گفتگو معانی زیاد دارد

از خبر دیدار سناتور «بایدن» از کمیته روابط خارجی ‏سنای امریکا با وزیر خارجه جمهوری‌اسلامی در ‏‏سویس تعبیرهای گوناگون کرده‌اند و تا هنگامی که ‏آگاهی بیشتری از گفتگوها بدست نیاید هر کس می‌تواند ‏نتایج ‏خود را بگیرد.‏‎ ‎‏ خود گفتگو را می‌باید جدی تلقی ‏کرد. «‏‎ ‎بایدن‎ ‎‏» از مدافعان بهبود مناسبات با جمهوری ‏اسلامی ‏است و خبر رسیده‎ ‎‏ است که‏‎ ‎‏ یک‏‎ ‎‏ بنیاد‏‎ ‎‏ مذهبی‏‎ ‎‏ ‏در لوس آنجلس که هر اقدام آن در راستای منافع رژیم ‏آخوندی، ‏تصادف محض بوده، سی هزار دلار به پیکار ‏انتخاباتی او کمک کرده است. دیدار او با خرازی ‏همچنین نشانه‌های موافقت کاخ سفید را دارد. رایرنان ‏رئیس جمهوری امریکا به نظر می‌رسد می‌کوشند در ‏رویاروئی‌شان ‏با رژیم اسلامی به دیپلماسی بختی بدهند. ‏‏ ‏‎

‎ ‎به خوبی می‌توان منطق این سیاست را دریافت. ‏امریکا با خطر برنامه‌های فعال تسلیحات اتمی ‏جمهوری‌‏اسلامی روبروست و در عراق مشکل هر ‏روزی حملات تروریستی را دارد که ظاهرا امریکائیان ‏دست رژیم ‏آخوندی را نیز در آن می‌بینند. چنین ترکیبی ‏در سال انتخابات ریاست جمهوری هیچ خوشایند نیست ‏و اگر بتوان ‏با دیپلماسی به جائی رسید به مراتب بهتر ‏خواهد بود تا لبه پرتگاه تهدید نظامی رفتن یا شاهد اقدام ‏اسرائیل ‏بودن. از سوئی اگر دست بر دست بگذارند ‏برنامه بمب اتمی که با همه امضای مقاوله نامه و اعلام ‏پیروزی ‏دیپلماسی اروپا با جدیت در ایران دنبال می‌شود ‏بمب اسلامی را در اختیار رژیمی‎ ‎‏ که‏‎ ‎‏ آن‏‎ ‎‏ را برای ‏بقای خود می‌خواهد قرار خواهد داد.‏‎ ‎‏ از سوی دیگر ‏نمی‌توانند شاهد کمک‌های مستقیم و غیر‌مستقیم جمهوری‌اسلامی به ‏تروریستها در عراق باشند.‏

‏‎ ‎هیچیک از این دو موضوع بی‌پایه نیست. چه رئیس ‏سازمان بین‌المللی انرژی اتمی و چه مقامات اروپائی و ‏‏امریکائی بارها در این اواخر جمهوری‌اسلامی را به ‏انجام تعهدات خود خوانده‌اند و امریکائیان اطمینان دارند ‏‏که امضای آن مقاوله نامه تاکنون‎ ‎تنها‎‎‏ به کار پرده‌پوشی ‏آمده است. در موضوع کمک به تروریستها در عراق، ‏‏مقامات امریکائی هفته‌ای نیست که یا به جمهوری‌‏اسلامی هشدار ندهند یا خبری در این زمینه از منابع ‏‏اطلاعاتی‌شان در رسانه‌ای درز نکند. ‏

‏‎ ‎در این میان رئیس شورای امنیت ملی رژیم جا در پای ‏کُره شمالی گذاشته است و از امریکا تعهد خودداری از ‏‏حمله نظامی می‌خواهد. به خوبی روشن است که ‏آخوندهای حاکم، کارتهای تسلیحات اتمی و تروریسم را ‏روی ‏میز گذاشته‌اند و امریکا را به معامله می‌خوانند. ‏مبارزه‌ای هم که برای یکدست‌تر کردن حکومت در ‏گرفته ‏است به مقدار زیاد به رابطه با امریکا بستگی ‏دارد. می‌خواهند با امریکا وارد مذاکره جدی شوند و ‏نمی‌خواهند ‏این مزیت بهره رقیبانشان شود. پاره‌ای ‏سخنگویانشان رسماً می‌گویند که رابطه با امریکا ‏بستگی به یکدست ‏شدن حکومت دارد.‏

‏ اگر جمهوری‌اسلامی حقیقتا بتواند دست از اعمال ‏تروریستی و ساختن بمب اتمی بردارد در این معادله ‏مشکل ‏زیادی نخواهد داشت. امریکائیان هیچ قصد حمله ‏به ایران ندارند و بی‌دشواری زیاد می‌توانند به صورتی ‏چنان ‏اطمینانی بدهند. مشکل در آنجاست که کامیابی ‏امریکا در بازسازی عراق و پایه‌گذاری حکومتی کم و ‏بیش ‏دمکراتیک در آن کشور و وزنه سیاسی شیعیان ‏عراقی برای رژیم اسلامی در تهران خطر کوچک‌تری ‏از تهدید ‏امریکا نیست. در محافل حکومتی ایران کم ‏نیستند کسانی که شکست دادن امریکا را در عراق، هم ‏عملی و هم ‏به سود خود می‌دانند. از این گذشته طبیعت ‏مافیائی رژیم اسلامی، و جهان‌بینی‌ای که خداوند را به ‏فریبکاری‌‏اش می‌ستاید نمی گذارد آخوندها هیچ تعهدی ‏را تا پایان بروند.‏

‏* * *

‏ امریکائیان از دوران کارتر بارها با انگشتان سوخته ‏از گفتگو با جمهوری‌اسلامی بازگشته‌اند. آغوش باز ‏‏حکومت کارتر به انقلاب و رژیم انقلابی، با ‏گروگانگیری پاسخ داده شد؛ کلید نان شیرینی ریگان در ‏دست ‏رفسنجانی، شرنگ تلخ ایران گیت گردید؛ و ‏پوزش‌خواهی ناپخته و رایگان حکومت کلینتون، یک ‏برگ دیگر بر ‏دفتر سُستی‌های رئیس جمهوری که امریکا ‏را یک ببر کاغذی کرد افزود. در زمین لرزه بم ‏پیرامونیان شتابزده ‏بوش و سیاست اندیشان دمکرات، ‏در بنیادها و انجمن‌هائی که از موعظه سازش با ‏جمهوری‌اسلامی باز نمی‌ایستند، فرصتی برای یک ‏گشایش دیپلماتیک دیدند و با خواری پس زده شدند. شاید ‏هم امریکائیان هنوز نیاز به ‏گرفتن درس‌های تازه از ‏حکومت یکدست‌تری که از بست‌نشینی نمایندگان و ‏انتخابات بیرمق مجلس برخواهد آمد ‏دارند.‏

‏ ولی می‌توان تصور کرد که در واشینگتن سرانجام ‏ماهیت هماورد خود را شناخته باشند و از سیاست ‏‏استواری که تا کنون لیبی را به تسلیم واقعی، و ‏جمهوری‌اسلامی را به تسلیم، تاکنون نمایشی، رانده ‏است ‏در برابر حکومت یکدست‌تر اسلامی پیروی کنند. ‏در چنان صورتی هیچ گفتگو و حتا مذاکره رسمی ‏امریکا و ‏رژیم اسلامی نمی‌باید روحیه هم مهینانی را ‏که به یک وزش باد بسته‌اند ضعیف کند. اگر امریکا بر ‏اصول خود ‏پافشارد نه تنها بهتر به منظورهای خود در ‏زمینه تروریسم و سلاحهای هسته‌ای خواهد رسید به ‏تقویت پیکار ‏مردمی ایران نیز یاری خواهد داد. ‏ایرانیان خود می‌باید این رژیم را از پیش پای بردارند و ‏نه نیازی به حمله ‏نظامی است نه هیچ نیروئی که در ‏شمار آید، از ایرانی تا امریکائی، خواهان آن است. با ‏اینهمه ما از هیچ ‏پشتیبانی جامعه بین‌المللی و بیش از ‏همه امریکا بی‌نیاز نیستیم. ‏

مطالب مربوط

دادگاه حقیقت، اندیشیدن نیندیشنی

بیرون از جهان سوم در تهران

خرافات، سراسر بجای مذهب

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر