در حالی که هر روز کشورمان ایران به بحرانهای سرنوشتسازی گرفتار است، بحرانهایی که از چهل سال حکومت خشن، ضدانسانی و فاسد جمهوری اسلامی ناشی شدهاند، برخی از سردمداران عوامفریب و ضدوطن رژیم با ایجاد فضای غیرحقیقی و دادن آدرس انحرافی، در پی گرفتن وقت اضافی برای بقای خود هستند؛ اخیرا محمد خاتمی که به درستی تدارکچی بیت رهبری خوانده شده است، با اظهاراتی مبنی بر گزینه فدرالیسم برای ایران، در پی مشوش کردن اذهان و ایجاد مشغولیتهای فرعی و انحرافی برآمده است.
سخنان محمد خاتمی اگرچه پایهای در خردورزی و واقعیت ندارد، اما حکایت از برنامههایی دارد که در اتاق فکر جمهوری اسلامی در دستور کار قرار دارند و انهدام سرزمینی ایران را مورد هدف گرفتهاند. طرفه آن که هر از گاهی که رژیم تحت فشارهای داخلی و خارجی همهجانبهای قرار میگیرد، عواملی از آن در سودای تبانی با دیگر جناحهای ضدمردمی و ضد وطنی رژیم، سرنوشت خود را به سرنوشت کشور بسته و زنهار میدهند که بدون جمهوری اسلامی، ایرانی نیز نخواهد بود.
بر آگاهان سیاسی و فعالین صنفی و قشرهای مختلف مردم آشکار است که ایران در چهل سال گذشته تحت اشغال جمهوری اسلامی بوده و ملت ایران چونان اسیران این رژیم خشن و ضدملی روزگار سپری کردهاند. اگرچه پایههای تجزیهطلبی رژیم در سخنان سیاسی امثال محمد خاتمی به دنبال فرصتسوزی برای مخالفان قرار دارد، اما به استناد عملکرد چهل ساله جمهوری اسلامی، انهدام اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی ایران، از پروژههایی به شمار میرود که در طول این سالها با اعدام فرزندان ایران، تخریب منابع طبیعی کشور و بهم ریختگی اقتصادی و اخلاقی جامعه، در راستای از بین بردن همهجانبه ملت و سرزمین ایران، جامهی عمل پوشیده و حشمت و بزرگی ایرانیان و رشد و توسعه کشور را با مانع جدی و تاریخی مواجه ساخته است.
طرف دیگر این پروژه ضدوطنی رژیم جمهوری اسلامی، ایجاد اختلاف میان مخالفان و نیروهای اپوزیسیون در داخل و خارج کشور است؛ بیتردید مطالبات ملت ایران در مناطقی چون آذربایجان، خوزستان، بلوچستان و تهران و… برآمدی از اقتدار ضددموکراتیکی است که جمهوری اسلامی بر آحاد ملت ایران اعم از ترک، فارس، بلوچ، عرب و کرد اعمال کرده و هر ایرانی را از حق مسلم حیات و آزادیهای اجتماعی و سیاسی و امنیت اجتماعی و شخصی، محروم کرده است. اینک که مجاری استمرار حکومت فاسد و ضدملی جمهوری اسلامی با موانع مدنی و دیپلماتیک روبرو شده و رژیم هر روز بیشتر تحت فشار اعتراضات داخلی و تحریمهای دیپلماتیک و سیاسی گرفتار آمده، ایجاد تشویش فکری مبنی بر هراس از تجزیه ایران بدون جمهوری اسلامی، از راهکارهایی است که به سود تداوم سلطه فاشیسم مذهبی بوده و مطالبات حقیقی و ملی را به پستوی اذهان و رفتارها خواهد راند.
با توجه به این مسائل و- به تکرار- دقت در حساسیت شرایطی که هر روز فشردهتر از قبل بر میهنمان ایران میگذرد، بایسته است که با افشای توطئههای تجزیهطلبانه رژیم جمهوری اسلامی و عمق بخشیدن به مطالبات ملی و مدنی ملت ایران در همراهی همهجانبه با تمامی مخالفین واقعی رژیم، قدمیدر نزدیکی به سرنگونی جمهوری اسلامی برداشته و شاهد برقراری دموکراسی و آزادی در ایران باشیم.
بر گرفته از کیهان لندن