14.9 C
تهران
پنجشنبه, ۱. آذر , ۱۴۰۳

مأموریت تعریف‌شده مسیح علی‌نژاد علیه شاهزاده

مسیح علی‌نژاد

در روزهای اخیر، فضایی آکنده از تخریب و بی‌پرنسیبی بر اپوزیسیون سایه افکنده است؛ عمده‌ترین هدف از این برنامه، به هم زدن همبستگی و زمین‌گیر کردن اتحاد ملی است با اصول و روش‌هایی است که اخیراً در بخشی از اپوزیسیون شکل‌گرفته است. علی‌رغم تلاش‌های فراوانی که در سال‌های گذشته در همبستگی مخالفان جمهوری اسلامی انجام شد و برخی از آن‌ها به نتایج مثبت رسید، عده‌ای که داعیه مخالفت با جمهوری اسلامی را دارند، از موضع شخصی و با تأمین منفعت و اهداف فردی، به تخریب و توهین شخصیت‌های اصلی و اقدامات تأثیرگذار پرداختند.
طرح دعوا، توهین و تخریب شاهزاده رضا پهلوی توسط مسیح علی‌نژاد و باند تبلیغی- رسانه‌ای وی، از جدیدترین مواردی است که مانع همبستگی در بخشی از اپوزیسیون شد؛ اینان با توهم سودای رهبری و مطرح‌شدنشان، به‌جای مبارزه با جمهوری اسلامی، به مخالفت و مبارزه با ملی‌گرایان و نیروهای سیاسی مبادرت کردند. در همین راستا، نگاهی به موقعیت، جایگاه و رفتارهای دو طرف این مسائل، روشنگر اهداف، منش و نیاتی است که این دشمنی با اپوزیسیون و همبستگی آن را بیان می‌کند.
در سویی از تابلوی مخالفان خارج از کشور، مسیح علی‌نژاد قرار دارد که از هیچ پشتوانه سیاسی و مبارزاتی برخوردار نیست؛ در داخل ایران یکی از خبرنگاران دست به ضبط‌صوت در راهروهای مجلس شورای اسلامی برای ضبط سخنان نمایندگان بود. دوره‌ای دیگر با بی‌پرنسیبی اخلاقی و سیاسی، وارد ارتباطات عاطفی با برخی از مردان سیاست برای گرفتن خبر و به دست آوردن جایگاهی برای خود شد. بعد از مدتی، وی توسط حلقه‌ای از اصلاح‌طلبان- آن‌هم کاملاً به‌صورت مشکوک و بنا به برخی ادعاها به‌صورت هدایت‌شده از سوی وزارت اطلاعات به خارج از ایران آمد و در خلایی که بخشی از آسیب‌شناسی اپوزیسیون را تشکیل می‌دهد، با چندنفری از مخالفان جمهوری اسلامی نزدیک شده و مصاحبه کرد. او که درس آموخته پروپاگاندی حکومتی بود، در آن سال‌ها، بیانگر و مجری نظریات طیفی از  اصلاح‌طلبان حکومتی شد و سپس به طرح انحلال طلبی و پس از آن با ورود در باندها و شراکت‌های ضد ایرانی- نه ضد جمهوری اسلامی– جزو افراد فاندگیر و ایجاد جوهای هیجانی شد و هیاهوی شخصی را به‌جای مخالفت با جمهوری اسلامی رساند. وی در سال‌های اخیر با عقبه هدایت‌گر خویش، توانست در برخی رسانه‌ها برای خود بلندگوهایی به دست آورد و با یاری افرادی که در اطرافش جمع شده بودند، گروهی سایبری علیه شخصیت‌ها- گروه‌ها و اهداف اپوزیسیون و بیشتر مقابله با موقعیت شاهزاده رضا پهلوی، به راه انداخت. آخرین حضور هوچی‌گرایانه‌اش در مساله نشست جورج تاون و کشاندن آن به تفرقه و تخریب شاهزاده رضا پهلوی است.
در سویه دیگری از فعالین مخالف جمهوری اسلامی، در سال‌های گذشته، شاهزاده رضا پهلوی یکی از افرادی است که در راستای رساندن صدای مخالفان به مجامع حقوق‌بشری و دولت‌های دموکراتیک، به مصاحبه با مسیح علی‌نژاد نشست و آن مصاحبه منشأ و مبدأ ایجاد توهم برای وی در همراهی با شاهزاده و ادعای رهبری مبارزات ایرانیان و هم‌سطح دانستن خود با شاهزاده رضا پهلوی شد؛ سخنان وی در مواردی چون چهارشنبه‌های سفید- ادعای رهبری زنان ایران در دیدار با مکرون- ادعای رهبری مبارزات ایرانیان در جلسات حاشیه‌ای مونیخ و…- مواردی هستند که بر توهم رهبری وی در سال‌های اخیر صحه گذاشتند و کار وی را به تخریب و از میدان به در بردن کسانی چون شاهزاده رضا پهلوی کشاندند.
وی غافل از آن بود که شاهزاده رضا پهلوی – علی‌رغم ضعف‌ها و انتقادات و کاستی‌هایی که مطرح‌شده، فرزند آخرین پادشاه سلسله پهلوی است، دارای موقعیت سیاسی و پشتوانه تاریخی بوده و در چهار دهه گذشته بامتانت ملی و میهنی در عرصه‌های سیاسی و رسانه‌ای برای دموکراسی در ایران، حاضرشده و به‌مثابه سرمایه ایرانی، محور دیدارها- مصاحبه‌ها- سخنرانی‌ها و حضور در مجامع سیاسی کشورهای دیگر بوده است؛ درافتادن علی‌نژاد- که از حد و توان او خارج است- با شاهزاده رضا پهلوی، نه در راستای مخالفت با جمهوری اسلامی بوده، بلکه وی با تحرکاتی که از خود تاکنون نشان داده است، ارائه خدمات تبلیغاتی و رسانه‌ای برای برخی کشورهای خارجی و طیفی از شراکت‌ها و نهادهای ضد ایرانی بوده است؛ تخریب و توهین به شاهزاده رضا پهلوی و در هم شکستن همبستگی اپوزیسیون ایرانی از سوی وی هم در همین راستا قابل‌تأمل است. طرفه آنکه وی نه دنبال دمکراسی برای ایران بوده و نه سودای احقاق حقوق زنان ایرانی را دارد، بلکه وی در رؤیای رهبری و مطرح‌شدنش در صحنه‌های رسانه‌ای و مجازی بوده است. رفتارها- حرف‌ها و دیدارهایش در جاهای خاص و افراد خاص، نشانگر حد و قامت هوچی‌گری وی و مجری‌گری برنامه‌های ضد ایرانی هستند.
در مقابل چنین رفتارهای ضد ایرانی این باند، شاهزاده رضا پهلوی در چهار دهه گذشته بامتانت و واقع‌گرایی به دیدارهای سیاسی و دیپلماتیک حاضرشده، از ادعای رهبری فردی و همه‌جانبه دوری جسته، در بیشتر موارد یکی از افراد پیش‌آهنگ برای همبستگی‌های متعدد در اپوزیسیون بوده است. هم ایشان در آخرین مورد از موارد ایجاد اتحاد و همبستگی اپوزیسیون با صرف هزینه از موقعیت خویش و تأمین حفظ ایرانیت، در کنار افرادی نشست که هیچ‌کدام در حد و قامت ایشان نبودند.
همان‌طور که اشاره کردم و اخبار روشن و شفاف همبستگی اپوزیسیون و دشمنان آن گویاست، امروزه با پروپاگاندای رسانه‌ای و غیراخلاقی اینان توأم با تحقیر و تهدید و تخریب شاهزاده رضا پهلوی بر پایه خودبرتربینی علی‌نژاد و در راستای تأمین منفعت شخصی و امتیاز گیری از برخی دولت‌های خارجی در مقابل جمهوری اسلامی بوده است؛ پیش از این، اجرای پروژه‌های ضد ایرانی نظیر درخواست تحریم ایران، حمله نظامی به ایران- جاسوسی از اطلاعات ملی کشور- بایکوت ورزشکاران ایرانی در مسابقات بین‌المللی و… جزئی از اقداماتی هستند که این باند مجری آن‌ها بوده‌اند. اینک در کنار این رفتارهای ضد ایرانی و یا شاید به دلیل برخی ارتباطات پشت پرده با برخی از مراکز قدرت، تخریب شاهزاده رضا پهلوی و ایجاد شکاف در همبستگی اپوزیسیون در دستور کار آنان قرارگرفته است.
در مقابل برخوردهای تخریبی که علیه همبستگی اپوزیسیون، شاهزاده رضا پهلوی و برخی دیگر از فعالین سیاسی، که نمونه‌هایی از آن‌ها را در رفتارها و حرکات باند مسیح علی‌نژاد آوردم،  بایستی با در پیش گرفتن یک سیاست واحد و ملی‌گرایانه در استفاده از خرد جمعی شخصیت‌های صاحب‌نظر و متخصص امور سیاسی و فرهنگی در اپوزیسیون، مانع ابراز رفتارهای تخریبی و سفارشی شد و با برخوردهای متین و عقلانی از یکه‌تازی و مطرح‌شدن افراد مجهول‌الهویه، بی‌ریشه و مشکوک به روابط پنهانی با سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی که سودای رهبری اپوزیسیون و مصادره مبارزاتی را در سر می‌پرورانند را گرفت.

آریا پارسی

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر