جمعه, ۱۴. آذر , ۱۴۰۴

عقل و منطق و منافع در سیاست

عقل و منطق و منافع

بحر طویل گفتگو با جمهوری اسلامی و مذاکرات اتمی ممکن است برای برخی که جوان هستند و یا تازه به سیاست توجه پیداکرده‌اند، چندان کسالت‌بار نباشد و چه‌بسا هر بار آن‌ها را به این فکر بیندازد که ممکن است معجزه‌ای اتفاق بیفتد. اما برای ایرانیانی که آن را از آغاز دنبال کرده‌اند، نه تنها تکراری و خسته‌کننده شده  بلکه دیده‌اند که به دلیل منافع متضاد طرفین مرتب وخیم‌تر نیز شده است. وخامت هم در هیچ پدیده‌ای هرگز به بهبود نیانجامیده و معلوم نیست الآن برخی از «مذاکره اتمی» چه توقعی دارند!

روند «دیالوگ انتقادی» سه کشور فرانسه و آلمان و بریتانیا با جمهوری اسلامی در دهه هشتاد و نود میلادی و سپس دو دهه «مذاکرات هسته‌ای» با همه فراز و نشیبی که داشت، همواره به سوی ناکامی و وخامت‌ پیش رفت بدون آنکه بتواند خطر تروریسم و تهدید اتمی را دور کند، و در نتیجه، از تحریم‌ به جنگ رسید! علت اصلی هم چیزی نیست جز جمهوری اسلامی که در همان زمان که مشغول به اصطلاح «دیالوگ» برای مهار تروریسم دولتی  خود  به دلیل ارتکاب ترورهای  مکرر در غرب بود، و بعد مشغول مذاکره برای مهار برنامه اتمی‌اش شد، پنهانی هم تروریسم و هم برنامه هسته‌ای را در کنار برنامه موشکی و تأمین علنی مالی و نظامی نیابتی‌ها پیش می‌برد!

الاهه بقراط
الاهه بقراط

یک‌طرف، دیالوگ و مذاکره را برای مهار می‌خواست و آنکه می‌بایست مهار شود همان‌ها را برای ترور و موشک و بمب اتم می‌خواست!

همه این برنامه‌‌ها هم، آن‌طور که جمهوری اسلامی ادعا می‌کند، برای تقویت قدرت بازدارندگی آن در مقابل «دشمن»اند! اما واقعاً کدام حکومت در جهان با آن دشمنی کرده؟! جمهوری اسلامی یک دشمن دارد: مردم! وگرنه اسرائیل و آمریکا هم اگر رژیم دست از برنامه‌های تسلیحاتی نامتعارف بردارد، کاری به آن ندارند چنانکه تا پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ هم جز مقابله‌های تخریبی با همین برنامه‌ها، کاری به کارش نداشتند وگرنه نمی‌توانست به سطحی برسد که مجبور به جنگ علیه آن شوند!

از کشورهای غربی تا عربی و حتا روسیه و چین هم با وجود محکوم کردن لفظی اما جنگ آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی را در عمل و بر اساس عقل و منطق و منافع خود تأیید کردند.

از آن‌سو، تلاش وابستگان حکومت را هم برای نجات جمهوری  اسلامی با همین عقل و منطق می‌توان توضیح داد: منافع! اگر عدم شناخت غربی‌ها از حکومت ایران تا حالا چشم عقل آن‌ها را کور کرده بود، این وابستگان رژیم اما در شناخت جامعه امروز ایران عقل‌شان به سود منافع‌شان از کار افتاده! آیا آن‌ها واقعاً فکر می‌کنند مردم پس از این‌همه خیزش‌های آزادی‌خواهانه و پرهزینه با شعارهای نغز و بی‌نظیر نه تنها علیه آنچه نمی‌خواهند بلکه برای آنچه می‌خواهند، به جمهوری اسلامی بدون «این ولی‌فقیه» و یا حتا بدون «ولایت‌فقیه» قانع می‌شوند تا سفره انقلاب ۵۷ همچنان برای خانواده‌های مافیایی ملا و پاسدار و اصلاح‌طلب و اصولگرا گسترده بماند؟!

اکنون در جنگی بدون میدان که تکنولوژی به «تیر غیب» تبدیل‌شده، عقل و منطق و منافع اپوزیسیون مدافع دموکراسی پس از این‌همه تجارب مرگبار و ویرانگر حکم می‌کند که هرچه می‌تواند در راه همکاری ملی برای نجات ایران به کار بگیرد. بدون این همکاری ملی با رهبری شاهزاده رضا پهلوی، وضعیت ملت و مملکت، همان‌طور که تا کنون اثبات‌شده، فقط وخیم‌تر خواهد شد.

کیهان لندن شماره ۵۲۲

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر