11.7 C
تهران
پنجشنبه, ۱. آذر , ۱۴۰۳

نگاهی انتقادی به انتقام‏جویی از دیدگاه حقوق بشر

نگاهی انتقادی به انتقام‏جویی از دیدگاه حقوق بشر

گرۀ نهم حزب مشروطۀ ایران گروه کار حقوق بشر تشکیل شد. این گروه در مکاتبات خود برمبحث “انتقام جویی” اولویت نهاد و کوشش در بررسی انتقادی آن در فرهنگ ایران نمود. نوشتۀ آقای دکتر نادر زاهدی، عضو شورای مرکزی حزب و عضو گروه کار حقوق بشر، باب‏گشای این مبحث است. در این نوشته نکاتی نهفته است که بحث انتقام‏جویی در فرهنگ ما را با اشاراتی به حقوق بشر در گفتار حزب مشروطۀ ایران مطرح نموده است.

نکاهی انتقادی به انتقام‏جویی از دیدگاه حقوق بشر

آزادی بیان یکی از مهمترین اصول حقوق بشر می‏باشد که هم قابل قبول است و هم قابل احترام؛ اما نمی‏توان با تکیه بر این اصل، دیگر اصول دیگر حقوق بشر را زیر پا گذشت و گفت بر اساس حق آزادی بیان من اجازه دارم هر طور که لازم می‏دانم در مورد مشکلات و مسایل روز و آینده تصمیم بگیرم. با در نظر گرفتن این مورد و با نگاهی به جوامع بشری، به این پی می‏بریم که بسیاری از جوامع درست در همین جا از اصل آزادی و آزادی بیان سوء‏استفاده می‏کنند. یکی از این سوء‏استفاده‏ها و بد فهمی از حقوق بشر اجازه دادن به خود برای انتقام‏جویی‏های شخصی، سازمانی و سیاسی می‏باشد. اگر ما یک کشور با سیستم لیبرال دمکرات حقیقی (منظور تفکیک و داشتن استقلال قوای کشور است) را در نظر بگیریم، پی خواهیم برد که آنچه که دیگران به آن انتقام‏جویی و انتقام‏گیری می‏گویند، فقط و فقط با پیروی از راه‏های قانونی ممکن است؛ راه‏هایی که شاید در نهایت راضی کننده و چاره‏گشا برای همه نباشد. اما با تکیه بر قانونی که خود بر اساس حقوق بشر وضع شده است، می‏توان رضایت جامعه را حاصل کرد.
در طی زمان ستم‏ها و بی‏عدالتی های زیادی نه تنها به ملت ایران، بلکه به بسیاری از ملل دیگر در تمامی نقاط دنیا وارد شده است. اما این جوامع هرگز در زمان حال باقی نمانده‏اند. زندگی همیشه به جلو می‏رود. بنابراین سوال این است که چگونه می‏توان برای رسیدن به آینده‏ای بهتر توازن برقرار نمود. آیا می‏توان با توجه به فاکتور زمان پیشرفت‏های امروزین در جهان را طبیعی دانست ولی در برخی موارد ـ چون انتقام‏جویی ـ به گذشته و قرون وسطا بازگشت؟ برای روشن‏تر شدن منظور خود شاید گفتن چند مثال و اشاره به قیاس آنها در اینجا لازم باشد.
مثال اول: زمانی محمد خان قاجار در شهر کرمان دستور داد چشم هزاران نفر را از حدقه در بیاورند. طبیعی است که چنین امری امروز صد در صد خلاف حقوق بشر است. اما در زمان خود محمد خان قاجار چه؟ آیا در آن زمان در دیگر نقاط دنیا حقوق شهروندی انسان‏ها رعایت می‏شد؟ مثال دوم: زمانی قیصر چین دستور داد که دور شهری را دیوارهایی بلند احداث کنند. او در آن شهر ده‏ها هزار خمدۀ مونث گرد آورد. او با احداث دیوار می‏خواست که خود تنها مرد در میان آن ده‏ها هزار نفر خدمه مونث باشد و به این ترتیب حرمسرایی برای خود تهیه دیده باشد. مثال سوم: انقلاباتی که در چین و روسیه اتفاق افتاد لزوما به رعایت حقوق شهروندی نیانجامید، اگرچه همه نقلابیون در پی دستیابی به حقوق انسانی و آزادی بودند. خود یکی از شعارهای انقلاب جمهوری‏اسلامی “آزادی” بود. یکی از قول‏هایی که خمینی داد، آزادی بیان بود.
منظور من از مثال‏ها این است که با آنچه که در گذشته به هر دلیلی اتفاق افتاده است و به هدف و رضایت نرسیده است، نمی‏توان امروز با انتقام‏جویی برخورد کرد. برخورد ما در زمان حال با گذشته نمی‏توان بر انتقام‏جویی استوار باشد. و همچنین انتقام‏جویی نمی‏تواند در آینده امری شخصی باشد. دولتی که برای فرار از مسئولیت، قوانینی از مجلس می‏گذارند و یا در پشت دستورهای دینی مانند قصاص خود را پنهان می‏کند و در نتیجه استقلال قوه قضایه را زیر پا می‏گذارد، قادر به دفاع از حقوق شهروندان خود نخواهد بود. اندازه مجازات قانونی را قضات مستقل، بی‏طرف و لائیک تعیین می‏کنند. بنابراین نمی‏تواند چیزی تحت عنوان انتقام وجود داشته باشد.
در لابلای نوشته‏جات، صحبت‏ها و عکس‏العمل‏های بسیاری از سیاسیون ایرانی مخصوصا آنان که قبل از سال ۵۷ فعالیت سیاسی داشته‏اند هنوز حس انتقام‏جویی از دولت شاهنشاهی ثابت مانده است. ولی برای ستمی که جمهوری‏اسلامی هر روز بیشتر از روز پیش بر هم میهنان روا می‏دارد با ملاحضاتی و تبصره‏هایی غیر باور پا به پیش می‏گذارند. دلایل آنان را شاید بتوان مختلف شمرد، منجمله فرار از مسئولیت تاریخی که با انقلاب ناموفق و سراسر شکست خورده به ارمغان آورده شد. نتیجه منفی این است که اپوزیسیون جمهوری‏اسلامی هنوز برای دشمن مشترک خود نمی‏تواند دست از انتقام‏جویی بردارد و به طرح یک برنامه مشخص و قاطع دست یابد.
ما بعنوان یک حزب بر این باوریم که اشتباهات در هر سطحی که اتفاق افتاده است و یا خواهد افتاد، قسمتی از حقوق هر انسانی است و باید به او فرصت داده شود که برای رفع آن اشتباهات کوشا باشد. در منشور جهانی حقوق بشر و میثاق‏های آن برای هیچ انسان، سازمان و یا ارگانی حق انتقام‏جویی در نظر گرفته نشده است. بطور کلی اگر شخصی درباره حقوق بشر اظهار نظر می‏کند و برای رسیدن به تمام و کمال آن قدم بر می‏دارد، آرزویی به غیر از بهروزی هر چه زودتر جامعه خود نمی‏تواند در سر بپروراند. ولی آنکه برای دل خنکی خود دست از انتقام‏جویی با دانستن ضررهای آن بر نمی‏دارد و یا حتا تا جایی پیش می‏رود که دیگران را نیز تحریک می‏کند، نمی‏تواند خود را پاسدار حقوق بشر بدانند. اینجاست که وظیفه هر حزبی با برنامه‏های لیبرال دمکرات، به مانند حزب مشروطه ایران، ایجاب می‏کند که بداند طرف صحبت خود چه تفسیری از حقوق بشری ارائه می‏دهد.
حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) فقط اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‏های آنرا قبول داشته و هر گونه تفسیر و یا تغییر خود سرانه از طرف اشخاص و احزاب از آنرا قدمی به طرف یک دیکتاتوری جدید محسوب می‏کند. بد نیست آنهایی که نمی‏توانند و یا نمی‏خواهند دست از انتقام‏گیری بردارند بدانند که راه حل طبیعی مسیر خودش را بی‏وقفه طی می‏کند. اعمال، نوشته‏جات و یا گفتار‏های باقی گذاشته از افراد و سازمان‏ها، با وجود وسایل پیشرفته روز و چشم‏های جستجوگر مخفی نخواهد ماند و واقعیت‏ها بی‏رحمانه به تفسیر و نقد کشیده خواهند شد.

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر