میراث هوگو چاوز: اقتصاد ورشکسته و جامعه عوامزده

  از آنجاکه مطبوعات درونمرزی مسأله مذهبی- ناموسی “مادر هوگوچاوز در آغوش احمدی نژاد” را به عنوان اساسی ترین جنبه رابطه چاوز و جمهوری اسلامی قلمداد کرده اند، بررسی میراث هوگوچاوز در ونزوئلا و ارتباطش با ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. چاوز همانند احمدی نژاد و خامنه ای نه تنها از فرصت استثنائی درآمد بی سابقه نفت برای نجات کشورش از ظلمت عقب ماندگی استفاده نکرد، بلکه با عدم توجه به ضوابط مالی و اقتصادی، فساد، تورم و بیکاری را از خود به یادگار گذاشت. و باز هم همانند هم پالکی هایش در ایران از برکت در آمد نفت توانست با توسعه سیستم امنیتی-اطلاعاتی وسیله ای ایجاد کند برای سرکوب هوادران حقوق بشر،آزادی، توسعه و دمکراسی.

اکثر کشورهای آمریکای لاتین طی چند دهه اخیر، با اتخاذ سیاست های متعارف اقتصادی و استفاده از بهبود بازار کالاهای اولیه، توانسته اند خود را از جهنم عقب ماندگی اقتصادی و سیاسی نجات دهند و همزمان با استقرار نظام های سیاسی دمکراتیک به اردوی کشورهای مدرن بپیوندند. دو نمونه درخشان این مدل موفق را در برزیل و شیلی می توان یافت. اما آنچه در ونزوئلا طی چهارده سال گذشته به وقوع پیوسته حرکت در جهت معکوس بوده است. یک مرور اجمالی بر کارنامه دوران صدارت چاوز نشانگر تشابه شیوه مملکت داری میان رژیم اسلامی در ایران و سوسیالیسم چاوزی در ونزوئلا است. اخیراً چندین کتاب جالب در مورد چهارده سال زمامداری چاوز انتشار یافته است. این مطالعات نماینگر بخشی از فجایع پشت پرده رژیمی است که جمهوری اسلامی در تائید و تبلیغ آن نقش مؤثری ایفا کرده است. روری کرول (Rory Caroll) در کتابی به نام « ونزوئلایِ رهبر هوگو چاوز» تأکید می کند که بر خلاف تبلیغات گسترده چاوز و هوادارانش آنچه از چهارده سال حکومت چاوز به جا مانده است یک جامعه همچنان عقب افتاده، عوامزده (populistic)،با اقتصادی ویران و فسادی گسترده است. چاوز همان مسیری را پیموده است که پیش از وی خوُان پِرون (Juan Domingo Perón) در آرژانتین و فیدل کاسترو در کوبا آغاز کردند. آنها نیز آمریکا ستیزی و عوام گرائی (populism) را جانشین سیاست توسعه و ودمکراسی کردند. با این تفاوت که آنها از درآمدهای بادآورده هزار میلیارد دلاری برخوردار نبودند.

سال گذشته در جدول سنجش میزان آزادی اقتصادی، در میان یکصد و هشتاد کشور، ونزوئلایِ هوگو چاوز در رتبه یکصد و هفتاد و چهارم قرارداشت. در طی چهارده سال حکومتِ چاوز، تعداد کارمندان دولت بیش از دو برابر شده و امروز نزدیک به سه میلیون کارمند رسمی در بخش دولتی شاغل هستند. امروز اقتصاد ونزوئلا بیش از همیشه به درآمد نفت متکی است و سیل واردات کماکان رو به افزایش است. تصرف کشاورزی از سوی حکومت موجب ویرانی آن بخش شده است و این کشور برای تأمین احتیاجات خود به نحو روز افزون نیازمند افزایش واردات است. کنترل ارز همراه با کنترل قیمت ها دامنه فساد و تورم را گسترش داده است. دولت دست نشانده چاوز هم اکنون با قریب ده درصد کمبود بودجه مواجه است و سرانجام ماه گذشته رژیم ناچار شد ارزش پول ملی را سی و دو درصد تنزل دهد (devaluation). زیربنای اقتصاد کشور به دلیل بی اعتنایی در حال فروپاشی است. کمبود برق و دیگر احتیاجات عمومی رو به افزایش است. بیمارستان ها و دیگر تأسیسات عمومی و مورد نیاز مردم به علت عدم سرمایه گذاری و مدیریت لایق نیازمند در حال فروپاشی است. بی اعتنایی به احتیاجات و زیربنای اقتصاد کشور موجب نارضایتی عمیق در جامعه است. ناامنی و شیوع جنایت شهر کاراکاس را به یکی از خطرناکترین پایتخت ها در آمریکای لاتین مبدل کرده است. شیوع مصرف مواد مخدر، پخش آن و مشارکت نیروهای نظامی-امنیتی در دادوستد و معاملات این مواد در بازار سیاه یکی از مسائل مشکل بازماندگان چاوز خواهد بود. حاتم بخشی از کیسه ملت و بی بندوباری رژیم در حفاظت از سرمایه ملی و فساد گسترده نتیجه چهارده سال دیکتاتوری رژیم چاوز بوده است. به عنوان نمونه در سال گذشته بیش از شش میلیارد دلار به رژیم کمونیستی کوبا هدیه شده است تا در عوض کوبایی ها دستگاه پلیسی و جاسوسی لازم را برای شوست و شوی مغزی و سرکوب هرگونه مخالفتی را در ونزوئلا تامین کنند. دیگر رژیم های چپگرای آمریکای لاتین یکایک در دریافت سهمیه خودشان از چاوز بی نصیب نمانده اند. از گوریلا های فارک در کلمبیا تا سرکار خانم رئیس جمهور آرژانتین. طبق گزارش مجله اکونومیست، چندی پیش یک مأمور گمرک آرژانتینی چمدانی را که محتوای آن هشتصد هزار دلار پول نقد اهدائی هوگو چاوز برای کمک به هزینه انتخاباتی علیا مخدره بانو کریستینا فرناندز رئیس جمهور آرژانیتن را کشف و اعلام کرد. موسولینی گرمسیری

شناخت چاوز و آنچه او در ونزوئلا انجام داده است اندکی پس از آنکه اوضاع آرام تر و از هیجان سوگواری جیره خوران رژیم کاسته شود بیش از پیش عیان خواهد شد. کارلوس فونتس نویسنده مکزیکی به بهترین شیوه شخصیت چاوز را با القاء عنوان موسولینی گرمسیری (tropical Mussolini) توصیف کرده است. با نگاهی اجمالی به دوستان و نزدیکانِ چاوز، شخصیت هایی از نوع رابرت موگابه دیکتاتور زیمبابوه، صدام حسین معلوم الحال، معمر قذافی لیبی، بشار اسد دیکتاتور سوریه و احمدی نژاد، بهتر می توان در مورد شخصیت و اعتقاد او به قانون، دموکراسی و حرمت انسانی پی برد.

با بیش از یک تریلیون (هزارمیلیارد دلار) در آمد نفت طی چهارده سال گذشته، یک اقتصاد ورشکسته با قریب ده درصد کسر بودجه وسی و دو درصد تنزل پول ملی میراث اقتصادی دوران صدارت چاوز در ونزوئلا است. ای کاش چاوز هم به جای این همه عوامفریبی و گداپروری توانسته بود همانند قهرمان واقعی آمریکای لاتین، لولا دا سیلوا رئیس جمهور پیشین برزیل، با استفاده از این فرصت طلائی و استثنائی، دمکراسی و اقتصاد آزاد را در کشورش پایه ریزی کند.

عواقب اشتباهات و ندانمکاری های دوران چاوز هم اکنون در جامعه ونزوئلا محسوس است و با گذشت زمان بیش از پیش برای مردم آن کشور مشکل آفرین خواهد شد. در واقع می توان گفت چاوز با ندانمکاری و اعمال سیاست های عوام فریبانه شرایطی ایجاد کرده است که هم اکنون عوارض بحران شدید اقتصادی در آن کشور کاملا مشهود است. کسر بودجه سرسام آورو بیش از سی درصد تنزل پول ملی “بولیوار” نسبت به دلار علائم شروع این بحران است.

فنومن شکست خورده هوگو چاوز نمونه و درس عبرت دیگریست از خطر”رهبری” و حکومت های فردی و به اصطلاح کاریزماتیک. هرکس سعی کند در ماورای سیستم دمکراتیک توازن و کنترل (check and balance) با حذف سلسله مراتب مردمسالاری متعارف در جوامع دمکراتیک حکومت کند، سرانجام آن از نوع همان فاجعه هائی خواهد بود که نسل معاصر در ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه شاهد آن بوده است.

شاهین فاطمی
پاریس

مطالب مربوط

کلید مشکل غرب با اسلام سیاسی در ایران است

نارسایی غرب در برابر بحران

آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر