت. به این ترتیب، سرنوشت همه جناحین و ارزشیهای آنها در هر صورت در خطر است!
اتفاقاً اصلاحطلبان که به قول سید علی خامنهای «بال» دیگر نظام هستند، چهبسا ارزشیترند چرا که برخلاف آن ارزشی که ترامپ را «یزید زمانه» میداند و میخواهد با انجام «وعده صادق» «عاشورایی» شود، اصلاحطلبان به هر قیمتی که فکرش را بکنید به دنبال حفظ رژیمی هستند که مولد و منبع تغذیهی ارزشیهای عاشورایی است! در رأس ارزشهای مشترک هر دو آنها نیز «انقلاب ۵۷» قرار دارد که حلقهی پیوند آنها را با همهی پهلویستیزان محکم میکند.