جمعه, ۱۴. آذر , ۱۴۰۴

ایران «گرسنه» است

ایران «گرسنه» است

 

مسعود پزشکیان رئیس‌جمهوری ایران، اخیراً در نشستی با انتقاد از اوضاع اقتصادی کشورش به صراحت گفت: «ترکیه نفت و گاز ندارد، ژاپن و کره هم ندارند، نفت می‌خرند و وضعیت آن‌ها از ما بهتر است و زندگی‌شان هم خیلی خوب است.» او با تلخی افزود: «ما نفت و گاز داریم ولی گرسنه هستیم».

سخن پزشکیان صادق است؛ چراکه «گرسنگی ایران» نه معلول کمبود مغزهای ماهر و توانا و نه ناشی از فقر منابع طبیعی است و نه به فقدان میراث تمدنی و ضعف آرمان اجتماعی بازمی‌گردد. ایرانیان مردمی بااستعداد و شکیبا هستند، به صداقت و پاک‌دستی شناخته می‌شوند و به مهارت‌شان در تجارت و امور مالی و مدیریت شهره‌اند؛ اما اگر همه‌ این مزایا موجود است، پس چرا رئیس‌جمهوری از گرسنگی شکایت می‌کند؟ پاسخ ساده است: زیرا این ایدئولوژی است که قاتل توسعه است و ثروت را بر باد می‌دهد.

ممدوح المهینی
ممدوح المهینی

این شیوه‌ اداره‌ دولت است که سرنوشت ملت‌ها را رقم می‌زند. تجربه‌ چین به‌روشنی همین موضوع نشان داد. چین در دوران مائو تسه‌تونگ، با وجود برخورداری از همه‌ مقومات قدرت، کشوری فقیر بود. ایدئولوژی کمونیستی و شعارهای کارگری، روح ابتکار را کشت و توسعه را به تعویق انداخت؛ اما حدود چهار دهه پیش، دنگ شیائوپینگ، رهبر اصلاح‌طلب، کمابیش همان چیزی را گفت که امروز رئیس‌جمهوری ایران می‌گوید و به‌رغم امکانات فراوان، از گرسنگی شکایت کرد. او سپس مسیر را قاطعانه تغییر داد؛ تصویر نمادین مائو را نگه داشت، اما ایدئولوژی او را ملغی ساخت.

دنگ شیائوپینگ، کمونیسم را به‌عنوان شعار حفظ کرد و توسعه را به سطح یک باور، ارتقا داد. شعارهای مائو بر کوه‌ها حک گردید، اما از ذهن‌ها زدوده شد. درهای چین به روی بازار گشوده شد و به دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان تبدیل گردید.

ایران اما بیش از چهل سال ایدئولوژی را آزمود که نتیجه‌اش، تحریم‌ها و جنگ‌ها و اقتصادی وامانده و جامعه‌ای گرفتار فقر و بیکاری بوده است. جنگ اخیر با اسرائیل می‌تواند همچون شوکِی دردناک باشد که انگیزه‌ بیداری از کمای ایدئولوژیکِ طولانی را فراهم ساخته است.

تنها راهِ پیشِ روی ایران همان راه‌حل چینی است: حفظ هویت، گرویدن به ایدئولوژیِ توسعه به جای ایدئولوژیِ انقلاب و پیوستن به رقابتِ تمدنی با جهان به‌جای کشمکش‌ها و منازعاتِ ایدئولوژیک با آن.

ایدئولوژی‌ها دشمن شکوفایی‌اند. ملل عرب‌ نیز آن را در قالب ایدئولوژی‌های قوم‌گرایانه و اسلام‌گرایی تندرو آزموده‌اند که حاصل آن، شکستی سنگین بود؛ اقتصادها نابود شد، کشورها از هم گسیختند، میلیشیاها گسترش یافتند و فقر و یأس فراگیر شد.

در مقابل، تجربه‌ کشورهای خلیجی، نمونه‌ای قابل‌دسترس و الهام‌بخش است. همسایگان ایران که صاحب همان ثروت‌ها هستند، راه توسعه و برخورد باز را برگزیده و ایدئولوژی‌ها را کنار گذاشتند؛ نفت را به سرمایه‌گذاری بدل کرده، درآمدها را صرف ساخت شهرهای مدرن کرده و جوامع‌شان را به اقتصادهای شکوفا تبدیل کردند.

تفاوت نه در جغرافیاست و نه در وفور منابع و نیروی انسانی، بلکه در اندیشه‌ای است که کشور را اداره می‌کند.

ممدوح المهینی

منبع: روزنامه الشرق الاوسط

 

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر