- تاریخ، عرصۀ «پُرسش» است نه جایگاهِ «پَرَستش».
- اگر موضوع مصدّق و رویداد ۲۸ مرداد باعث نفرت و نفاقِ نیروهای سیاسی و روشنفکری ایران بود، اینک پرداختن به رضاشاه، محمد رضاشاه و محمدعلی فروغی موجب آشتی و تفاهم ملّی است.
- پژوهشهای اخیر نشاندهندۀ این است که بررسی دوران دکتر مصدّق -و خصوصاً رویداد ۲۸ مرداد ۳۲– وارد مرحلۀ تازهای شده و از اسارتِ ملاحظات سیاسی – ایدئولوژیک آزاد گردیده است.
اشاره:
تاریخ ، عرصۀ «پُرسش»است نه جایگاهِ«پَرَستش». مهم ترین«میراث ۲۸ مرداد۳۲» این بود که جامعۀ سیاسی و روشنفکری ایران دچارِ نوعی«امتناع تفکر» شد و «عقل نقّال» جایگزینِ «عقل نقّاد» گردید به طوری که عموم رهبران سیاسی و روشنفکران ما به جای اندیشیدن، «نقل قول» میکردند.
تحوّلات حیرت انگیزِ سال های اخیر در سپهر سیاسی ایران، نشانۀ آگاهی و بیداری زنان ،مردان و خصوصاً جوانانی است که بر افسانه سازی های «تاریخ ایدئولوژیک» خط بطلان کشیده و دستآوردهای دوران رضا شاه، محمد رضاشاه و شخصیّتهائی مانند محمد علی فروغی را مورد ارزیابیهای تازه قرار میدهند .بر اساس این آگاهی و بیداری ملّی، اینک میتوان گفت که جامعۀ ایران از ۲۸ مرداد۳۲ عبور کرده است. به عبارت دیگر،اگر تا چندی پیش موضوع مصدّق و رویداد ۲۸ مرداد باعث نفرت و نفاقِ نیروهای سیاسی و روشنفکری ایران بود، اینک پرداختن به رضاشاه ، محمد رضاشاه و فروغی موجب آشتی و تفاهم ملّی است. این امر جلوهای از خواستِ نگارنده مبنی بر«نگاه مادرانه به تاریخ» است با این تأکید که « آیندگان به تکرارِ اشتباهات ما نخواهند پرداخت به این شرط که امروز ما ـ اکنونیان ـ رو در رو با تاریخ،گذشته و حال را از چنگ تفسیرهاى انحصارى یا ایدئولوژیک آزاد کنیم.براى داشتن فردائى روشن و مشترک، امروز باید تاریخى ملى و مشترک داشته باشیم».
در پرتو چنان تحوّلاتی بازخوانیِ پیشگفتار چاپ پنجم کتاب« آسیب شناسی یک شکست» (۱۳۹۷)میتواند فرصتی برای بازاندیشی در این باره باشد. ع.م
***
پژوهشهای تاریخی در گذرِ روزگاران تکامل مییابند و مانند هر پدیدۀ اجتماعی دستخوش تحـّول میشوند. در روند این تحـّول و تکمیل است که گفتهاند: «هر تاریخی، تاریخ معاصر است». بر این اساس، برخی شخصیّتها که تا دیروز «قهرمانان ملّی» و «اسطورۀ شرافت و شهامت» قلمداد میشدند، امروزه به صفتِ دیگری نامیده میشوند. نمونهای از این تغییر صفت و ارزیابی، سرنوشت خسرو روزبه است که با انتشار اسناد و مدارک مستند، ثابت شده که وی قاتل روزنامهنگار معروف، محمّد مسعود و کسان دیگر بوده است.[۱]
این موضوع نشان میدهد که بخاطر عدم تدوین آگاهیهای تاریخی یا فقدان تمرکز تجربههای سیاسی، در جامعۀ ما هنوز مرز بینِ «قهرمان» و «ضدِ قهرمان» و «قدّیس» و «ابلیس» بسیار لغزان و سیـّال است و لذا ضروری است که با احتیاط و اعتدال، از «نتیجهگیریهای قطعی» در بارۀ این رویداد و یا آن شخصیـّت مهم سیاسی پرهیز شود. رعایت این احتیاط و اعتدال در بررسی دوران پُر آشوب نهضت ملّی شدن صنعت نفت و حکومت ۲۸ ماهۀ دکتر مصدّق اهمیـّت بیشتری دارد چرا که سلطۀ بلامنازع حزب توده-با ارتشی از نویسندگان و روشنفکران معروف- در شکل دادن به افکار عمومی، افسانهزدائی از تاریخ آن عصر و پرهیز از افسون شدگی را دوچندان می کند. این امر ضمن ایجاد تفاهم ملّی، زمینهای برای داشتنِ یک تاریخ ملّی جهت حصول به جامعۀ مدنی و رهائی از زندان افسانهها و اسطورهها است.
حوزۀ مطالعات نگارنده ـ اساساً ـ تاریخ ، ادبیّات و عرفان ایران است و پرداختن به زندگی و کارنامۀ سیاسی دکتر مصدّق، ناشی از یک «کنجکاوی» و حاصل این پرسش بود که «چرا پس از گذشت چند دهه، شخصیـّت سیاسی مصدّق و خصوصاً رویداد ۲۸ مرداد تا این حدّ در حافظۀ تاریخی و سیاسی ما تداوم یافته است و ـ اساساً ـ دستاورد مبارزات ۵۰ سالۀ دکتر مصدّق در حوزۀ توسعه و تجدّد ملّی در ایران معاصر چه بود؟ و… لذا، این کتاب کوچک تلاشی تازه برای پاسخ دادن به پرسش یا پرسشهای کهنه و دیرینه است.
به نظر نگارنده، محدودیـّتها و موانعی که باعث ناکامیهای جنبش مشروطیـّت شدند، در جنبش ملّی شدن صنعت نفت و دوران کوتاه حکومت مصدّق نیز تداوم داشتند؛ هم از این روست که در آن دوران، جامعه بود، امّا جامعۀ مدنی نبود، پارلمان بود، ولی فرهنگ و سلوک پارلمانی نازل بود و لذا، خیابان به جای پارلمان نقش اساسی داشت. اینکه جامعۀ ایران از انقلاب مشروطه (۱۹۰۶) به انقلاب مشروعه (۱۳۵۷) سقوط کرده شاید بازتاب چنان شرایط و محدودیتهائی بوده است.
با چنین چشم اندازی، وظیفۀ پژوهشگرِ کنجکاو درآمیختن با باورهای رایجِ سیاسی-تاریخی نیست بلکه وظیفۀ وی درآویختن با آنها است هرچند که این درآویختن، کاری دشوار و-گاه-حتّی «خطرخیز» باشد .بنابراین، هدف اصلی، نه مالکیّت حقیقت بلکه جستجوی مستمر آن است. نتیجۀ منطقی چنین اعتقادی – به تعبیر پوپر- این است که بسیاری از «حقایق ثابت، مُسلّم و بدیهی» – خصوصاً حقایق تاریخی- قابل ابطالاند. درواقع، اوراق کردن (Deconstruction) و ویران نمودنِ «باورهای بدیهی و مُسلّم»، از شاخصههای اصلیِ پژوهشگرِ کنجکاو است.
بااین دیدگاه،طبیعی بود که انتشار کتاب «آسیب شناسی…» باعث نقد و نظرهای فراوانی گردد. صرف نظر از هیاهوهای غرضآلود و جعل آمیزِ فردِ غیرامینی که ضمن نادیده گرفتن اصلاحیّه یا غلطنامۀ پیوستِ کتاب، از پرداختن به موضوع اصلی (نقش و نقشۀ دکتر مصدّق در روز ۲۸ مرداد) پرهیز کرده [۲] در فاصلۀ نخستین چاپ این کتاب (۲۰۰۸) تاکنون،پارهای از نظرات و مفروضات اصلی کتاب حاضر مورد موافقت یا تأیید پژوهشگران دیگر قرار گرفته است،از جمله: داریوش بایندُر، مرتضی ثاقب فر، عباس میلانی، ری تکیه و هوشنگ نهاوندی ـ ایو بوماتی. همچنین باید از کتاب احمد بنی جمالی و مقالات موسی غنینژاد، مرتضی مردیها، سیروس مرادی، محمد قائد، حسن زحمتکش، مجید محمّدی فریدون مجلسی،محمودکاشانی- صادق زیبا کلام و بهمن زَبَردست یاد کرد [برای آگاهی از این دیدگاه ها و مقالات به پانویسهای پیشگفتار حاضر در چاپ پنجم مراجعه فرمائید]. این نمونههای روشنگر ضمن اینکه برای نگارنده نشانۀ نوعی پیروزی نظری است، در عین حال، نشان دهندۀ این است که بررسی دوران دکتر مصدّق -و خصوصاً رویداد ۲۸ مرداد ۳۲-اینک وارد مرحلۀ تازهای شده و از اسارت ملاحظات سیاسی – ایدئولوژیک آزاد گردیده است.
اگر تجدّد (مدرنیته) را به معنای رشد ذهنیـّت نقّاد و پرسشگر بدانیم، آنگاه شک کردن و به پرسش گرفتن باورهای رایج در بارۀ برخی رویدادها و شخصـّتهای تاریخ معاصر، میتواند نشانۀ خِرَد نقّاد و رشد تجدّدگرائی و نمونۀ امیدبخشی از ضرورت بازنویسی تاریخ معاصر ایران بشمار آید. استقبال خوانندگان عالیمقدار از چاپهای متعدّد کتاب حاضر، مؤیـّد این نظر است.
***
زندگی و شخصیـّت سیاسی دکتر محمّد مصدّق، قصۀ پر راز و رمزی است که زوایای تاریک و ابهامآمیز آن- پس از گذشت ۶۵سال، هنوز موضوع مطالعات و پژوهشهای متعدّدی است و لذا، این کتاب کوچک، فقط میتواند «کوزه»ای از «بحر» بشمار آید.
نگارنده با قبول وجود طرح TP-AJAX معتقد است که در فاصلۀ ۲۵ تا ۲۸ مرداد ۳۲ سه طرح یا اقدام موازی در سقوط دولت مصدّق فعّال بودند و برتری یکی از این سه طرح موازی در روز ۲۸ مرداد، هم موجب ناباوری و شگفتی عوامل سازمان سیا در تهران، هم باعث حیرت و حیرانی هواداران دکتر مصدّق شد و هم موجب تعجـّب سلطنتطلبان و هواداران حزب توده گردیده بود بطوریکه به گزارشهای هندرسون (سفیر آمریکا در تهران)، ویلبر (یکی از طرّاحان اصلی کودتا) و کابِل (قائم مقام سازمان سیا):
-«یک جنبش نیرومند و غیرمنتظرۀ مردمی و نظامی، منجر به تسخیر واقعی شهر تهران توسط نیروهای هوادار شاه شده… نه تنها اعضاء دولت مصدّق، بلکه شاهیها و تودهایها هم از این موفقیـّت آسان و سریع که تا حدود زیادی خودجوش صورت گرفته، در شگفتاند…».
بنابراین: هدف نخست کتاب حاضر اثبات این فرضیه و روشن ساختن نقش هر یک از این سه طرح یا اقدام موازی در سقوط قطعی دولت مصدّق است.
دکتر یرواند آبراهامیان کوشیده تا انجام «کودتا» در روز ۲۸ مرداد ۳۲ را اثبات نماید[۳]،لذا، هدف دوم این کتاب، به چالش کشیدن مفهوم «کودتا» در روز ۲۸ مرداد ۳۲ و سقوط آسان دولت مصدّق میباشد.
هدف سوم، این است تا نشان دهیم که بخاطر محدودیـّتهای تاریخی و ضعف ساختارهای سیاسی و مدنی جامعۀ ایران، هیچیک از رهبران سیاسی آن زمان، نمیتوانست عامل استقرار آزادی و دمکراسی در ایران باشد.
و سرانجام، هدف چهارم این است تا نشان دهیم که در سالهای ۱۳۲۴- ۱۳۳۲ توان نظامی ـ تشکیلاتی حزب توده، به عنوان بزرگترین حزب کمونیست خاور میانه، برای تغییر ساختار قدرت سیاسی در ایران، خطری جدّی و نیرومند بوده است. به نظر نگارنده، بدون توجـّه به نفوذ حیرتانگیز سازمان افسران حزب توده در میان نیروهای نظامی و انتظامی ایران و نقشآفرینیهای این حزب در آشفتگیهای سیاسی ـ اجتماعی زمان مصدّق، درک مسائل سیاسی آن دوران بسیار دشوار خواهد بود. با آگاهی از این شرایط حسّاس و باوجود مخالفت نزدیکترین یارانِ مصدّق،وی با انفعال و عقبنشینی حیرتانگیز در ۲۸ مرداد ۳۲، باعث بروز رویداد مهم و سرنوشتسازی گردید که ما آنرا در بخش «نقش و نقشۀ دکتر مصدّق در روز ۲۸ مرداد» نشان دادهایم.
در چاپ پنجم، اسناد، منابع و موضوعات تازهای به کتاب افزوده شدهاند، از جمله:
نگاهی تازه به چگونگی قتل اسرارآمیز سرتیپ افشارطوس، رئیس شهربانی دولت مصدّق. با توجه به قتلهای زنجیرهای این دوران توسّط «کمیتۀ ترور سازمان نظامی حزب توده» (به رهبری خسرو روزبه و نورالدین کیانوری)، نگارنده این فرضیـّه را مطرح کرده که نقش این «کمیتۀ ترور» در قتل افشارطوس به منظور فتنهانگیزی و تشدید اختلاف بین مصدّق و شاه و سپس، برای بدنام کردن و متّهم نمودن یکی از دشمنان سرسخت حزب توده (یعنی دکتر مظفّر بقائی) چه بود؟
ازاین گذشته، از اردیبهشت تا مردادماه ۱۳۳۲، حوادث مهمّی در عرصۀ سیاسی ایران روی داد که سرشت و سرنوشت سیاسی دکتر مصدّق را در ۲۸ مرداد رقم زد.ما این مسائل و رویدادها را در بخش«از اردیبهشت دوزخی» تا«مردادماه خاموش»بررسی کردهایم.
مقایسه و مقابلۀ فلسفۀ سیاسی دکتر مصدّق با آراء و اندیشههای رضا شاه، محمّد علی فروغی، قوامالسّلطنه، دکتر مظفّر بقائی و خلیل ملکی چشمانداز جالبی از عقاید این شخصیـّتهای ممتاز تاریخ معاصر ایران به دست میدهد. مفهوم «مقابله» ـ جدا از معنای مقایسه و تطبیق ـ ناظر به تقابل این عقاید است که ـ گاه ـ در کسوت اتّهامات بیپایۀ این و آن خود را نشان داده است. در چاپ پنجم کتاب، ما این عقاید را در بخش «مقایسهها و مقابلهها» مورد بررسی قرار داده ایم.
***
بررسی زندگی، شخصیـّت و عقاید سیاسی دکتر مصدّق، «فصلی ناتمام» در مطالعات تاریخ معاصر ایران است، امید است که این کتاب کوچک، برگی از این «فصل ناتمام» بشمار آید و در روشن ساختن برخی زوایای تاریک این دوران مهم و پُرابهام مفید و مؤثّر باشد،بااین یادآوری که حقیقت- خصوصاً حقیقت تاریخی- تراوش فکر و اندیشۀ یک فرد نیست بلکه این امر، محصول تلاش همۀ کسانی است که با بردباری و شجاعت در شبانههای تیره، نقبی به سوی نور (حقیقت) میزنند، از این نظر، تحقیق به معنای جستجو کردن حقیقت است. لذا، کتاب حاضر میتواند تنها بخشی از حقیقت باشد، به این امید که پژوهندگان آینده، کاستیها و کمبودهای آن را جبران سازند…
در همین باره:
The 1953 «Coup d’etat» in Iran and Mosaddeq’s Alternative Plan
[۱] ـ حقیقتی که باعث شد تا احمد شاملو،نام خسرو روزبه را از پیشانی شعر معروفِ «خطابۀ تدفین» حذف کند. نگاه کنید به: احمد شاملو، مجموعۀ اشعار، انتشارات بامداد، آلمان، ۱۹۸۹، ص۱۱۵۶. برای اعترافات خسرو روزبه و دیگران در سربه نیست کردن مخالفان نگاه کنید به: زیبائی، علی، کمونیسم در ایران، نشر کیهان، ۱۳۴۳، تهران، صص ۴۲۷-۵۵۵
[۲] ـ برای پاسخی به این «سوداگری» نگاه کنید به مقالات آقای حسن اعتمادی:
http://mirfetros.com/fa/?p=5001
http://mirfetros.com/fa/?p=5051
http://mirfetros.com/fa/?p=5941
http://mirfetros.com/fa/?p=6699
[۳] ـ برای نقدی بر کتاب آبراهامیان نگاه کنید به مقالات سهگانۀ نگارنده:
http://mirfetros.com/fa/?p=20471
http://mirfetros.com/fa/?p=20604
http://mirfetros.com/fa/?p=20837