یکی از مهمترین ویژگیهایی که نظام جمهوری اسلامی به کشور تحمیل کرده اینست که هیچکس و هیچ نیرویی در جای خود نیست! از بنیانگذار و دو رهبر و مقاماتش گرفته تا قشرهای وسیعی از مردم که در حرفه و شغل و نقشی که میبایست باشند، نیستند. پیامدهایی مانند مهاجرت و نابسامانیهای اجتماعی و روحی و روانی از جمله به همین «نابجا» بودن افراد و موقعیتها که خود ناشی از «ناهنگام» بودن نظام جمهوری اسلامی است برمیگردد.
در فرهنگ و زبان فارسی امثال و حِکَم متعدد درباره نابجایی و بیجایی وجود دارد ولی عمدتاً معطوف به خواست و اراده خود افراد است و نه آنکه به آنها تحمیلشده باشد. کلاغی که میخواسته مثل کبک راه برود ولی راه رفتن خودش هم یادش رفت؛ یا خلق را تقلیدشان بر باد داد؛ و یا لاکپشتی که دهانش را بیجا باز میکند، همگی کنایه از در جای خود قرار نداشتن و سخن و رفتار نابجاست.
یکی از نکات شگفتانگیز انقلاب ملی ایران که اگرچه بذرهای آن همواره در خاک این سرزمین نهفته بود اما نخستین نشانههای رویش و رشد آن از اعتراضات پاییز ۱۳۹۶ که در دیماه به اوج خود رسید و در شعارهای بدیع و بیبدیل مردم نمود پیدا کرد، همین «بجا» و به عبارت ادیبانه «بهنگام» بودن رفتار و گفتار مردم معترض است. شعار تاریخی و معنادار «ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم» که تعیین تکلیف و «نه به انقلاب ۵۷» بود و پیش از «نه به جمهوری اسلامی» از سوی جامعه ابراز شد، توسط مردم اصفهان در آذر ۹۶ بر زبانها افتاد.
«نه به انقلاب ۵۷» اما پیشینهی دورتری دارد: نخستین بار زنان آزادیخواه بودند که در تظاهرات ۱۷ اسفند ۵۷ برابر با ۸ مارس، روز جهانی زن، یعنی کمتر از یک ماه پس از انقلاب ارتجاعی، در واکنش به زمزمههای حجاب اجباری توسط خمینی، بهدرستی ماهیت و مسیر آن انقلاب را تشخیص داده و شعار دادند: ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم! بااینهمه به علل مختلف، نهتنها زنان بلکه وضعیت کل جامعه با همه تنوع و تفاوت و تکثرش توسط جمهوری اسلامی به عقب برگردانده شد!
اکنون یکی از درسهایی که میبایست از چهل و اندی سال شرایط بیجا و ناهنگام جمهوری اسلامی در همه زمینهها گرفت اینست که بجا و بهنگام بود! بجا و بهنگام گفت! بجا و بهنگام رفتار کرد! همچنین به اسم «اتحاد» یا «ائتلاف»، مشکلات و تناقضات را به «پس از سرنگونی» حواله نکرد! بیتوجهی به نیروی محرکهی «انقلاب» نیز خطای مهلکی است که در سال ۵۷ روی داد! آن زمان ارتجاع و استبداد مذهبی علیه دستاوردهای مشروطه و پهلوی نیروی محرکهی انقلاب اسلامی بود و این زمان ترقی و آزادی عرفی و تداوم دستاوردهای مشروطه و پهلوی نیروی محرکهی انقلاب ملی! جمع اضداد، یعنی مدافعان دو انقلاب، اگر هم ممکن باشد، در بهترین حالت، خودش به هدف نمیرسد و در بدترین حالت نمیگذارد مردم به هدف برسند!