14.3 C
تهران
یکشنبه, ۲۷. آبان , ۱۴۰۳

سکان‌دار کشتی اسرائیل ستیزی

سیاست خارجی حکومت ایران با انقلاب سال ۵٧ دچار دگرگونی بنیادی شد. به‌طور اخص از آن زمان درصحنه خاورمیانه، دشمنی با اسرائیل به‌عنوان سیاست اصلی جمهوری اسلامی شناخته می‌شود. انقلابیون که تا پیش از استقرار حکومت جدید، سال‌ها توسط نیروهای فلسطینی آموزش نظامی دیده بودند و از آن‌ها کمک دریافت می‌کردند، با به قدرت رسیدن تلاش کردند تا دین خود را ادا کنند. ازاین‌رو از همان ابتدا حملات لفظی، سیاسی و نظامی به منافع اسرائیل در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. به‌طوری‌که در دوران جنگ ایران با عراق، شعار «راه قدس از کربلا می‌گذرد» از سوی جبهه‌های ایران شنیده می‌شد. حتی قرار بود علی‌رغم درگیری در جبهه غربی، نیروهایی به لبنان فرستاده شود تا علیه اسرائیل عملیات نظامی انجام دهند.

در همین رابطه، علی‌اکبر محتشمی پور سفیر سابق ایران در سوریه (از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴)، با اشاره به اعزام هیئتی ایران برای مذاکره با حافظ اسد، رئیس‌جمهور وقت سوریه، در صفحه اینستاگرام خود، نوشت: «سران سه قوه و مقامات نظامی به این نتیجه رسیده بودند که نیروهای ما می‌توانند به یاری مردم مظلوم لبنان و فلسطین بشتابند و نیروهای آزادشده‌مان به لبنان بسیج و اعزام شوند»

بر این اساس، علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه، سرهنگ سلیمی وزیر دفاع، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش، محسن رفیق‌دوست عضو شورای فرماندهی سپاه، احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمد رسول‌الله و غلامعلی رشید از فرماندهان اصلی جنگ عراق به سوریه رفتند. در پی این دیدار، تیپ ذوالفقار ارتش و تیپ محمد رسول‌الله وارد سوریه شدند، اما به ناگاه ادامه اعزام نیروی نظامی برای جنگ با اسرائیل متوقف شد.

در پی توقف اعزام نیرو، محسن رفیق‌دوست و محتشمی پور به دیدار روح‌الله خمینی می‌روند و در آن جلسه به رهبر جمهوری اسلامی می‌گویند: «به‌هرحال همان‌طوری که شما به ما آموختید، انقلاب ما در چارچوب مرزهای ایران نبوده و نیست و این انتظار را همه مسلمان‌ها دارند و امروز امید مسلمانان لبنان و به‌خصوص شیعه به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است و نماد این انقلاب و نظام در حال حاضر سفارت ایران در سوریه و لبنان هست، طبیعتاً مسلمان‌ها از همه‌جا بریدند و به انقلاب پیوستند و این تصمیمی که گرفته‌شده تمام امید و آرزوهای مسلمانان و مستضعفین لبنان را بر باد می‌دهد و ما دیگر برای همیشه نمی‌توانیم جبران کنیم. من نمی‌دانم این تصمیم‌گیری بر چه اساسی است.»

از آن زمان به بعد، جمهوری اسلامی دیگر تلاش نکرد تا به‌طور مستقیم با اسرائیل درگیر شود. بلکه با تشکیل و تجهیز نیروهای نیابتی در لبنان و فلسطین، از آن‌ها برای انجام عملیات نظامی استفاده کرده است. حزب‌الله لبنان، جهاد اسلامی و حماس ازجمله گروه‌هایی هستند که از سوی ایران تأمین مالی و لجستیکی می‌شوند.

با پایان جنگ، سپاه پاسداران و به‌طور ویژه سپاه قدس مسئولیت پیشبرد سیاست «مبارزه با اسرائیل» را بر عهده گرفت. وزرای خارجه نیز به‌عنوان نیروی رسمی از تریبون رسمی دولت ایران برای تبلیغات و فراهم کردن راه‌های دسترسی نیروهای ضد اسرائیلی به حمایت هالی مالی و لجستیکی ایران استفاده می‌کردند.

طی سال‌های اخیر و با افزایش تنش بین حکومت ایران و کشورهای عربی، جبهه‌ای واحد و هماهنگ متشکل از کشورهای عربی و اسرائیل علیه ایران شکل گرفت. به‌عبارت‌دیگر جمهوری اسلامی که تلاش می‌کرد تا اسرائیل را به‌عنوان عضو ناهمگون خاورمیانه معرفی و از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کند، خودش به هدف تبدیل شد. تقریباً تمامی کشورهای منطقه از دست‌اندازی‌های ایران در کشورهای دیگر و استفاده ابزاری از نیروهای نیابتی نگران هستند. همین موضوع باعث شد تا پس از سال‌های طولانی، اسرائیل نهایتاً بتواند رابطه خود با کشورهای مسلمان را عادی‌سازی کند و حتی با برخی از آن‌ها مانند امارات، بحرین، سودان و مغرب رابطه رسمی برقرار کند. نخست‌وزیر پیشین اسرائیل به عمان سفر کرد و صحبت‌هایی مبنی بر دیدار نخست‌وزیر اسرائیل با مقامات عربستانی نیز شنیده شد. تمامی این موضوعات برای حکومت ایران شکست استراتژیک است. از یک‌سو اسرائیل به‌طور رسمی به مرزهای ایران رسیده است، از سوی دیگر برخلاف جمهوری اسلامی نیاز ندارد تا از نیروهای نیابتی و غیررسمی استفاده کند.

سفر رئیس موساد به بحرین و دیدار مقام‌های امنیتی اسرائیل از امارات نشان می‌دهد که کار برای حکومت ایران سخت شده است. در چنین شرایطی، حسین امیر عبداللهیان سکان وزارت خارجه جمهوری اسلامی را در دست می‌گیرد. فردی که سابقه‌ای طولانی در اسرائیل ستیزی در کارنامه خود دارد. او در واکنش به عادی‌سازی رابطه بحرین و امارات با اسرائیل، با ادعای اینکه حاکمان این دو کشور درک درستی از مسئله فلسطین ندارد، در توییتر خود نوشت: «بی‌تردید اسرائیل جایی در آینده منطقه نخواهد داشت.»

او در اردیبهشت سال جاری و درحالی‌که سمت «دبیر کل دبیرخانه دائمی کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین» را بر عهده داشت، با حضور در صداوسیمای دولتی ایران، به امارات و بحرین حمله کرد و دراین‌باره گفت: «بحرین و امارات در هیچ جای معادله فلسطین و در هیچ زمان، نقشی به نفع فلسطین نداشتند و کنشگری نبودند و قابلیتی برای این کار از خود بروز ندادند.»

وی پیش‌تر نیز، در اسفند سال ٩۶ و درزمانی که به‌عنوان دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین‌الملل فعالیت می‌کرد، با اشاره به درباره اقدامات صورت گرفته درباره تحقق سخن علی خامنه‌ای در مورد نابودی اسرائیل تا ۲۵ سال آینده، اظهار داشت «جمهوری اسلامی ایران قطعاً برای تحقق نابودی اسرائیل تا ۲۵ سال آینده برنامه دارد اما اینکه این برنامه‌ها را می‌تواند رسانه‌ای اعلام کند یا نه قطعاً نمی‌تواند اعلام کند.»

اشاره امیر عبداللهیان به سخنرانی علی خامنه‌ای است که دو ماه بعد از توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵، موسوم به برجام، انجام شد. رهبر جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ گفت: «برخی صهیونیست‌ها گفته‌اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته‌ای، ۲۵ سال از دغدغه ایران آسوده شده‌ایم، اما ما به آن‌ها می‌گوییم شما ۲۵ سال آینده را، اصولاً نخواهید دید و به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت»

سخنانی که بلافاصله با تصویب بودجه‌های کلان، در سطح وسیعی تبلیغ شد. اگرچه واکنش رسمی جامعه بین‌الملل به این سخنان که خواهان حذف یک کشور عضو سازمان ملل است، برای ایران هزینه بسیاری به دنبال داشت. بهبود روابط کشورهای عربی با اسرائیل، عرصه را برای جمهوری اسلامی تنگ کرده است. ازاین‌رو واکنش‌های مقام‌های جمهوری اسلامی در برابر این موضوع هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند.

دریکی از این واکنش‌ها، امیر عبداللهیان که به‌شدت نگران برقراری رابطه رسمی بین عربستان سعودی و اسرائیل است، دهم مهر ۱۳۹۹ در توییتر خود نوشت: «عادی‌سازی روابط امارات با صهیونیست‌ها صرفاً مربوط به خیانت امارت ابوظبی است، نه امارت‌های دیگر. در سفر رئیس موساد به منامه، آل‌خلیفه بحرین و آل‌سلمان سعودی فقط عروسک خیمه‌شب‌بازی واشنگتن و لندن هستند. اسرائیل در حال طراحی نقشه تجزیه عربستان است.»

به نظر می‌رسد حکومت ایران که نمی‌تواند از نزدیکی کشورهای عربی به اسرائیل جلوگیری کند و خود را ناتوان می‌بیند، حال سعی دارد با هراس افکنی بین این کشورها فاصله ایجاد کند. تلاش‌هایی که به نظر می‌رسد پروژه‌ای شکست‌خورده است. سیاست اسرائیل ستیزی جمهوری اسلامی طی ۴٢ سال گذشته نه‌تنها نتیجه نداشته است، بلکه در تضاد با آرمان‌های حاکمان ایران منجر به تقویت اعتبار و جایگاه اسرائیل در منطقه و جهان شده است. اسرائیل امروز بیش از گذشته موردتوجه کشورهای اسلامی و روابط اقتصادی این کشور با سایر کشورهای مسلمان افزایش داشته است. با به رسمیت شناخته شدن این کشور توسط چهار کشور عربی و مسلمان امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش، کمتر از ٣٠ کشور دیگر از اعضای سازمان ملل متحد وجود دارند که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند. این در حالی است که در میان همین کشورها هم تعدادی از آن‌ها مانند کوبا، ونزوئلا، نیجر، مالدیو، عمان، مالزی و مالی، روابطی مشروط با اسرائیل دارند؛ یعنی برای برخی افراد و یا برای دیپلمات‌ها در دیدارهای بین‌المللی ویزا صادر می‌کنند یا اجازه سفر به این کشور را می‌دهند.

در زمانی که گفتمان مبارزه با اسرائیل که از سوی حکومت ایران تبلیغ می‌شود حتی در داخل این کشور نیز مانند سابق خریدار ندارد، امیر عبداللهیان سکان وزارت خارجه جمهوری اسلامی را در دست گرفته است. به‌هرروی به نظر می‌رسد در شرایطی که ایران منزوی‌تر از همیشه است و سیاست کلان اسرائیل ستیزی این کشور در ضعیف‌ترین دوران خود قرار دارد، ادامه سیاست مبارزه با اسرائیل دشوار خواهد بود.

امیر سلطان‌زاده نویسنده و روزنامه‌نگار- ایندیپندنت فارسی

 

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر