20.4 C
تهران
پنجشنبه, ۶. اردیبهشت , ۱۴۰۳

فرهنگ ایران‌زمین (۳)

یک‌چیز مسلم است و آن اینکه در مزده یسنا، قادر متعال همان اهورامزدا است (۱۶) که آغاز است و انجام، او آفریننده کل می‌باشد و حتی «ایده» ها نیز از وی‌اند. اهریمن که با سپنتا مینیو در نبرد است توسط «دیوان» دیگری حمایت می‌شود که اولین آن‌ها «اَئشم» (خشم) و «دروغ» هستند (۱۷) . این دیوان بیشتر در «روان» جای دارند و از این طریق بر تمام جهان و ازجمله بر عواطف بشر نیز تأثیر می‌گذارند؛ اما قدیسان جاودان یا امشاسپندان که یک تعداد مقولات اولیه و اصول اخلاقی را نشان می‌دهند به عرصه ایزدی خدمت می‌ورزند. این‌ها بیشتر از خود طبیعت گرفته‌شده‌اند مثلاً «وهومنه» از گاو (نماد حیوان ارزشمند برای امر کشاورزی)، «اشه» از آتش (نهاد نور و گرما)، «خشتره» از فلز (نشانه قدرت و صلابت)، «آرماتی» از خاک (نشانه استواری و باروری زمین)، «هوروتات» از آب (نشانه تامین غذایی و رفاه)، «امرتات» از گیاه (نشانه تداوم در بقا) اخذ گردیده‌اند. «معنوی شدن» ارزش‌های نمادین روزمره بشر در دین جدید، نشان می‌داد که درجات «تجرید» و تفکر بالاتر رفته است و موجودات عینی به مفاهیم ذهنی تبدیل گردیده‌اند که به‌نوبه خود می‌باید طبق یک طرح ایدئولوژیک برجهان عینی خارج از ذهن، پیاده‌گردند (۱۸) .

چنانچه ملاحظه می‌گردد، «ایده‌ها» برخی به دستگاه اخلاقی و برخی به پراکسیس انسان در مبارزه با طبیعت مربوط می‌شوند. برخی از «ایده» ها از «پیشی» اند مانند نیکی و بدی و بالاتر از آن، ایده «مبارزه ضدین». به دیگر معنا، اگر طبق یک سلسله‌مراتب ارجحیتی بالا برویم به ایده نهایی یعنی «وحدت در عین کثرت» خواهیم رسید. در آنجا که نیکی و بدی و یا مقولات دیگری مانند عین و ذهن، باوجود نشأت از یک ریشه، علیرغم هم هویتی‌شان، دو «چیز» متفاوت‌اند و درعین‌حال، «یک‌چیز» هستند، بنیاد فلسفه مزده یسنا بر این اصل کلی نهاده شده و مفهومی عمیق را در بردارد. ما این بخش را در مبحث «هستی‌شناسی» به‌موقع خود شرح خواهیم داد.

سؤال دیگری که مطرح است، آن است که سرنوشت بشر پس از پایان حیات خاکی چیست؟ آیا مبارزه او با «بدی» پایان می‌پذیرد؟ آیا نوع بشر که آزادانه راه مبارزه‌ای دشوار را گزیده است، در زندگی خاکی خود از اختیار برخوردار می‌باشد و یا اسیر جبر قضا و قدر است؟ چه پاداشی در انتظار اوست؟ جواب به این سؤالات، بخش مهمی از تصویر کلی «مزده یسنا» را برای ما روشن می‌کند و به ایده‌ها و اصول بنیادی فلسفه مزده یسنا نزدیک‌تر می‌گردیم.

 

12- مبحث آخرت شناسی (اشاتولوژی)

فلسفه مزدیسنا دربرگیرنده امر «نبرد نهایی» است. نبردی که بالاخره به «سرانجام» منتهی می‌شود (۱۹) . «ناجی» در متن‌های اوستایی قدیمی به نام «استوات ارته» (۲۰) عنوان‌شده که به معنای (حقانیت متجسد) است. ظهور ناجی که حامل «اشه» حق است، به دستور خداوند می‌باشد. تفکر مزبور نه‌فقط بر تمامی تفکرات مذهبی و فلسفی ایرانی در هزارها سال تأثیر گذاشت، بلکه بر تمامی مذاهب و تفکرات اجتماعی جهان شرق سایه افکند. «استوات ارته» همان نجات‌دهنده‌ای است که در متون پهلوی و ساسانی بهنام «سوشیانس» ذکر گردیده است. نجات‌دهنده، سرانجام بر «اهره مینیو»، «اکه منه» (۲۱) (فکر پلید)، ائشم (خشم) و سایر موجودات شر پیروز می‌گردد. نبرد این‌ها به شکل مبارزه دو بدو صورت می‌پذیرد (بار دیگر دیالکتیک طبیعت به نمایش گذاشته می‌شود). روح انسان پس از مرگ با «خویشتن» خود جفت می‌گردد و جدایی روان آسمانی (فره وشی) از بدن پایان می‌پذیرد. وجدان نیک به شکل دختری ۱۵ ساله بر فرد مرده ظاهر می‌شود (این ایده در مانداییسم و مانوی گرایی به‌شدت تأثیر گذاشته است)؛ اما وجدان بد به شکل زالی زشت سیما ظاهر می‌شود. مردگان باید پس از مرگ زمینی از «چینودپل» گذر کنند (۲۲) . جایی که سرانجامش به بهشت یا به جهنم ختم می‌گردد. اندیشه مزبور کُلاً به اسلام نیز منتقل و عیناً اقتباس گردیده است. قابل‌توجه است که «نجات‌دهنده» در فرآیند خاصی ظاهر می‌شود. ستاره‌ای در آسمان پدیدار می‌گردد (در آخر زمان) که درخشش آن حتی خورشید را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این علامت تولد نجات‌دهنده است (مانند ستاره داود و ستاره جدی که در شب تولد عیسی مسیح درخشش گرفت).

دستگاه آخرت شناسی مزبور کُلاً یک اندیشه مذهبی را نشان می‌دهد. درعین‌حال برای برخی سؤالات فلسفی، تدارک پاسخ می‌بیند که شامل «آخر زمان»- «سرنوشت جهان» و بالاخره «نهایت کار بشر» می‌باشند. برای آنکه این مبحث بهتر درک گردد، باید دید که اصولاً «هستی» در اندیشه مزده یسنا چگونه است؟ چه غایتی دارد؟ آیا نوع بشر به سرنوشت سعادتمندانه‌ای هدایت می‌گردد؟ در برخورد به این نوع سؤالات، تفکر اجتماعی و سیاسی در مجموعه جهان‌بینی باستانی ایران نیز روشن می‌گردد.

 

۱۳ – هستی و جلوه‌های آن

بحث فلسفی در هستی‌شناسی مزده یسنایی باستانی، با «پدیداری» هستی شروع می‌گردد و در ابتدا یک اندیشه مذهبی محض را نشان می‌دهد اما به‌تدریج سؤالات مختلفی را مطرح می‌سازد که در عین ظاهر مذهبی، «فلسفه» اند و باب تفکر را می‌گشایند.

«در ابتدا فقط نور بی‌پایان بود و سپس آفرینش آغاز گردید. اهورامزدا آسمان را از سرِ خود آفرید، زمین را از پاهایش، آب‌ها را از اشک‌هایش و …» (۲۳)

«بدن انسان تصویری از «جهان آفریده‌شده» است …»

در نقل‌قول‌های بالا از بُندَهشن، کاملاً آشکار می‌گردد که جهان خُرد و جهان کلان یعنی دستگاه آفرینش و وجود انسان دو «پدیدار» اند از یک گوهر؛ و حتی فراتر از آن این دوجهان در ارتباط باهم‌اند زیرا اصل هر دو یکی است. اهورامزدا تمامی دستگاه هستی را از وجود خود آفرید، بنابراین «جهان»، ساخت یک بنی (مونیستی) دارد. در ادبیات فلسفی غرب، معمول بر آن است که «اسپینوزا» فیلسوف هلندی را پایه‌گذار دستگاه فلسفی یک بنی می‌شناسند. طبق نظر اسپینوزا، اصل نخستین کائنات یکی است و یگانه می‌باشد، این اصل به خود استوار است و خودسامان، یعنی خارج از ذات خود به هیچ‌چیز دیگری متکی نیست و تعیین‌کننده خود است. ملاحظه می‌شود که مباحث و استدلالات اسپینوزا سه هزار سال قبل از او، سرچشمه تفکر باستانی شرق بود و اولین بار در مزده یسنا به رشته سخن درآمد؛ اما تفکر اسپینوزا در توضیح یک بنی مطلق، به دو بنی فلسفی کشیده شد و صرفاً در دستگاه فلسفی هگل بود که وحدت و کثرت بهم دیگر جوش‌خورده و بالاخره یک بنی فلسفی مطلق به شرح درآمد. در تفکر مزده یسنایی حتی اشتباه اسپینوزا هم به چشم نمی‌خورد. در اینجا عین به معنای دارنده هستی و ذهن به معنای دارنده آگاهی و شناسایی، باوجود تفاوتشان (کثرت)، یکی هستند و در برابر هم قرار نمی‌گیرند. هر دو یک «حقیقت» را نشان می‌دهند (وحدت). (۲۴)

عین و ذهن گر چه یکی هستند ولی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و قابل‌تشخیص‌اند. ریشه این «وحدت وجود» در کجا است؟ قبلاً شرح دادیم که اهورامزدا، «ویو» را آفرید. «ویو» در بدو پیدایش خود، «واحدی» بود که کثرت هم داشت. درواقع دو «ویو» ی خوب و بد باهم دیگر بسر می‌برند و نمی‌توانند بدون وجود آن دیگری، «هستی» داشته باشند. این اندیشه، سراپا دیالکتیکی است. «ویو» را می‌توان «مثال» دانست. به‌عبارت‌دیگر، مثال خوبی و مثال بدی در یک وحدت وجود ابدی باهم دیگر بسر می‌برند.

می‌توان نتیجه گرفت که مقولات کلی دارای هستی دیالکتیکی بوده و به همان شیوه در «عین» یعنی «خارج از ذهن» نیز مندرج و مستترند؛ بنابراین، ایده‌های خدایی مستتر در اشیا، یک هستی دیالکتیکی دارند. چرا خداوند، علیرغم قدرت آسمانی خود، «بدی» را هم آفرید؟ (این سؤالی است که همه دین‌داران از خود می‌کنند)؛ زیرا وجود او و درنتیجه کردار او منطقی بوده است؛ زیرا حتی جهان مقولات هم نمی‌تواند بدون وحدت دیالکتیکی پایدار باشد؛ و بازهم فراتر می‌رویم. خداوند حتی ضد خود را از خود آفرید (اهریمن)؛ بنابراین، سرمنشأ هستی نیز در یک فرآیند پویای دیالکتیکی قرار دارد. این همان چیزی است که هگل در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، مدعی کشف آن گردید

«جهان» مزده یسنایی، جهانی است که بنیاد آن بر «عقل» است. توجه به نام «خدا» کافی است که این ادعا را ثابت کند. اهورامزدا (خدای دانا) نیروی خراتو (خِرَد) را به موجودات جهان و آفرینش و نیز انسان ارزانی داشت. سراسر ذرات جهان دارای «عقل» اند. پس خداوند «عقل کل» است (۲۵) . جهان امری واقع و ضرورتی منطقی است.

گفتیم که جهان کلان (آفریده‌شده) و جهان خُرد (انسان و ذهن او) یا به‌عبارت‌دیگر عین و ذهن دارای وحدت هستند؛ بنابراین، چیزی در جهان اعلی (منوک) وجود ندارد که در «عین» منعکس نشده باشد و بالعکس، چیزی در «عین» وجود ندارد که «ذهن» نتواند مقولات خود را با آن‌ها تصدیق کند. از این مقدمه به مقولات «ازپیشی» می‌رسیم. چه مقولاتی از پیشی‌اند؟ کانت فیلسوف آلمانی مقولات «ازپیشی» را که دوازده‌تا هستند ناشی از «ذهن» می‌دانست که کلی و ضروری‌اند.

بدین ترتیب، حقیقت ناشناختنی است. مفهوم «چیز فی‌نفسه» ی کانت هم امری اعتباری است که جدا از «ذهن» قرار دارد. در مزده یسنا، صور هستی یعنی زمان و مکان و کلیات، ماقبل تجربی‌اند. درعین‌حال، ذهن انسان به علت آنکه با جهان کلان هم‌ریشگی دارد، قادر به درک آن‌ها و جاری شدن در بستر آن‌ها است. تا اینجا به این نتایج رسیدیم که اولاً: جهان یک بُنی است (مونیسم فلسفی)، ثانیاً امری واقع و ضرورتی منطقی است؛ زیرا خدا، جهان را از درون خود و بر اساس پویایی دیالکتیکی آفریده که همواره تکامل می‌یابد. ثالثاً جهان کلان (عین) و جهان خُرد (ذهن) دارای یک ریشه و یک هویت‌اند. رابعاً عقل کل برجهان ناظر است. چنین استنتاجاتی را با فلسفه زندگی اجتماعی و روش برخورد با وقایع (شناخت‌شناسی) جمع‌بندی خواهیم کرد تا بتوانیم در پرتو آن ایدئولوژی باستانی ایرانی را هر چه‌بهتر تشریح نماییم.

 

14- پویایی دیالکتیکی در فلسفه و بازتاب آن در زندگی اجتماعی

آنچه که در طرز تفکر ایرانیان باستان، «پویایی دیالکتیکی» می‌نامیم، همان اندیشه وحدت ضدین است که از دین‌های ساده طبیعت پرستی آریایی اخذشده و تکامل‌یافته و عالی‌ترین شکل خود را در مزده یسنا به دست آورده است. ازآنجاکه «ذهن» انسان حامل «اراده دانا» یعنی خراتو (خِرَد) می‌باشد که خود ناشی از خداوند است، یعنی «انتولوژیک» (هستی شناسانه) در انسان به ودیعه نهاده شده، بنابراین وجود انسان نه‌تنها حکم یک ضرورت منطقی را می‌رساند، بلکه پرتو عقل را هم بر دستگاه آفرینش می‌افشاند و گسترش می‌دهد. اندیشه «نوسازی جهان» که رسالتی آسمانی برای انسان محسوب می‌گردد، به نیروی همین عقل و به‌حکم همان ضرورت منطقی، صورت واقع می‌یابد. درنتیجه نوع انسان نماینده و دستیار خداوند بر روی زمین است. او حتی آزادانه از بارگاه الهی نازل‌شده و بر زمین فرود آمده تا مسئولیت و نقش تاریخی خود را به انجام رساند. این اندیشه، ضمن مؤید بودن ضرورت «منطق» در آفرینش، تمامی زندگانی نوع بشر را از آغاز پیدایش او تا آخر تحت یک فلسفه اجتماعی قرار می‌دهد. این همان مقوله جبر و اختیار است که صدها سال موردبحث متفکران بوده و هر دستگاه فکری، راه‌حلی برای آن ارائه داده است.

حال ببینیم در فلسفه مزده یسنا، انسان «مختار» و آزاد در فعالیت‌های اجتماعی و فردی خویش است یا آنکه تحت یک «جبر» خاصی قرار دارد؟ ….

ادامه دارد

 

 

منابع و ملاحظات:

۱ – بغان پرستی یا دین چندخدایی Pantheon

۲ – Diaosh را معادل Zeus یونانی می‌دانند.

۳ – دوگانگی یا ثنویت Dualism

۴ – Sraosha سروش و rashnu رشنو

۵ – ویو Vevayu

6 -Śura Anahita Ardvī

۷ -Diana Persica

8 -خورنه یا فرچیرپادشاهی Khvarena که ستون نور و پیروزی و تشعشع آسمانی بوده و به شخص برگزیده (شاه) اعطا می‌گردید.

۹ -امشاسپند یا سپنتا Ameśa Sepenta به معنای قدیسان جاودان و بی‌مرگ

۱۰- – اصول مزبور هر یک حاکی از مسائل عمومی جامعه و سیاست می‌باشند، یعنی «سلطه»، جنگ و موازنه قوا از یکسو و تامین «فراگیر جمعی» مردمان به همراه ضرورت‌های چنین فراگیری یعنی معیشت و رفاه از سوی دیگر

۱۱ -وهومنه Vohumana (بهمن)، اشه Aśa، ارته Arta

۱۲ -خشتره ویریه Xśatra Vairya (شهریور)، خشتره به معنای «قدرت» هم بوده است.

۱۳- – هوروتات Hourtatat که اکنون «خرداد» گفته می‌شود امرته تات Armartatat (امرداد) و آراماتی Aramati (این لغت را گاه Aramaiti می‌نویسند که غلط مصطلح است)

۱۴ – اشی Aśi، ساوروشه Saoruśa و آتور Athor

۱۵ – دوشسن گیلمن فرانسوی به نظریه مزبور نزدیک است. برخی دیگر چون فیلیپانی- رونکونی ایتالیایی به‌کلی از اصل موضوع منحرف‌اند و بیشتر داستان می‌سرایند تا آنکه واقعیت را بتوانند تشریح کنند. مراجعه کنید به:

۱ – Zoroastre: Duchesne-Guillemin. Paris, 1948

۲ – La Conception sacrée de la Rozauté Iranienne. Acta Iranica, Philipani Ronconi, Liege, 1974

۳- The Tradition of sacred Kingship in Iran. Iran under Pahlawis, P. Ronconi, 1978

۱۶ -یسن ۳۱-۸ صریحاً به قدرت اعظم پروردگار یکتا اشاره می‌کند.

۱۷ -ائشم Aeśma، دروغ Drūg (لغت‌های Trug آلمانی، Truck فرانسوی و Trick انگلیسی از همین ریشه مشتق می‌شوند).

۱۸ -ویکاندر در کتاب خود به این نظریه نزدیک است، اما اکتساب ایدئولوژی را از مزده یسنا بحث نکرده است. رجوع کنید به کتاب زیر از صفحه ۱ تا ۱۲

Vayu: S. Wikander, Lund 1941

۱۹ – مبحث آخرت در یک متن قدیمی «یَشت ها» ذکرشده که دارای ۱۹ یشت است.

۲۰ -استوات ارته Astvat-Arta

۲۱ اکه منه Aka-Manah

۲۲ چینودپل – Ćinvat در «بندهشن»، فصل ۳۰ از آن سخن رفته است. نیبرگ عقیده دارد که حتی در شعیره مذهبی Etstasy، انسان از چینودپل عبور می‌کند. مراجعه کنید به کتاب ذیل، ص ۳۱۲

Die Religionen des alten Iran: Nyberg, 1938

۲۳ – بهترین مرجع برای فرآیند آفرینش، «بندهشن» است که یک کتاب دوره ساسانی است. برای پی بردن به اندیشه باستانی ایرانی کتاب قدیمی‌تری در دست نیست. هرچند که «دامات نسک» که بخشی از اوستا بوده این اندیشه را تشریح کرده ولی «دامات نسک» به‌کلی گم‌شده و می‌گویند که محتوای اصلی «بند هشن» از همان کتاب است. مراجعه کنید به بندهشن، فصل ۲۸.

۲۴گفته می‌شود که فلسفه هندوان نیز این نوع – «وحدت» را قائل است؛ اما آیین هندوان جهان را «وهم» می‌پندارد نه حقیقت.

۲۵- – اندیشه مزبور در فلسفه مولانا کاملاً تشریح شده است. ازاین‌رو برخی عناصر اندیشه مولانا را ناشی از مزده یسنا برمی‌شمارند. مراجعه کنید به «تاریخ فلسفه اسلامی»: هانری کوربن

 

Banner

برگرفته از مشروطه نوین، ماهنامه شماره ۳، آذرماه ۱۳۶۱

  • ویرایش متن: نسیم آریایی، تبسم آریایی
  • بازنشر مجموعه: نسیم آریایی، تبسم آریایی و وبسایت لیبرال دموکراسی

پیشگفتاری برای نوشتارهای فراموش شده

 

بازگشت به صفحه اول

 

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر