در بخش نخست، به موارد زیرین پرداختیم:
یک. تجربه رشد ۱۱ درصدی به مدت یک دهه؛
دو. فرمان تأسیس بنیاد مستضعفان: خشتی که کج نهاده شد؛
سه. قانون اساسی و دولتی کردن اقتصاد ملی؛
چهار. فرمان مصادره ثروت کارآفرینان، اعلام بیاعتباری اصل مالکیت؛
پنج. زاده شدن دولتی غولآسا با پاهای گلین.
و اینک دنباله سخن را پی میگیریم:
تفاوت سرمایه با ثروت چیست؟
شش. پول پسانداز شده در بانک، ثروت است ولی وقتی به وام در اختیار کارآفرین قرار گیرد تبدیل به سرمایه میشود: ثروت، یک مفهوم ایستا است (اسکالر)، ولی سرمایه جنبه حرکتی دارد یعنی بردار است (وکتور). سرمایه علاوه بر حرکتی بودن، دارای ساختار فنی نیز هست و ازاینرو یکمیلیون دلاری که مثلاً در کارخانه فلز سازی است با یکمیلیون تومانی که در کارخانه پارچهبافی است هم به لحاظ ساختار و هم از حیث تکنولوژی محتوای خود متفاوت است. ولی هردو در شکل مشترک همه ارزشهای اقتصادی یعنی پول بیان میشوند.
دگردیسی ثروت به سرمایه و سرمایه به ثروت
هفت. معدن در زیرزمین، ثروت است ولی وقتی استخراج میشود سرمایه است. لازمه تبدیلشدن ثروت به سرمایه، وجود دو عامل است:
الف. تکنولوژی و
ب. قیمتی که از هزینه تولید بیشتر باشد.
نمونه بدهیم: ذخایر نفتی در زیرزمین کشور حدود ۶۰۰-۷۰۰ میلیارد بشکه برآورد میشود که به این حجم از نفت میگوییم «نفت زیرزمین». ولی تنها ۱۵۶ میلیارد بشکه آن را «ذخایر ثابتشده» نام میگذاریم که به ازای تکنولوژی موجود و قیمتهای بازار قابلاستخراج است. بدیهی است که هم نوآوریهای تکنولوژیک میتوانند مقادیری از نفت زیرزمین را به ذخایر ثابتشده بدل کنند و هم بالا رفتن قیمت بازار میتواند حجم بیشتری از نفت زیرزمین را به ذخیره ثابتشده (قابلاستخراج به ازای تکنولوژی و قیمت موجود) بدل کند.
سرمایه هم میتواند از حرکت تولیدی بازایستد و بدل به ثروت شود. بخش بزرگی از مصادرههای انجامشده درواقع سرمایه تولیدی را به ثروتهای شخصی بدل کردند.
تولید آدمی و ارمغان طبیعت
هشت. ثروت ملی هدیه طبیعت و ظرف شکلگیری سرمایه ملی است و سرمایه ملی بهنوبه خود قالب تکوین سرمایه تولید گران است. درحالیکه سرمایه ملی ساخت انسان است، ثروت ملی ارمغان طبیعت است و در اشکال پرتنوع شرایط اقلیمی، رودخانهها، دریاها، دریاچهها، آبگیرها، تالابها و چشمهها، خاکها و معدنها، آبوهوا، کوهها، پستیها و بلندیها (توپولوژی)، گونههای جانوری (فوونا) و گونههای گیاهی (فلورا)، نمود پیدا میکند و نقش انسان در حد مراقبت از آنها و حفاظت از عناصر زیست-بوم خود تعریف میشود. پاس نداشتن ثروت ملی، توان تشکیل سرمایه تولیدی و سرمایه ملی را میفرساید و کشور را در برابر حوادث پرهزینهای چون سیل و طوفان و زلزله و خشکسالی و دیگر عوارض طبیعی ناتوانتر ساخته و زیست-بوم آدمی را تخریب میکند.
پرونده نگهداری ثروت ملی: دریایی در یک بطری
نه. خاکها. دبیر انجمن علوم خاک آقای علیرضا واعظی میگوید که فرسایش خاک در ایران از ۷ تا ۱۰ تن در هکتار تغییر میکند و این رقم بیش از ۶ برابر میانگین جهانی فرسایش خاک است. در کشور ما سرعت تشکیل خاک بسیار اندک است و با یکدهم میلیمتر در یک سال برابر است که حداکثر یک و نیم تن در هکتار خواهد شد. وی از عواملی چون تغییر کاربری و نقش عامل انسانی نام میبرد. دخالتهای ناروا در امر خاک موجب تشدید فرسایش، آلودگی، شوری و کاهش میکرواورگانیزمهای خاک میشود. بگفته وی در حال حاضر از ۸ میلیون هکتار از اراضی آبی کشور حدود ۶/۸ میلیون هکتار دچار شوری شدهاند. براثر اقدامات نادرست انسان، محتوای مواد آلی خاک از بین میرود و خاک بهعنوان یک سامانه زنده که محل زندگی جانداران ریزودرشت و گیاهان گوناگون است از میان میرود.
جنگل و مرتع
ده. جنگلها و مرتعها. دبیر انجمن علوم خاک میگوید که «یکسوم از مساحت جنگلهای کشور نابودشده است». به ذکر چند نمونه برگزیده از انبوه گزارشهای خبرگزاریهای «مهر» و «ایرنا» تنها در تیرماه سال ۱۳۹۹ بسنده کنیم:
- در مراتع و جنگلهای منطقه «سفیدکوه» خرمآباد لرستان ۵ هکتار جنگل در آتشسوزی نابود شد؛
- در منطقه کوخدان شهرستان دنا در استان کهکیلویه و بویر احمد، آتشسوزی بزرگ منطقه حاوی گونههای کمیاب جانوری و گیاهی را از بین برد؛
- منطقه بوزین و مرخیل در شهرستان باوه در کرمانشاه، ۸ روز در آتش سوخت؛
- بخشهائی بزرگی از جنگلهای منطقه چیتاب شهرستان بویر احمد، با انبوه درختان بلوط، در آتشسوزی از بین رفت؛
- آتشسوزی در جنگلهای منطقه بوستان شهرستان باشت در کهکیلویه و بویر احمد خسارات زیادی ببار آورد؛
- جنگلهای مناطق حفاظتشده تنگ تکاب در کوه خائیز در استان کهکیلویه که زیستگاه کل و بز است، دچار آتشسوزی شد؛
- جنگلهای شهرستان بوئینزهرا آتش گرفت و ۵۰ هکتار از آن نابود شد؛
- در منطقه «بلوط بلند» چهارمحال بختیاری برای پنجمین بار در یک سال آتشسوزی رخ داد؛
- در منطقه حفاظتشده دنا در استان کهکیلویه و بویر احمد- که زیستبوم ۱۶۹ گونه جانوری و گونههای نادر گیاهی است آتشسوزی بزرگی درگرفت؛
- مدیریت بحران منطقه چهارمحال و بختیاری از آتشسوزی دوباره در جنگلهای منطقه بلوط بلند خبر داد؛
- فرمانده انتظامی ایلام از سوختن ۵ هکتار مراتع طبیعی در کوههای پیرامون روستای حسینآباد گزارش داد؛
- بگزارش خبرگزاری مهر ۱۴ هکتار از اراضی کشاورزی و مراتع در شهرستان ایوان در استان ایلام سوخت؛
- ۲۵۰ هکتار از پس-چر چند روستا و ۳۰۰ هکتار از عرصههای منابع طبیعی حمیل آباد اسلامآباد غرب در کرمانشاه دچار آتشسوزی شد؛
- ۸۰۰ هکتار از عرصههای طبیعی استان تهران آتش گرفت (دوم مرداد ۱۳۹۹)
یازده. منابع معدنی کشور:
- نفت. ذخایر ثابتشده: ۱۵۶ میلیارد بشکه؛ ذخایر زیرزمین در حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد بشکه
- گاز: ۳۲ تریلیون مترمکعب از کل ۱۹۹ تریلیون مترمکعب جهانی (۱۶ در صد جهان)
- مس. سرچشمه، سونگون، میدوک کرمان، قلعه زری خراسان؛
- زغالسنگ. پابدانا کوه بندان کرمان؛ طبس؛
- سنگآهن. چغات بافق یزد، چادرملو در یزد: گل گهر با ذخیره تخمینی یک میلیارد تن در سیرجان؛
- معادن طلا. زرشوران بزرگترین معدن طلای کشور میان شهرستان تکاب و تخت سلیمان با ۱۵۰ تن طلای خالص، معدن طلای موته در ۵۰ کیلومتری گلپایگان و دلیجان و میمه؛
- معادن کرومیت. معادن بزرگ کرومیت ایران در مناطق سبزوار با ۸۰ هزار تن ذخیره، اسفندقه در جنوب و جنوب غربی کشور با ذخایر ثابتشده یکمیلیون و ۱۷۰ هزار تن در منطقه نیریز در جنوب شرقی شیراز؛
- معادن فیروزه نیشابور. بزرگترین معدن فیروزه جهان با ذخیره ۹ هزار تن و ظرفیت تولید سالانه ۱۹ تن در شمال غربی نیشابور؛
- معادن سرب و روی منطقه انگوران در ۱۳۵ کیلومتری غرب زنجان که بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه است با ذخیره ۹ میلیون تن، با درجه خلوص بالای جهانی؛ و سرب و روی مهدیآباد که پس از انگوران در ردیف دوم جهانی است؛
دوازده. آبها
ماجرای آب در ایران بسیار بالابلندتر از آن است که بتوان به طرح آن در نیم-صفحه ای جسارت کرد. پژوهشگر خوبمان آقای نیک آهنگ کوثر درباره بحرانها، آبخیزها، آبخوانداریها، کاریزداریها و «سیاست و مدیریت آبکی» آن مطالب ارزندهای مینویسند و من برای دریافت اهمیت شگرف آب در تاریخ تمدنی ایران که در ساختارهای قناتها تجلییافته است در زیر به یکی از آثار بزرگ پژوهشی از استاد دانمارکی پیتر کریستن-سن ارجاع میدهم.
تخریب محیطزیست و به باد سپردن منابع ثروت ملی باانگیزههای حقیرانه ثروتاندوزی که لازمه آن دشمنی ورزیدن با پژوهندگان زیست-بوم است یادآور «دوران وحشی انباشت بدوی سرمایه» است که به سخن مارکس در شرایطی حادث شد که «از بندبند منفذهای نظام، خون و چرکابه میتراوید.»
گران-سنگترین عنصر ثروت ملی: نیروی انسانی.
سیزده. در سال ۱۹۵۷، رابرت سولو اقتصاددان انستیتو تکنولوژی ماساچوستس، پژوهشی چاپ کرد در ۸ صفحه. این پژوهش در سال ۱۹۸۷ جایزه نوبل اقتصاد را نصیب وی کرد. این نوشته موجز، دگرگونی ژرفی در اندیشه اقتصادی ناظر به رشد پدید آورد و سیلی از پژوهشهای دیگر را به راه انداخت بهطوریکه من در سال ۱۹۷۷، بیش از ۵۰۰ مقاله علمی را در این باب، جمعآوری کرده بودم.
دلیل این توجه چه بود؟ سولو پدیدهای را نشان داده بود که با «عقل سلیم» نمیخواند: اینکه در فاصله ۴۰ سال میان ۱۹۰۹ تا ۱۹۴۹ در اقتصاد امریکا که تولید هر ساعت هر فرد به دو برابر افزایشیافته بود، ۸۷.۵ در صد از افزایش تولید ناشی بود از تحول فنی و تنها ۱۲.۵ در صد مربوط میشد نه افزایش سرمایه. او در مدل خود، «تحول فنی» را معادل بهبود کیفیت سرمایه انسانی، افزایش مهارتها، ارتقای تکنولوژی و شگردهای سازمانی تعریف میکرد.
روشن شدن این معنی، اثر ژرفی در سیاستهای رشد اقتصادی پدید آورد و توجه سیاستگزاران را به عامل اصلی تولید ثروت معطوف کرد. ازآنپس ارتقای کیفی سرمایه انسانی، تقویت روحیه شاداب و معطوف به تولید، دگرگونی شیوههای مدیریت، تکامل سازمانهای تولید و نظارت، کاربرد نظام انگیزشی ناظر به بهبود تولید در رأس برنامههای رشد و توسعه کشورها قرار گرفت و نیروی انسانی باکیفیت به قلب تپنده اقتصاد ملی مبدل شد.
ما و سرمایه انسانی
چهارده. کشور ما با جمعیتی در حدود ۸۴ میلیون نفر با میانگین سنی ۳۱ سال (سرشماری سال ۱۳۹۵) و میانه سنی ۳۰ سال (در سیستان و بلوچستان، ۲۲ سال) از نیروی انسانی عظیمی برخوردار است. (میانگین سنی یعنی معدل توزین شده سن کل جمعیت و میانه سنی یعنی، سنی که نیمی از جمعیت کشور بالای آن و نیم دیگر پائین آن قرار میگیرند).
شمار ایرانیان خارج کشور (نسل اولی تا نسل سومی) میان ۵ تا ۸ میلیون برآورد میشود که در کلیه جامعههای پیشرفته به هوشمندی و پیشرفت شهرهاند. از حیث سطح دانش در ردههای بالای جامعه میزبان قرار دارند و بسیاری از آنان در مهمترین دانشگاههای جهان درخشیدهاند و یا در شرکتهای مهم کشورهای میزبان سمتهای علمی و مدیریتی دارند. سالانه در حدود ۱۵۰ هزار جوان تحصیلکرده و کارآفرین نیز به انبوه این ایرانیان افزوده میشود.
شاخص کیفیت سرمایه انسانی درون کشور، رقم ۷۹.۹ اعلام میشود که از متوسط جهانی ۷۳ بالاتر است لیکن قیاس آن با شاخصهای دیگری نظیر شاخص بهرهوری تولید ملی، پژوهنده را در برابر یک چیستان قرار میدهد:
شاخص بهرهوری تولید ملی:
نشاندهنده تعداد ستاندهای است که از یک واحد داده به دست میآید
ایران | هند | فیلیپین | چین | روسیه | ژاپن | انگلیس | اسرائیل | سوئد | ایالاتمتحده |
۱ | ۱.۷ | ۲.۳ | ۵.۳ | ۷.۱ | ۲۲.۸ | ۲۷.۷ | ۲۸.۷ | ۳۳ | ۳۹.۹ |
پاسخ این پرسش که «چرا با این نمره بالا از کیفیت سرمایه انسانی» که به محافل آماری جهان گزارش میشود، «نمره بهرهوری اقتصاد ملی ما اینچنین رقتانگیز است؟» بهصورت یک چیستان بیپاسخ درمیآید! تا هنگامیکه به شاخصهای جهانی سنجش کارآیی سیستم مراجعه میکنیم و جایگاه کشور را در شاخص جهانی شاخص درک فساد در ردیف ۱۴۹ از ۱۸۰ کشور، در شاخص سهولت کسبوکار در ردیف ۱۲۷ از ۱۹۰ کشور و در شاخص حکومت قانون در ردیف ۱۰۹ از ۱۲۸ مییابیم؛ یعنی نیروی انسانی کارآمد را در چنبره یک نظام ناکارآمد گرفتار میبینیم.
برگرفته از ایندیپندنت فارسی