23.7 C
تهران
شنبه, ۸. اردیبهشت , ۱۴۰۳

فعالان و احزاب مدعی دموکراسی، شما رقیب هم نیستید! چون اصلاً ملت و مملکتی ندارید!

نگاهی به چهار دهه فعالیت افراد و احزاب سیاسی ایرانی مخالف جمهوری اسلامی در خارج کشور عمدتاً بیانگر ناکامی آن‌ها در همگرایی است. آن دسته که عکس‌برگردان جمهوری اسلامی هستند با هر ایدئولوژی و ادعایی که داشته باشند، با وجود مخالفت با رژیم کنونی اما خارج از معادله‌ی دموکراسی و حقوق بشر قرار می‌گیرند. درست همان‌طور که بنیان‌گذاران و زمامداران این رژیم از آغاز خارج از این معادله بودند.

بی‌تردید ظرفیت انباشته‌ای از نیروهای ملی و میهن‌دوست و مدافع دموکراسی در داخل ایران به‌صورت پراکنده وجود دارد که به دلیل شرایط موجود امکان ابراز وجود آن نیست. حاملان این ظرفیت در شرایط مساعد بلافاصله به جریانات مختلف ملی و دموکراتیک جذب خواهند شد درست همان‌گونه که نیروهای ضد ملی از جمله اقلیت طرفدار رژیم نیز به سازمان‌هایی که می‌توانند آن‌ها را نمایندگی کنند خواهند پیوست.

در این میان یک جمعیت جوان چندین میلیونی وجود دارد که پایگاه اجتماعی نیروهای ملی و دموکراسی خواه و همچنین دشمنان آن‌ها و نه رقبای آن‌ها را تشکیل می‌دهد.

الاهه بقراط
الاهه بقراط

جریانات دشمن آن‌هایی هستند که به دنبال ایران و منافع ملی و امنیت و رفاه مردم نیستند بلکه در پی قدرت تام و تمام‌اند تا آنچه را که فکر می‌کنند در ۵۷ از آنان دزدیده‌شده، به دست آورند:‌ قدرت انحصاری برای تحقق ایدئولوژی مذهبی یا غیرمذهبی خود! این قدرت انحصاری می‌تواند ضد غرب باشد یا نباشد. مهم این است که ضد مردم و حاکمیت ملی و ضد دموکراسی و حقوق بشر است! ایران از ۴۵ سال پیش زیر سلطه‌ی چنین جریانیست و جایگزینی این رژیم با رژیمی مشابه قطعاً نه «تغییر» است و نه «راه‌حل»! بلکه تداوم آن به شکلی دیگر خواهد بود.

جریانات رقیب آن‌هایی هستند که با تعهد به دموکراسی و حقوق بشر، در راه و روش و برنامه‌ی تحقق آن‌ها با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند. این جریانات رقیب اما می‌بایست در سه اصل اشتراک منافع و تعهد داشته باشند: حفاظت از تمامیت ارضی کشوری که می‌خواهند در آن با به دست گرفتن قدرت دولتی به تحقق ایده‌های خود بپردازند؛ حفاظت از قانون اساسی که بر مبنای منافع ملی و دموکراسی و حقوق بشر تنظیم‌شده. حفاظت از نظام سیاسی (جمهوری یا پادشاهی) که مردم آن را به‌عنوان چارچوب و بنیان حاکمیت ملی خود انتخاب کرده‌اند.

مسئله اما اینجاست که جریانات رقیب اصلاً ملت و مملکتی ندارند که بخواهند بر سر ایده‌های خود با یکدیگر به رقابت بپردازند! حلقه‌ی گمشده‌‌‌ی این پراکندگی، از سال‌ها پیش، چیزی جز همبستگی این جریانات از راست تا چپ، گرد یک محور ملی و دموکراتیک نیست. نه تجمیع فیزیکی چند فرد و یا تکرار افراد هم‌فکر در انجمن‌هایی با نام‌های متفاوت بلکه جبهه‌‌ای واقعی و متحد که از یکسو بتواند تکیه‌گاه ظرفیت عظیم جنبش ملی و آزادیخواهی در داخل کشور باشد و از سوی دیگر طرف صحبت جامعه جهانی قرار گیرد. وگرنه تا زمانی که افراد و جریانات مدافع دموکراسی نه‌تنها به رقابت بلکه به دشمنی و تحریف یکدیگر مشغول باشند، هرگز ملت و مملکتی نخواهند داشت تا در آن و برای آن به رقابت بپردازند!

انتخاب با شما، نیروهای سیاسی چپ و راستِ مدعی دموکراسی! آیا ترجیح می‌دهید همچنان با رژیم گذشته و تأیید و تکذیب پهلوی مشغول باشید و یا با رژیم کنونی مبارزه کنید و رقابت‌هایتان را بگذارید برای زمانی که واقعاً رقیب هم باشید؟ و تردید نداشته باشید اگر این فرصت از دست برود، چیزی بر فرصت‌های شما اضافه نخواهد شد بلکه مهم‌ترین و واقعی‌ترین جایگزین ملی و دموکراتیک که جمهوری اسلامی تمام‌قد علیه آن بسیج شده است، از دست خواهد رفت.

تاکنون تلاش‌های ناکام را بارها آزمایش کردید، این آزمایش‌ نیز برای شما در خارج کشور رایگان است منتها تاوان سنگین تداوم جمهوری اسلامی را ملت با فلاکت شهروندان و جان‌عزیزانش و مملکت با غارت و تخریب مداوم باید بپردازند. انتخاب با شما!  مگر اینکه ترجیح شما مدعیان چپ و راست دموکراسی، در صورت عدم اطمینان به پیروزی در رقابت آینده، استمرار جمهوری اسلامی در حال باشد! در این صورت لطفاً به آینه و وجدان خود مراجعه کنید!

کیهان لندن شماره ۴۳۹

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر