20.4 C
تهران
جمعه, ۳۱. فروردین , ۱۴۰۳

تابستان مرگبار در خاورمیانه

توحشی که این روزها در خاورمیانه ناظر آن هستیم ‏به نوبه خود کم سابقه است. از مصر تا افغانستان ‏جنگ و جنایت و ناامنی دامانگیر ساکنان این منطقه ‏شده است. آنچه روزگاری بنام “بهار عربی” نوید ‏رهایی ملت‌های منطقه از ظلم و استبداد بود، امروز ‏خود به ماتمی بزرگتر‎ ‎مبدل شده است. در‎ ‎حالیکه ‏رژیم جنایتکار اسد با پشتیبانی جمهوری اسلامی ‏همچنان به کشتار مردم بیگناه سوریه ادامه می‌دهد، ‏در دیگر نقاط منطقه آنچنان آتشی بر پا شده است ‏که فجایع سوریه در میان دیگر حوادث هولناک ‏منطقه رنگ باخته است. ‏

‏ باران موشک‌های حماس بر سر مردم اسرائیل و ‏بمباران مداوم ساکنان غیر نظامی غزه از سوی ‏اسرائیل، هر دو مورد اعتراض شورای امنیت سازمان ‏ملل و بیشتر دولت‌ها قرار گرفته است. این درگیری از ‏برخوردهای پیشین جدی‌تر است و به احتمال زیاد ‏رویدادهای بسیار مهمی را در پی خواهد داشت. ‏توجه مردم دنیا به وضع رقت‌بار ساکنان غزه که در ‏میان محاصره اقتصادی اسرائیل از سوئی و رژیم ‏سفاک و پلیسی حماس از سوی دگر گرفتار شده‌اند ‏بیش از هر زمان جلب شده است. بدون شک این ‏حادثه زنگ خطری است برای آنهایی که هنوز هم به ‏حصول یک توافق سیاسی میان فلسطینی‌ها و ‏اسرائیلی‌ها امیدوارند. این حادثه به خوبی نشان ‏می‌دهد که بدون ایجاد و تداوم یک مسیر سالم و ‏شجاعانه،‎ ‎از آن نوع توافقهایی که میان پرزیدنت ‏سادات و مناخیم بگین انجام پذیرفت، راه دیگری برای ‏حل این مسأله وجود ندارد.‏‎

در دو سوی این اختلاف آنچه موجب عدم پیشرفت ‏مذاکرات شده بی‌لیاقتی رهبران کنونی است. ‏سادات این شهامت را داشت که با اسرائیل به ‏مذاکره بنشیند و صحرای سینا را پس بگیرد و روابط ‏بین مصر و اسرائیل را عادی کند، ولی امروز کدام ‏رهبر عرب و یا اسرائیلی دارای آن شهامت و جرأت ‏سیاسی و اعتبار بین‌المللی است که بتواند چنین ‏گام اساسی را در مسیر صلح و ایجاد تفاهم میان ‏اعراب و اسرائیل بردارد. زمانیکه در آینده اسناد ‏منتشر شود نشان داده خواهد شد که تا چه حد ‏تحریکات و مداخلات جمهوری اسلامی در تداوم این ‏درگیری‌ها تاثیر‎ ‎گذار بوده است.‏‎ ‎

درباره حوادث این چند روزه مطلب بسیار گفته و ‏شنیده شده است اما آنچه بیش از همه اسباب ‏تعجب و تا حدودی تفرج ناظران را فراهم ساخته ‏عکس‌العمل آقای خامنه‌ای نسبت به این ماجراست. ‏خامنه‌ای آنچنان برای مردم فلسطین روضه‌خوانی ‏می‌کند و از تجاوز به حقوق بشر و ظلم و تعدی ‏نسبت به مردم غزه سخن می‌گوید که اگر کسی او ‏و پروندۀ او را نشناسد گمان می‌برد مهاتما گاندی ‏زنده شده است و نمی‌تواند تحمل کند که از دماغ ‏کسی خون جاری شود. کسی نیست از آقای ‏خامنه‌ای بپرسد چرا روزی که ده‌ها جوان ایرانی به ‏دست عوامل خونخوار تو به خاک و خون کشیده ‏شدند اشک بر دیدگانت جاری نشد؟ ‏

‏ چگونه است که بیگانه برای تو از ایرانی عزیزتر است. ‏از همه مهمتر کسی نیست از ایشان بپرسد اگر ‏واقعاً به صلح و آرامش در منطقه علاقمند هستی و ‏اگر یک هزارم آنچه در مورد فلسطین می‌گویی با ‏واقعیت تطبیق داشته باشد چرا در هر فرصت و ‏امکانی که اسرائیل و اعراب به صلح نزدیک شده‌اند ‏جمهوری اسلامی و شخص شما بزرگترین موانع را ‏برای پیشگیری از حصول تفاهم اعمال کرده‌اید؟ باید از ‏ایشان پرسید که اگر صلح و آرامش در منطقه هدف ‏شماست چگونه به خود اجازه می‌دهید که ‏بی‌شرمانه نام قاتل انورالسادات، این قهرمان صلح و ‏آشتی بر دیوار خیابانی در پایتخت شما نصب شود؟ ‏آیا در هیچ کجای دنیا از جنایت و آدم‌کشی این‌گونه ‏بیشرمانه و صریح استقبال شده است؟ باید از ‏ایشان پرسید حماس را در غزه و حزب‌الله را در لبنان ‏چه کسانی حمایت می‌کنند؟ مبالغ سرسام‌آور ‏کمک‌های مادی و ارسال سلاح و دیگر وسائل به این ‏گروه‌های تروریستی از چه منبعی ارسال می‌شود؟ ‏موشک‌های آتش افروز حماس از کجا آمده است؟ ‎

اگر امروز حمایت واقعی از مردم فلسطین مطرح باشد ‏مسیر این حمایت ایجاد تفاهم میان دو طرف و تأکید ‏بر یافتن یک راه‌حل مسالمت‌‌آمیز است نه تشدید ‏خشونت و ایجاد محیط انزجار و تنفر بیشتر. آیا از ‏خود پرسیده‌اید که چرا دراین میان کاسه داغتر از آش ‏شده‌اید؟‎

بسیاری از دست‌اندرکاران و افرادی که عمری را در ‏مطالعه مسأله فلسطین گذرانده‌اند بر این باورند که ‏یکی از موانع اصلی حصول توافق میان دو طرف، ‏تحریکات جمهوری اسلامی است. همانگونه که امروز ‏مردم عراق بیش از آنکه از آمریکا و یا کشورهای ‏غربی نگران باشند، نگران دخالت‌های جمهوری ‏اسلامی در مسائل داخلی خود هستند، روزی خواهد ‏رسید که فلسطینی‌ها هم، حتی فریب‌خوردگان ‏حماس، چشمانشان باز خواهد شد و دشمن اصلی ‏خود را خواهند شناخت. ‏‎ ‎

چگونه است که نظام جمهوری اسلامی نمی‌تواند با ‏آن بخش از نمایندگان واقعی فلسطین که می‌خواهند ‏برای ملت خود کشوری واقعی ایجاد کنند و در کنار ‏کشور اسرائیل با صلح و آرامش زندگی کنند، آمیزش ‏و همکاری کند؟ از هر فلسطینی مطلعی که شما ‏امروز بپرسید سوای تندروهای دست راستی اسرائیل ‏چه مانع دیگری در راه صلح و تفاهم از پیشرفت ‏مذاکرات میان دو طرف جلوگیری می‌کند، بی‌گمان از ‏جمهوری اسلامی نام خواهد برد. مردم فلسطین نیک ‏می‌دانند که آدمکشهای حاکم بر ایران از مسأله ‏اختلافات اسرائیل و فلسطین به سود خود ‏بهره‌برداری سیاسی می‌کنند و کوچکترین علاقه‌ای ‏به گسترش تفاهم و صلح در منطقه ندارند‎. ‎

اشک تمساح آقای خامنه‌ای برای مردم فلسطین جز ‏بدنامی و آبروریزی بیشتر برای این نظام چیزی عاید ‏نمی‌کند. زمانی که حقایق در اختیار ناظران ‏بین‌المللی قرار گیرد و دامنۀ نفوذ جمهوری اسلامی ‏در حماس و حزب‌الله بیشتر و بیشتر آشکار شود همه ‏خواهند دانست که مانع و مشکل اساسی صلح ‏خاورمیانه در کجا یافت می‌شود؛ تا زمانی که در ایران ‏نظام جمهوری اسلامی حکمفرماست نه در ‏فلسطین، نه در عراق و نه در افغانستان امکان ایجاد ‏صلح و بهبود زندگی مردم وجود نخواهد داشت‎. ‎

جمهوری اسلامی نمی‌تواند در منطقه‌ای که آرامش ‏برقرار است تداوم یابد. ایجاد شرایط غیرعادی در ‏منطقه به ویژه در میان کشورهای همسایه یگانه ‏روش حکومتی است که این جماعت در آن تخصص ‏دارند و اگر روزی نتوانند در گسترش فضای متشنج و ‏خشونت‌بار موفق شدند شیشه عمرشان به سنگ ‏خواهد خورد. بقای آنها به تداوم خشونت و هرج و ‏مرج در ایران و منطقه وابسته است.‏

برای جمهوری اسلامی مردم فلسطین بازیچه‌ای ‏بیش نیستند. جمهوری اسلامی از مردم فلسطین، ‏عراق، لبنان و حتی مردم افغانستان وسیله‌ای ‏ساخته است برای پیگیری امیال و برنامه‌های ‏جاه‌طلبانه‌اش. زمانیکه خامنه‌ای به خود اجازه ‏می‌دهد که او را امیرالمؤمنین و رهبر مسلمانان جهان ‏خطاب کنند باید برای هر ناظر منصفی این موضوع ‏روشن باشد که این جماعت چه تصورات باور نکردنی ‏را در سر می‌پرورانند. این یاوه‌گوئی‌ها سرود به ‏مستان آموختن است و نتیجه آن ظهور امثال ‏ابوبکرالبغدادی رهبر جنایتکاران “داعش” و مدعی ‏خلافت اسلامی.‏

پاریس: ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴‏

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر