14.3 C
تهران
یکشنبه, ۲۷. آبان , ۱۴۰۳

انتخابات آزاد و جنبش سبز

انتخابات آزاد و عادلانه به مردمی که در دموکراسی زندگی می‌کنند، اجازه می‌دهد تا ساختار سیاسی و مسیر سیاست‌گذاری‌های آتی دولت خود را تعیین کنند. این را من نمی‌گویم داریوش همایون می‌گوید.

داریوش همایون روزنامه‌نگار نویسنده و سیاست‌مداری است که در دهه هشتم زندگی خود نیز از دغدغه‌هایش برای ایران می‌نویسد. کسی که به سختی می‌توان فعالیت‌ها و مقام‌هایش را در چند سطر خلاصه نوشت.

وی در کتاب “من و روزگارم”زندگی خود را به تصویر کشید :دورۀ نوجوانی و جوانی، دورۀ ورود به مطبوعات و سیاست و بعد وزارت و زندان، و سرانجام دورۀ فرار و تبعید در خارج از کشور که بار دیگر نامش را بلند آوازه ساخت.

زندگی همایون یک زندگی سراسر سیاسی است، از چهارده سالگی وارد جرگه‌های سیاسی شده، با همگنانش مانند علینقی عالیخانی، محسن پزشک‌پور، و نادر نادرپور، نهضت محصلین را بنیاد گذاشته، یک گروه مخفی به نام ” انجمن ” تأسیس کرده و وارد فضای بحث و فحص سیاسی شده است؛ چیزی که هنوز هم در هشتاد سالگی ادامه دارد.

اما خودش معتقد است، چریک‌بازی با سرشتش سازگاری نداشت. از این رو به روزنامه‌نگاری روی آورد که مانند سیاست میدان طبیعی او بود. پس از روی آوردن به مطبوعات، یک انجمن هنری به نام ” انجمن هنری جام‌جم” بنیاد گذاشت و همراه با سهراب سپهری، منوچهر شیبانی، سیاوش کسرایی و دیگران به انتشار مجله‌ای دست زد که در زمان خود پیشتاز بوده است. تأسیس روزنامۀ آیندگان، قوام دادن به حزب رستاخیز، به عهده گرفتن وزارت اطلاعات و جهانگردی، فرار و تبعید، و تأسیس حزب مشروطۀ ایران در خارج از کشور در عین به چالش کشیدن گروه‌های چپ، بخشی از این زندگی سیاسی – مطبوعاتی همایون را تشکیل می‌دهد.

این فعال سیاسی در گپی تلفنی در خصوص انتخابات آزاد با سایت انتخابات آزاد همراه شد.

*نقش انتخابات آزاد در گذار به دموکراسی چیست؟

انتخابات همواره جزئی از حیات سیاسی کشور‌هاست ،اما در ایران با تحمیل قید و بند‌های سیاسی، انتخابات ساز و کار دموکراتیک خود را از دست داد و نیز از کارکرد واقعی خود عقب ماند تا جایی‌که حتی در آخرین انتخابات ایران این موضوع به چالش و در گیری میان حاکمیت و ملت تبدیل شده است. از این‌رو، انتخابات در جمهوری اسلامی به جای تصمیم‌گیری دمکراتیک مردم برای سیاست‏های کشور، به محل چالش جناح‏های حکومتی با یکدیگر نزول کرده است. انتخابات آزاد به طور خاص پایه تحقق و رسیدن به نوعی نظام سیاسی است که شایسته مردم در جهان امروز است پایه توافق ،همکاری و هماهنگی که متاسفانه کمی دیر رسیده است. امروز مردم ایران به دنبال برنامه سیاسی وسیعی هستند که بخشی از آن انتخابات آزاد است و بخش دیگر حقوق بشر و دموکراسی و جدایی دین از سیاست.
انتخابات آزاد بخشی از خواسته‌های مردم است و دسترسی به این خواسته اگر در همکاری گروه‌های بزرگ نباشد بعید به نظر می‌رسد. اگربرای رسیدن به جامعه‌ای ایده‌ال و داشتن انتخابات آزاد از همان خواسته‌های کلی دفاع کنیم به نتیجه نخواهیم رسید ساختن یک جامعه امروزی نیازمند یک توافق کلی است و در شرایط فعلی ایران، برای رسیدن به این هدف باید از سد جمهوری اسلامی گذشت و در این راه تنها محدود کردن و تحریم کردن کافی نیست.

*شما پروسه تحقق و زمینه‌های شکل‌گیری انتخابات آزاد را چگونه می‌بینید؟

انتخابات آزاد و عادلانه احتمال انتقال صلح آمیز قدرت را افزایش می‌دهد. چنین انتخاباتی تضمین می‌کند که نامزدهای بازنده، اعتبار نتایج انتخابات را می‌پذیرند و قدرت را به دولت جدید واگذار می‌کنند ولی هر انتخابات آزادی نیازمند پیش شرط‌هایی است. پیش شرط‌هایی همچون آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و آزادی زندانیان سیاسی و آزادی‌های اجتماعی
انتخابات آزاد در جامعه‌ای به نتیجه خواهد رسید که فرهنگ و نظام سیاسی آن در یک چارچوب اخلاقی تعریف شده باشد نمی‌شود در یک چارچوب نامعلوم هر گرایش فکری ،توافق و سیاستی را اجرا کند در این حالت انتخابات آزاد هم معنی پیدا نمی‌کند.
البته انتخابات آزاد شرط لازم برای رسیدن به جامعه‌ای دموکراسی است ولی شرط کافی نیست و بهترین روش برای داشتن انتخابات آزاد و در پی آن جامعه‌ای آزاد اجرایی کردن پیام کلی جنبش سبز و نیز اجرای مبانی و محورهای فراخوان رفراندوم که ۵ سال گذشته اعلام شده،است. می‌توان گفت که تنها داشتن توافق بر سر موکراسی کافی نیست سی سال پیش دموکراسی رای اکثریت مردم بود ایرانیان خود خواسته پای صندوق‌های رای رفتند تا اعلام کنند زنان از مردان جدا هستند غیر شیعیان حق ندارند و دیگر‌های دیگر. از این رو می‌توان گفت اگر دموکراسی را مستقل از حقوق بشر در نظر بگیریم جامعه به استبداد قهقرا و انحراف کشیده می‌شود. این که گروهی بیایند سفره نفت پهن کنند و به عوام‌فریبی بپردازند و اقلیت‌های دینی و زنان و گروهای دیگر را نادیده بگیرند این دموکراسی نیست مقدماتی باید برای دموکراسی فراهم باشد که این با وجود دولت جمهوری اسلامی دور از انتظار است برای رسیدن به این خواسته اتحاد بیشترین بر علیه کمترین نیاز است.

*در چه زمینه و بستر سیاسی انتخابات آزاد قابل شکل‌گیری است؟

برای داشتن و برگزاری انتخابات آزاد باید بتوانیم جامعه را متقاعد کنیم که هر نظام حکومتی و هر دولتی که در اساس آن از حقوق بشر خبری نباشد و تنها با نام چاه جمکران و امامزاده‌ها حقوق مردم را به راحتی پایمال کند و رهبران آن بنشینند و بدون هیچ کار مثبتی برای مردم تنها ثروت اندوزی کنند باید بر کنار شود می‌توانیم زمینه را برای انتخایات آزاد فراهم کنیم که البته مبارزات اخیر نشان داده که بیشتر مردم متقاعد هستند.حالا جامعه ایرانی باید بداند که چه می‌خواهد و برای رسیدن به خواسته خود چه باید بکند.
اولین قدم برکناری و براندازی رژیم است تغییر دادن این طرز فکر‌ها و در قدم بعدی برای رسیدن به هدف صاحبان اندیشه باید بتوانند با هم مرتبط شوند و به اجماع کلی برسند. یک شبکه سازی اینترنتی یک فضای انگاری که خوشبختانه در حال حاضر قدم دوم با تمام فشار‌های که از سوی حاکمیت در حال اجرا است در راه پیش رفتن است. اگر در خارج از کشور بتوانیم به این شبکه‌سازی اجتماعی و بسیج عمومی و مبارزه روزانه ادامه دهیم و آن را گسترش دهیم می‌توانیم به راحتی دولتی را که زیر بار فشار تحریم‌ها و اختلافات درون نظامی و فشار‌های عمومی مردمی قرار دارد را به زمین اندازیم.
باید جنبش سبز به صورت جریان جایگزین جمهوری اسلامی در بیاید. و راه حل‌هایی که در اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های این جنبش و اعلامیه رفراندوم وجود دارد عملی شود. در آخرین اعلامیه موسوی راه کارهایی برای برون رفت از بحران آمده است که همگی آنها باید جامه عمل بپوشند و به کار آیند و این تنها راه کارهای سرنگونی محمود احمدی‌نژاد است که می‌تواند اولین گام جنبش سبز باشد.

*نقش زنان در انتخابات به ویژه ریاست جمهوری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

انتخابات محدودیت و ممنوعیت جنسی و فردی ندارد تنها شرایطی دارد همچون سن و این در همه جای دنیا به اثبات رسیده است که هر گاه سکان حاکمیت به دست زنان باشد موفقیت به همراه دارد. کمپین یک میلیون امضائ بهترین مبارزه‌ای بود که در دهه اخیر انجام شد. ایجاد فشار متداوم و فزاینده بر حاکمیت از هزار و یک سو برای عقب راندن گام به گام تا سرانجام به خواست انتخابات آزاد و پیش شرط‌های آن مانند لغو نظارت استصوابی، آزادی احزاب و سازمان‌های مدنی، و آزادی بیان و مطبوعات و. . . گردن نهد.
کمپین یک میلیون امضای در حقیقت خیزشی است که به جنبش سبز کمک کرد و باید گفت که جنبش سبز خلق و الساعه نبود. و اگر بخواهیم به مقدمات آن اشاره کنیم کمپین یک میلیون امضائ از مهمترین مقدمه چینی‌های جنبش سبز به شمار می‌آید در این روش زنان آمدند و شکل‌های دیگری از مبارزه را به جامعه نشان دادند. در حال حاضر زنان بزرگترین اقلیت ایران را تشکیل می‌دهند. که تبعیض‌های زیادی از سوی دولت و به طبع آن از سوی جامعه را تحمل و این اقلیت اکثریت آمدند و با جمع‌آوری امضائ برای داشتن حداقل حقوق خود یک نوع بیداری را در سطح جامعه بوجود آوردند.

*نقش جنبش سبز در رسیدن به انتخابات آزاد در آینده چقدر و چگونه است؟

تا زمانی که جنبش سبز به نتیجه و پیروزی نرسد انتخابات آزاد در ایران نخواهیم داشت و تنها با بر پایی کمپین انتخابات آزاد و دیگر کمپین‌ها نمی‌توان به انتخابات آزاد که بخشی از دموکراسی و حقوق بشر است دستیابی داشت. یک جایگزینی باید شکل بگیرد حکومت فعلی باید تغییر کند و شیوه‌های کشور داری نیازمند یک تحول عظیم است.

*این اولین جنبشی نیست که در ایران پدید آمده تفاوت این خیزش با جنبش‌های قبل در چیست ؟

جنبش سبز هیچ شباهتی با جنبش‌های پیشین ندارد تاریخ بیانگر آن است که تمام جنبش‌های اجتماعی پیشین شکست خورده‌اند چرا که در نهایت خلاصه می‌شدند به رهبری یک یا چند نفر که این خصیصه در جنبش سبز دیده نمی‌شود .جنبش سبز هیچ رهبری ندارد و تنها از خرد جمعی و اراده عمومی به حرکت در آمده است. ویژگی دیگر این جنبش خود جوش بودن آن است چرا که از یک جایی یک پیامی اعلام نشد تا مردم به آن بپیوندند همچون جنبش انقلابی سی سال گذشته که گروهی اعلام کردند که حکومت باید اسلامی شود و گروهی به پیروی آنها به خیابان‌ها آمدند. این جنبش نفوذ مذهب ندارد نه بدان معنی که پیروان آن و طرفداران آن بی دین هستند، بلکه پیام مذهبی ندارد و یک آخوند تعیین کننده و خط دهنده آن نیست و تحت تاثیر شخص قرار ندارد. پذیرفتن جامعه‌ای که خودی و ناخودی ندارد در این جنبش خودی و ناخودی تعریفی ندارد. و این مهمترین چیزی است که هم در فراخوان رفراندوم و هم بیانیه‌های موسوی دیده می‌شود.
در حالی که در حاکمیت کنونی جامعه به دسته خودی و ناخودی تقسیم شده است و شهرون درجه و دو تعریف دارد. در جنبش سبز وفادار به رژیم و مخالف رژیم مفهومی ندارد و هر ایرانی به عنوان ایرانی حق دارد که به حقوق خود دست یابی داشته باشد.

*معتقدید که جنبش سبز خلق الساعه پدیدار نشد به نظر شما پیش زمینه‌های شروع این جنبش چیست؟

اولین جرقه‌ها این جنبش در بیرون زه شد در سال‌های ابتدای انقلاب زمانی که گروهی از افراد تحصیل کرده از ایران مهاجرت کردند و اروپای غربی و آمریکای شمالی را برای زندگی انتخاب کردندو حتی چپ‌گرایان آنها نیز به اروپای شرقی نرفتند و در اینجا زمانی که با آزادی لیبرال روبرو شدند و برتری‌هایی این آزادی را لمس کردند بر آن شدند که برای به دست آمدن این آزادی در ایران تمرکز کنند. بعد از آن پس از جنگ و در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی انتشار تعدادی مجله نوعی نو‌اندیشی دینی را به همراه داشت و پس از آن دوره دوم خرداد که با انتشار روزنامه‌‌های متعدد و کتب گوناگون با مرجع‌های بین‌المللی اندیشه‌های نو ظهوری در ایران شکل گرفت و توان ظهور یافت و در ادامه آن اتحاد افراد بیرون و فراخوان رفراندوم و بعد اولین سند لیبرال ایران در تاریخ سیاسی و بعد کمپین‌ها و جمع‌آوری امضا برای حقوق زنان و برابری آنها که همگی آنها در آخرین جرقه به جنبش سبز خاتمه یافت.

مصاحبه : رویا ملکی

برگرفته شده از سامانه انتخابات آزاد

http://www.entekhabateazad.net/

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر