امروز سرنوشت ایران دغدغه جهان نیز هست

چـو ایران نباشد تن من مباد

سال‌ها بخشی از شهروندانی که جامعه مهاجران ایرانی را با همه تنوع فکری و اجتماعی تشکیل می‌دهند، دغدغه‌ی سرنوشت ایران را، با درجات متفاوت، داشتند. برخی به دلایل شخصی و منافع فردی از جمله داشتن امنیت برای رفت‌وآمد و یا معاملات تجاری و امور مشابه و برخی دیگر به دلایل فراتر از خود و به خاطر تغییر شرایط غیرعادی کشور و آرزوی یک زندگی عادی با آزادی و امنیت و رفاه برای مردمی که مانند ساکنان دیگر کشورها شایسته‌ی آن هستند.

این در حالیست که به دلایلی مانند صدور انقلاب فرقه‌ای و بنیادگرایی اسلامی و تروریسم و جنگ‌افروزی و برنامه اتمی و گسترش گروه‌های شبه‌نظامی و در مرحله آخر، شاید نقض حقوق بشر، در چهار دهه گذشته، نه «ایران» بلکه جمهوری اسلامی همواره دغدغه‌ی کشورهای غربی بوده و «دیپلماسی» آن‌ها اعم از «دیالوگ انتقادی» و «مذاکرات اتمی» بر اساس همین دغدغه‌ی البته مماشاتگرانه تنظیم می‌شد. آن‌ها نیز ترجیح می‌دادند جمهوری اسلامی با «اصلاحات» به‌طوری‌که خطری برای کشورهای منطقه به‌ویژه اسرائیل و عربستان نداشته باشد و همچنین مثلاً به صدور تروریسم و مواد مخدر به اروپا نپردازد و خارجی‌ها و دو تابعیتی‌ها را نیز به گروگان نگیرد، «تحول» پیدا کند تا هم دیپلماسی و هم معاملات اقتصادی ادامه یابد؛ اما نابودی «ایران» و حقوق و آزادی «مردم ایران» چه؟! همان‌گونه که خیزش‌های مختلف اعتراضی و سرکوب خشن و وحشیانه‌ی آن‌ها در چهار دهه گذشته نشان داد و در کشتار آبان ۹۸ به اوج خود رسید، برای جهان «یک مسئله داخلی» است که می‌بایست بین «مردم» و حکومت «ضد مردم» حل شود.

الاهه بقراط

قتل حکومتی مهسا امینی دختر جوانی که به جرم بدحجابی در بازداشت گشت ارشاد اسلامی جان باخت، سرانجام کبریت بر خرمن خشم و انزجار جامعه علیه شرایط تحمیلی و غیرانسانی کشید. البته رویدادها و چهره‌هایی که در انواع اعتراضات به نماد تبدیل‌شده‌اند کم نیست؛ نمادهایی که به زندگی در حکومت اسلامی و اعتراض علیه آن جنبه‌های اسطوره‌ای بخشیده‌اند؛ اما اینکه اعتراضاتی بتواند چنین توجه افکار عمومی جهان و دولت‌های خارجی را ماه‌ها به خود جلب و مشغول کند، به‌طوری‌که مهم‌ترین موضوع کشورهای غربی، یعنی تجاوز روسیه علیه اوکراین را در سایه قرار دهد، رویدادی بی‌سابقه است اگرچه نقش خرابکارانه و همدستی نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی با روسیه نیز در قاطعیت مواضع غرب برای پشتیبانی از آزادیخواهی مردم نقشی مهم دارد.

جلب این توجه جهانی مدیون ابتکارات و پایداری بی‌نظیر جوانان و خانواده‌های آنان در سراسر ایران است که بهایی سنگین برای آن پرداخته و می‌پردازند. اکنون نوبت ایرانیان خارج کشور و دمکراسی‌هاست تا پشتیبانی و تلاش‌ها و همبستگی بی‌نظیری را که هم‌زمان با مردم داخل هم در ماه‌های‌ گذشته و هم این روزها در سراسر جهان به نمایش گذاشته‌ و می‌گذارند، در گام‌های عملی و مراوده و گفتگو با یکدیگر به نتیجه برسانند.

کیهان لندن شماره ۳۹۷

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر