همه با یک نام و نشان، به تفاوت هر رنگ و زبان

آن «آری» که روز ۱۲ فروردین ۵۸ اعلام شد، صرفاً «وحدت کلمه» (یکی از عبارات معروف خمینی) بود در نبود همگرایی و همبستگی ملی برای «نه» به آنچه بعداً شکل گرفت و هر مخالفت و مقاومتی را سرکوب و تار و مار کرد.

نظام جمهوری اسلامی درواقع مشروعیت خود را از «انقلاب» و بی‌رقیب بودن خمینی می‌گرفت و آن «آری» فقط مُهر تأیید بر آن بود. این را از متن برگه رأی نیز می‌توان دریافت که رأی‌دهندگان می‌بایست «آری» یا «نه» خود را مبنی بر «تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت» به صندوق‌ها بیندازند! رأی دادن به‌نظام و قانونی که کسی از محتوای آن خبر نداشت ولی قابل پیش‌بینی‌ بود.

تجارب دوران مشروطه و مشروعه‌خواهان و همچنین بعدها مخالفت‌ روحانیت مرتجع ازجمله خمینی علیه کشف حجاب، آموزش دختران، حق رأی زنان، حقوق اقلیت‌های مذهبی و همه نهادهای مدنی و اصلاحاتی که چهره‌ی ایران را به‌طور مثبت تغییر می‌دادند، اگر نسل جوان ۵۷ نمی‌دانست، اما افراد و گروه‌هایی که سال‌ها با حکومت پهلوی مخالفت و مبارزه می‌کردند و با حمایت جانانه‌ی آن‌ها خمینی به قدرت رسید، حتماً می‌دانستند!

الاهه بقراط

آن رأی‌گیری بی‌سروته‌ و شتاب‌زده‌ نه در قد و قواره یک نظام تاریخی و فرهنگی بلکه برازنده‌ی برگزارکنندگانش و رژیمی بود که می‌خواست هرچه سریع‌تر مشروعیت زمینی و مردمی را ثبت کند تا بعداً در قانون اساسی خود، این مشروعیت را به آسمان و «الله» پیوند بزند. یک قانون شتر گاو پلنگ مبتنی بر مشروعه که مفاد نسبتاً مترقی آن‌که به دلیل زیرساخت‌ها و نهادسازی‌های دوران پهلوی به آن تحمیل شد، معروف به «اصول مغفوله» شدند!

به‌هرحال، در یک همدستی سرنوشت‌ساز داخلی و خارجی و در فضای به‌شدت غریب ازخودبیگانگی تاریخی و فرهنگی، نظام جمهوری اسلامی نخستین رأی را به‌حساب خودریخت و از آن زمان هر بار صندوق رأی را نشانه‌ی مقبولیت و حقانیت خود نزد مردم قلمداد کرد.

به‌این‌ترتیب نه‌فقط «آری» آن رفراندوم یک‌طرفه بلکه آرای همه‌ی انتخابات یک‌طرفه دیگر، به‌حساب نظام ریخته شد بدون آنکه نتایج آن‌ها هیچ تأثیری در بهبود زندگی مردم و آبادی ایران داشته باشد. اینکه شرکت‌کنندگان به چه کسی رأی می‌دهند هیچ اهمیتی ندارد بلکه فقط «صف» و «مشارکت» آن‌ها و به عبارت صریح، همدستی داوطلبانه یا اجباری آن‌ها با نظام، مهم است!

از همین رو اهمیت دارد که به‌عنوان «جامعه» و «مردم» و نه‌فقط «فرد»، مسئولیت آن «آری» شوم و مشارکت‌های چهار دهه گذشته را بر عهده گرفت تا نه‌تنها برای پیوستن به جنبش آزادی‌خواهانه و فراگیر «نه به جمهوری اسلامی» بلکه برای اینکه دانست به کدام محتوا، به سود ملت و مملکت، باید «آری» گفت نیز احساس مسئولیت کرد.

 

*تیتر از سرود قدیمی «ایران جوان»

الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۳۰۵

مطالب مربوط

تناقض؟ توهم؟ یا هر دو؟!

دشمن ما یکی است!

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر