صبح زود روز دوشنبه این هفته در رسانهها اعلام شد که سرانجام «سران اروپا» مشکل یونان را حل کردهاند و روز بعد، سهشنبه، همان رسانهها مژده دادند که سرانجام بر سر مسئله هستهای ایران هم مشکل حلشده است زیرا «پنج بهاضافه یک» با جمهوری اسلامی اعلام حصول توافق کردهاند. درنتیجه روز دوشنبه مانوئل والز، نخستوزیر فرانسه، نقش رئیس خود، فرانسوا هُلاند، را در به سرانجام رساندن معضل یونان «تاریخی» خواند و روز سهشنبه روزنامههای دولتی در تهران محمدجواد ظریف را با امیرکبیر مقایسه کردند! احتمالاً ازآنجاکه سرعت انتقال خبر در «جهان مرتبط» برقآسا شده است، معلوم میشود معیار مقایسهها و قضاوتها نیز در فضای مجازی «رقیقتر» شدهاند.
در بروکسل چه گذشت؟
از بروکسل شروع کنیم. بر مبنای روایت گزارشگران، پس از هفده ساعت مذاکره مداوم، در ساعات صبحگاهی روز دوشنبه فرانسوا هُلاند «یونان» را نجات داد! چه گونه؟ با ارائه راهحلی برای مشکل یونان شامل تحمیل شرایطی بهمراتب مشکلتر و غیرعملی بودن از شرایط پیشین اروپا که یک هفته قبل بیش از شست درصد شرکتکنندگان در رفراندوم به چنین مصالحهای رأی منفی داده بودند. از سوی دیگر درحالیکه کمر یونان زیر فشار نزدیک به سیصد و سی میلیارد یورو بدهکاری خمشده است، با این طرح جدید، اگر تصویب شود، قریب یکصد میلیارد یورو دیگر به بدهکاریهای معوقهاش خواهند افزود. احتمالاً این ابتکار را به این دلیل «تاریخی» میخوانند که فعلاً از جدا شدن اجتنابناپذیر یونان از اتحادیه اروپا جلوگیری خواهد کرد. متأسفانه نتیجه این بندبازی سیاسی – اقتصادی این خواهد شد که چنانکه از تصویب مجلس یونان و دیگر کشورهای اتحادیه اروپا بگذرد، مردم یونان را برای مدتی نامعلوم همچنان از شرایط سخت به شرایط سختتر خواهد کشاند و سرانجام با بدهکاری بیشتر و تحمل مشقت و تحمل سیاست ریاضتی بهمراتب ناگوارتر و بینتیجه، ناچار به خروج از «اتحادیه یورو» خواهند شد. اما رئیسجمهور فرانسه، فرانسو هُلاند که محبوبیتش میان رأیدهندگان فرانسوی در حدود بیست در صد است با این ترفند سیاسی-رسانهای، امیدواراست به آینده سیاسیاش بهبودی بخشد: البته از کیسه آلمان و با ازدیاد و تداوم رنج مردم یونان!
«مصالحه» در وین و لبخند ملیح ظریف!
هنوز زود است برای بررسی دقیق آنچه در وین بر سر آن به توافق رسیدهاند جهتگیری کنیم چون تا زمان نگارش این سطور کمتر کسانی اصل توافقنامه را دیدهاند و معلوم نیست در این مورد هم مانند سندی که به نام «سند مذاکرات لوزان» معروف شد میان «متن ایرانی» و متن رسمی اختلافهای جدی وجود خواهد داشت یا نه. در این میان خبر نویس رویترز «لبخند ظریف» را علت «پیروزی و به نتیجه رسیدن» مذاکرات میداند اما با در نظر گرفتن بهاصطلاح خط قرمزهای کذائی معلوم نیست این لبخند تا چه زمانبر چهره ظریف باقی بماند و دوباره شرایط غیرقابلپیشبینی در تهران برای وی منجر به عود «کمردرد» کذائی و نیاز به صندلی چرخدار نشود!
با همه جوسازی رسانههای بینالمللی به حمایت از «موافقتنامه» و اعلام پشتیبانی مهندسیشده اوباما و روحانی هنوز معلوم نیست آیا این صحنهسازیهای «مطبوعاتی» خواهد توانست از اشکالات اساسی این قرارداد پردهپوشی کند؟ مثلاً اکنونکه شرط غنیسازی را به رسمیت شناختهاند با شش قطعنامه شورای امنیت که همین «پنجتن» اعضای شورای امنیت به آن رأی دادهاند چه خواهند کرد؟ با خط قرمزهای نادیده گرفتهشده در توافق نهائی همانند «لغو فوری همه تحریمها» چه خواهند کرد؟ هماکنون پارهای از گزارشها در روزنامه نیویورکتایمز موجب نگرانی برخی کشورهای خاورمیانه شده است. برداشت این روزنامه از توافقنامه این است که برخی از محدودیتهایی که در سالهای گذشته برای برنامه هستهای ایران وضعشده است قرار است پس از ده سال کنار گذاشته شود و درنتیجه ایران قادر است هر مقدار اورانیوم غنیشده که مایل باشد تولید کند، آنهم با تأیید رسمی پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد!
باید در انتظار پیامد حوادث در پایان این هفته و هفته آینده نشست و آنگاه درباره نبوغ «تاریخ» ساز آقای اولاند (تلفظ فرانسوی) و لبخند ملیح ظریف احتمالاً تجدیدنظر کرد.
پاریس پانزدهم ژوئیه ۲۰۱۵