با شادی برای آزادی

آیا این فرصت و بخت را داشته‌اید که شاهد رشد نوزاد باشید و یا گاهی به حرکات نوزادان دقت کنید؟ گذشته از رفتارهای غریزی و طبیعی که در ذات موجودات جاندار حتا گیاهان در رفع نیازهای زیست برای بقاء و یا واکنش در برابر ناشناخته‌ها و همچنین قدرت تطبیق با محیط وجود دارد، لبخند و شادی از بدو تولد همان‌طور با انسان همراه است که اشک و گریه؛ هر دو برای بیان احساس و موقعیتی که همراهی دیگران را نیز برمی‌انگیزد.

الاهه بقراط

جمهوری اسلامی گذشته از انواع تبعیضات و جداسازی‌های تصنعی و ضدبشری، برای جداسازی دو نیمه‌ی طبیعی جسم و جان انسان، شادی و سوگ، نیز تلاش کرد. جامعه‌ای عبوس و افسرده و عزادار که وقتی فردی مانند سید محمد خاتمی به صحنه سیاست حقیر جمهوری اسلامی وارد شد، لبخند نحیف و عبای قهوه‌ای‌اش بجای سیاه، به یک «نقطه عطف» در نگاه برخی ساده‌اندیشان پنجاه و هفتی و دهه شصتی تبدیل شد. دل آن‌هایی که ذات این رژیم سرکوبگر و آدمکش را می‌دیدند از این‌همه بلاهت به درد می‌آمد و زبان‌شان از توصیف و توضیح این پدیده که چطور حقیقت و واقعیت پشت چنین پرده‌ای از ابهام و امید واهی و فریب پنهان‌شده، کوتاه بود. سال‌های سال استدلال و روشنگری عین ۵۷ گوش شنوایی نداشت چرا که باز هم «قلم در کف دشمن» بود و البته این بار با دستگاه عظیم قدرت دولتی برای تحریف و تحمیق و سرکوب وحشیانه و جامعه‌ای که جناحین نظام با همراهی برخی نیروهای سیاسی داخلی و همچنین سیاست‌ بین‌المللی و کشورهای غربی آن را به این «باور» دروغین رسانده بودند که گویی «نظام جمهوری اسلامی» سرنوشت ایران و ایرانیان است!

گروهی از شهروندان تحت‌فشارهای شدید در داخل، و عمدتاً ایرانیان خارج کشور بودند که در برابر این فریب ایستادند و همین نیز باعث شد تا رژیم برای تسخیر خارج کشور با صادراتی‌ها و اپوزیسیون جعلی و لابی‌گران خیز بردارد. غافل از آنکه آن نیروی حیات طبیعی که همواره خواستار آزادی و اختیار است، از درون خود جامعه رشد می‌کند و پخش می‌شود.

پس از تکرار خیزش آزادیخواهی در سال‌های گذشته از جمله جنبش ملی ۴۰۱ که با ابتکارات آمیخته با  رقص و موسیقی در سراسر کشور همراه بود، این روزها ایستادگی شهروندان در برابر حجابِ رنگ‌باخته‌ی اجباری و انواع مقررات و جریمه‌هایی که کسی گوش‌اش بدهکار نیست، در کنار موسیقی و رقص، از کلیپ‌های فارغ‌التحصیلی دانشجویان گرفته تا مردمی که در خیابان‌های شهرهای مختلف به آواز و شادی می‌پردازند، اثبات مکرر این حقیقت است که نیرو و ظرفیت آزادیخواهی جوامع همواره قوی‌تر از فشار و سرکوب است.

قدرت مردم و باور آن‌ها به پیروزی، حکومت‌های ضد آزادی را که با خوردوخوراک و پوشاک و رقص و شادی شهروندان کاری نداشتند، به‌زانو درآورده چه برسد به جمهوری اسلامی که آرمانش تحقق جامعه‌ا‌ی یک‌شکل و یک‌‌صدا و فرمان‌بر است آن‌ها بدون آنکه بتواند حتا به نیازهای چنین جامعه‌ی تخیلی‌ پاسخ دهد. مردم ایران ثابت کرده‌اند مثل آبِ جاری مسیر طبیعی خود را پیداکرده و موج‌های خروشان آن‌ها با شادی سرانجام به دریای آزادی خواهند پیوست.

کیهان لندن شماره ۴۵۷

 

مطالب مربوط

بخت و فرصت و ملت

تناقض؟ توهم؟ یا هر دو؟!

دشمن ما یکی است!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر