سه شنبه, ۱۳. آذر , ۱۴۰۳

فرار مغزها فاجعه است

رژیم زن‌ستیز و دانش گریز جمهوری اسلامی هفته بدی را گذراند. از سویی بزرگ‌ترین جایزه ریاضیات که برای نخستین بار به یک زن اهدا می‌شد به زن جوان ایرانی، پرفسور مریم میرزاخانی، استاد دانشگاه استانفورد و فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف ایران تعلق گرفت. این جایزه که هر دو تا چهار سال یک‌بار به بزرگ‌ترین سرآمد ریاضی‌دان‌های زیر چهل سال اهدا می‌شود در اوایل قرن بیستم از سوی یک ریاضی‌دان کانادایی به نام جان فیلدز آغاز شد. این نخستین بار است که چنین جایزه‌ای به یک زن اهدا می‌شود و زمانی که این خبر منتشر شد صرفاً به علت اینکه برنده امسال یک زن است خبر در سطح نخست اخبار روز قرار گرفت و زمانی که همگان آگاه شدند که این زن یک جوان ایرانی فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف است و سی‌وشش سال از عمر او می‌گذرد بر شادی و تحسین آگاهان افزوده شد.

متأسفانه آن‌هایی که ایران و سابقه تاریخی این ملت را نمی‌شناسند، تنها، عکس‌های معمولی و امروزی زنان ایرانی، همانند بانویی که سخنگوی وزارت خارجه ایران است و بینوا نمی‌داند که پاسخ سؤالات را بدهد یا با هر دودست چادر سیاهش را آن‌چنان بر سر نگاه دارد که جز یک‌چشمش برای ده‌ها خبرنگار مرد که در انتظار سخنان او هستند آشکار نشود را دیده‌اند. سی‌وپنج سال از انقلاب منحوس گذشته است و دنیا فراموش کرده است زن ایرانی چگونه می‌اندیشد، آرایش می‌کند و چگونه سخن می‌گوید.

اهدای این جایزه همزمان شد با برقراری کنگره فارغ‌التحصیلان شریف در میلان. “سوتا” نام انجمن فارغ‌التحصیلان این دانشگاه است و به روایتی بزرگ‌ترین انجمن فارغ‌التحصیلان ایرانی خارج از کشور است. سورنا ستاری که از قرار معلوم خود وی نیز از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه است هم‌اکنون سمت معاونت علمی و فن‌آوری آقای روحانی را دارد. اما از قرار معلوم جنبه نخوت اسلامی‌اش بر پیشینه دانشگاهی‌اش چیره شده است زیرا در پیامی که برای نشست سوتا در میلان فرستاده است می‌گوید:”این مملکت به هیچ‌کس و هیچ‌کدام از ما نیاز ندارد”. بسیار جالب است! کشوری که سالانه بین صد تا صد و پنجاه‌هزار تحصیل‌کرده خود را از دست می‌دهد و هر یک از این تحصیل‌کرده‌ها زمانی که به کشوری دیگر مهاجرت می‌کنند در رشته‌های علمی، بازرگانی، هنری و هر آنچه تخصصشان باشد نبوغ خود را ثابت می‌کنند، مورداحتیاج جمهوری اسلامی نیستند. به‌احتمال زیاد حقیقتی در این سخن آقای معاون رئیس‌جمهور نهفته است. نظام جمهوری اسلامی علاقه‌ای به دانش‌آموختگان و تحصیل‌کرده‌ها ندارد. درواقع آن‌ها را مزاحم می‌داند. آن‌هایی نگران فرار مغزها هستند که به آینده کشورشان می‌اندیشند. کسانی از فرار مغزها از ایران آزرده‌خاطر و نگران می‌شوند که ارزش سرمایه انسانی (human capital) و نقش حساس این عامل را در پیشرفت اقتصادی می‌شناسند. جمهوری اسلامی علاقه‌ای به پیشرفت اقتصادی مملکت ندارد و توسعه برای آن‌ها بی‌معنا است. آقای خامنه‌ای علاقه‌مند‌است که در ایران هرچه بیشتر تولیدمثل شود، همه سینه بزنند، نوحه بخوانند و زیر منبر ایشان مرگ بر آمریکا عربده بکشند. تا زمانی که پول نفت هست مسجد بسازند، آخوند تربیت کنند و مردم را در جهل و خرافات اسیر و عقب‌مانده نگه‌دارند تا بدین‌صورت بتوانند عمر حکومت خود را افزایش دهند. در چنین مملکتی نه‌تنها علاقه‌ای به بازگشت مغزها ندارند بلکه از رفتن دانش‌آموختگان و نخبگان خرسند می‌شوند.

سرمایه انسانی کلید توسعه است

آنچه مشکل به نظر می‌رسد نتایج وحشتناک این سیاست و این فرار مغزهاست. در همه مطالعات اقتصادی که تاکنون انجام‌گرفته است و پژوهشگران سعی کرده‌اند عوامل اصلی پیشرفت اقتصادی را معرفی و اندازه‌گیری کنند همگی به این نتیجه رسیده‌اند که برخلاف تصور عمومی که کمبود سرمایه (capital) را عامل بازدارنده می‌داند، این علم و دانش است که بدون آن پیشرفت اقتصادی محال می‌نماید. حداقل تا نیم‌قرن پیش این بحث که کدام مهم‌تر است، نیروی سواد آموخته انسانی و یا سرمایه، بیشتر به یک بحث آکادمیک می‌نمود که نتیجه آن نامعلوم بود. اما طی پنجاه سال گذشته و با ظهور ناگهانی ثروت‌های بیکران در کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه، امروز دیگر جای شکی برای کسی باقی نمانده است که سرمایه به‌تنهایی نه‌تنها به پیشرفت و توسعه منجر نمی‌شود بلکه برعکس با گسترش فساد، اقتصاد کشورهای رانت‌خوار را به بحران و نابودی می‌کشاند. امروز حتی کشورهای عربی سواحل جنوبی خلیج‌فارس و دیگر صادرکنندگان نفت در منطقه به این امر توجه بیشتری نشان داده‌اند. یکایک دانشگاه‌های بزرگ دنیا چه اروپایی وجه آمریکایی به این کشورها دعوت‌شده‌اند و شعبه بازکرده‌اند و همچنین هزاران جوان از سوی این کشورها برای تحصیل به اروپا و آمریکا گسیل می‌شوند، البته بورسیه‌های آن‌ها همانند بورسیه‌های جمهوری اسلامی، نورچشمی‌های بی‌سواد و یا «playboy»های ریشو نیستند. بلکه با انجام امتحانات رقابتی این کشورها سعی می‌کنند بااستعدادترین جوانان خود را برای تحصیل به خارج بفرستند و همزمان بهترین امکانات تحصیلی را در کشورهای میزبان آماده کرده‌اند.

در مقام مقایسه، جمهوری اسلامی نه‌تنها از مهاجرت ده‌ها هزار جوان که هرساله دیار غربت را در پیش می‌گیرند نگران و متأثر نیست، بلکه برعکس با مسدود کردن امکانات تحصیلی در کشور، عدم امکان اشتغال و مضاف بر همه این‌ها فشارهای غیرقابل تحمل اجتماعی، عملاً مهاجرت جوانان را تشویق و تأیید می‌کند. امروز آقای روحانی در به‌اصطلاح “توییت” خود به مریم میرزاخانی تبریک می‌گوید اما هنوز کوچک‌ترین گامی در مسیر ایجاد شرایط مساوی در آموزش عالی برای زنان ایران برنداشته است. هرروز مشکل تازه‌ای بر سر راه دانشجویان زن قرار می‌دهند. در کشوری که اکثریت دانشجویان دانشگاهی‌اش را زنان تشکیل می‌دهند با انواع وسایل و حیله‌های گوناگون شرایط تحصیل برای زنان را مشکل و مشکل‌تر می‌کنند. تبعیض جنسیتی، ممنوعیتی پاره‌ای از رشته‌های تحصیلی برای زنان، تفکیک جنسی و دیگر اشکال‌تراشی‌ها همه برنامه‌ای است که جمهوری اسلامی برای زنان ایرانی پیش‌بینی کرده است. در ایران تحت حکومت نظام اسلامی زنان اگر اصرار دارند به دانشگاه بروند، باید خانه‌داری بیاموزند و آشپزی خود را تکمیل کنند، چون این رژیم معتقد است که جای زن در آشپزخانه است و وظیفه زن همان‌گونه که رهبر فرموده‌اند ازدیاد نسل است. تا چه حد باید یک رژیم و رهبران داعشی آن فرصت‌طلب، دروغ‌گو و بی‌پرنسیپ باشند که این‌چنین با فرصت‌طلبی از اینکه یک زن ایرانی به همت خود و به خاطر استعداد خود توانسته است چنین مقامی را کسب کند، سوءاستفاده تبلیغاتی و تظاهر به خشنودی کند.

از آنجا که آزادی سیاسی و آزادی فردی از پیش‌شرط‌های یک جامعه امروزی است و از آنجا که انسان آزاد اجازه نخواهد داد که شخص دیگری نحوه زندگی‌اش را تعیین کند سرنوشت جمهوری اسلامی به‌عنوان یک رژیم “ناهمساز با زمانه” و یا «anachronistic» محکوم‌به شکست و نابودی است. زنان جوان ایران دوش‌به‌دوش برادران خود سازندگان ایران آینده، ایرانی آزاد، آباد و فارغ از تعصبات دینی و فرقه‌ای خواهند بود. رژیم جمهوری اسلامی در برابر پیشرفت‌های علمی، سیاسی و اجتماعی محکوم به شکست و نابودی است.

‏دوشنبه‏، ۲۰۱۴‏/۰۸‏/۱۸

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر