- در کشور ما تاریخ ابزاری است برای تسویهحسابهای سیاسی و «زیستن در گذشته»!
- با الهام از شجاعت اخلاقی روشنفکران و رهبران سیاسی شیلی، ما نیز میتوانیم گذشتۀ ناشادِ سیاسیمان را پُشت سر بگذاریم و با همبستگی و آیندهنگری برای ساختن ایرانی آزاد و آباد بکوشیم.
***
بگذارید این وطن دوباره وطن شود!
بگذارید دوباره همان رؤیایی شود که بود
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آنجا که آزاد است منزلگاهی جوید[۱]
ضرورتِ عبور از گذشته و تبدیل آن به تاریخ موضوعی است که امروزه موردتوجۀ رهبران سیاسی و روشنفکران جوامع مختلف است: از رهبران سیاسی آفریقای جنوبی تا روشنفکران و رهبران سیاسی اسپانیا، شیلی و…در کشور ما-امّا-گوئی تاریخ ابزاری است برای تسویهحسابهای سیاسی و زیستن در گذشته. شاید یکی از علل عدم رشد جامعۀ مدنی در ایران، فقدانِ یک تاریخ ملّی و مشترک است؛ هم از این رو است که به اندازۀ سازمانها و احزاب سیاسی، ما «تاریخ» و «تحلیلهای تاریخی» داریم.
سالگرد ۲۸ مردادِ امسال با بیتفاوتی و بیاعتنائی عمومی همراه بود.
این امر نشانۀ عبور جامعه از این رویداد است، اقبال و عنایت خوانندگان ارجمند به مقالۀ نگارنده نیز نشانۀ دیگری از این «عبور» میتواند باشد. با اینهمه، رژیم جمهوری اسلامی در یک کارزارِ تبلیغاتی کوشید تا ضمن برگزاری «دادگاه ۲۸ مرداد»! از این آبِ گلآلود ماهی بگیرد و بر نفاق و پراکندگی ایرانیان بیافزاید چندان که برخی مدّعی شده: «وضعیت اسفبار کنونی ایران از جمله ریشه در ۲۸ مرداد و استبداد مطلقۀ حاکم پس از آن دارد»[و لذا] «عذرخواهی رضا پهلوی از آن کودتا پیششرط عبور از آن گذشته و فراهم کردن زمینه تفاهم ملّی است.»!
با توجه به تفاوتهای اساسی بین رویداد ۲۸ مرداد ۳۲ و کودتای پینوشه در شیلی (۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳) تجربۀ روشنفکران شیلیائی (که در جریان کودتای پینوشه و سرنگونی حکومت آلنده، سالها در زندان یا در تبعید بسر برده بودند) برای ما میتواند بسیار آموزنده باشد:
روشنفکران و رهبران سیاسی شیلی با فروتنی و شجاعت اخلاقی، وجود نوعی «جنون انقلابی» در بینِ نیروهای چپِ شیلی را از عوامل اساسی کودتای پینوشه میدانند. اِرنِستو اوتونه و سِرجیو مونیوز، دو چهرۀ برجستۀ سازمان جوانان حزب کمونیست شیلی در زمان آلنده، در کتابِ «بعد از انقلاب، رؤیاپروَری با پاهائی برزمین استوار » رؤیاها، ناکامیها و بحرانِ اعتقادات در دوران پس از کودتای شیلی را موردبحث قرار داده و «مسیرِ تعامل»، «بهسوی آزادی» و «آزاداندیشی» در آن کشور را بازگو کردهاند. به عقیدۀ آنان:
-«انقلاب سوسیالیستی، افسانهٔ خطرناکی ست که اگر پیروز شود، دیوِ استبداد را حاکم میکند، و در صورت شکست، راهگشای تروریسم خواهد بود».
این دو چهرۀ سرشناس حزب کمونیست شیلی، ضمن اشاره به اشتباهات نیروهای هوادارِ آلنده، مینویسند:
–«ما از اعتراف به اشتباهات خود هراسی نداریم…ما میخواهیم از خطاهای خود که منجر به کودتای پینوشه گردید، پند بگیریم».
ریکاردو لاگوس (از رهبران سوسیالیست که بعدها رئیسجمهور شیلی شد) کودتا را بهای سنگینی میداند که آلنده و حامیانش به خاطر «شجاعتشان در رؤیاپروری» پرداختند. به نظر لاگوس: «اشتباه اصلی آلنده این بود که با توسّل بهزور و اجبار، میخواست تغییراتی ایجاد کند سریعتر از آنچه که بسیاری از مردم شیلی میتوانستند آن را هضم کنند…حکومتنظامیان در شیلی و نیز ، تغییر و تحوّلات جهانی، به حزب سوسیالیست شیلی آموخته است تا در ارزیابیِ وقایع گذشته، متواضع و فروتن باشد».
اریک اشناک، از رهبران حزب سوسیالیست آلنده، پس از بازگشت از تبعید به شیلی تأکید میکند:
– «در بحرانی که ما از آن آسیب فراوان دیدیم، حزب ما نیز از بازیگران اصلی بوده و از این بابت، پوزشی به میهن خود بدهکاریم».
بدین ترتیب: روشنفکران و رهبران سیاسی شیلی با تواضع و شجاعت اخلاقی، ضمن ارزیابی تازه از گذشتۀ ناشادِ خود، آن را پُلی برای رسیدن به آیندهای بهتر ساختهاند. آنها با تبدیل کردن گذشته به تاریخ به ما میآموزند که داشتنِ انصاف و فروتنی در ارزیابی رویدادهای سیاسی، زمینهای است برای رشد آزادی، دموکراسی و جامعۀ مدنی.
با الهام از شجاعت اخلاقی روشنفکران و رهبران سیاسی شیلی ما نیز میتوانیم گذشتۀ ناشادِ سیاسیمان را پُشت سر بگذاریم و با همبستگی و آیندهنگری برای ساختنِ ایرانی آزاد و آباد بکوشیم.
به اعتقاد نگارنده هم رضاشاه، هم قوام السطنه، هم مصدّق و هم محمدرضا شاه ایران را سربلند و آزاد و آباد میخواستند هرچند که هریک در بلندپروازیهای مغرورانۀ خود – بهسان عقابی بلندپرواز- پَرسوختند و پَرپَر زدند.
چنانکه گفتهایم: آیندگان به تکرارِ اشتباهات ما نخواهند پرداخت به این شرط که ما – اکنونیان – گذشته و حال را از چنگ تفسیرهای انحصارى یا ایدئولوژیک آزاد کنیم. براى داشتن فردائى روشن و مشترک، امروز باید تاریخى ملّى و مشترک داشته باشیم.
ali@mirfetros.com
[۱] – بخشی از شعرِ لنگستون هیوز (Langston Hughes) ، ترجمۀ احمد شاملو