انقلاب ۵۷ و نتیجهاش جمهوری اسلامی، و عدم پذیرش و ایستادگی جامعه ایران در برابر آن را به جرأت میتوان بدون مشابه دانست.
جمهوری اسلامی از این نظر نمونه ندارد که یک گروه تروریستی مذهبی و ضد دموکراسی و ضد غربی توانست با پشتیبانی غرب و دموکراسیها نه تنها به قدرت دولتی برسد بلکه بیش از چهار دهه در قدرت بماند.
ایستادگی جامعه ایران از این نظر نمونه ندارد که فراتر از یک مخالفت سیاسی و بیانگر یک تضاد عمیق تاریخی و هویتی است.
اشغال ایران توسط جمهوری اسلامی، برخلاف تسخیرهای رایج (که خود ایران نیز آن را در تاریخ خود از سوی یونان و مغول و اعراب بادیهنشین تجربه کرده) فقط غصب خاک و سلطه با هدف بهرهبرداری از منابع کشور نبوده بلکه براندازی ایران و تبدیل آن به پایگاهی برای «غلبه یک دولت اسلامی بر جهان» بوده است. این ایده مشابه انترناسیونالیسم کمونیستها با پایگاهی به نام «اتحاد شوروی» و اقمارش است که اگرچه شکستخورده اما مدافعانش همچنان با توجیهی مشابه «اسلام واقعی این نیست» معتقدند که آنها و یا چین و کره شمالی و کوبا متکی بر کمونیسم واقعی نیستند!
تفکر امتی و خلقی و انترناسیونالیستی یکی از مهمترین مبانی مشترک اسلامگرایان و چپگرایان ضد لیبرالیسم است که با توجه به پدیدهی مهاجرت و تغییر ترکیب جمعیتی غرب، مرزهای ملی و فرهنگ و تاریخ دموکراسیها را نیز در خطر قرار داده است.
شاهزاده رضا پهلوی نیز در کنفرانس «محافظهکاری ملّی» که روز چهارشنبه ۱۰ ژوئیه (۲۰ تیرماه) در واشنگتن برگزار شد، همین مبحث را تشریح کرد و سپس از مخاطبان و بهطور کلی جهان غرب و دموکراسیها خواست تا دریابند خطری که ۴۵ سال پیش در ایران به واقعیت تبدیل شد اکنون در سرزمینهای آنها کمین کرده و تا ریشهی آن در ایران و در خاورمیانه خشک نشود، آزادی و امنیت و رفاه آنها با تهدید جدی روبروست. تهدیدی که سالهاست نشانههای بارز آن را از جمله با عملیات تروریستی در کشورهای غربی شاهدیم. انقلاباسلامی نیز در ایران سالها پیش از وقوعاش با تروریسم تغذیه شد.
اینست که وقتی شاهزاده هشدار میدهد «تمدن غرب و به ویژه ایالاتمتحده در معرض خطر است» میداند از چه سخن میگوید زیرا دیده است که ترکیب اسلامگرایی و چپگرایی ضد ملی و ضد لیبرال چگونه میتواند به یک تمدن و فرهنگ کهن مانند ایران ضربه بزند.
نکتهای که در همین ارتباط میتوان به آن توجه داد اینکه رضاشاه در اوایل قرن بیستم برای پیشگیری و دفع آن براندازی که علیه تمدن ایران در سال ۱۳۵۷ انجام شد، اقدام کرده بود و محمدرضا شاه فقید با یادآوری «اتحاد سرخ و سیاه» ماهیت آن را در شرایطی اعلام کرد که دامنهی تخریب آن هنوز به ایران محدود بود. اکنون شاهزاده رضا پهلوی درباره خطری هشدار میدهد که با تکیه بر منابع عظیم و موقعیت استراتژیک ایران، مرزها را پشت سر گذاشته و خاورمیانه را آلوده کرده و به اروپا تا ایالاتمتحده و کانادا و آمریکای لاتین کشیده شده است.
سالهاست که جمهوری اسلامی، اسلامگرایی و بنیادگرایی اسلامی فقط مسئلهی ایرانیان و یا یک «خطر دور» نیست و غرب با جدی نگرفتن آن خطایی دیگر چون استقرار جمهوری اسلامی و حکومتهای فرقهای افغانستان و عراق و لبنان مرتکب خواهد شد البته این بار در سرزمینهای خودش!