مهاجرت و تغییر ترکیب جمعیتی بر کره زمین همواره وجود داشته. در جوامع اولیه، تغییرات اقلیمی نخستین دلیل آن بوده است. جنگ که گاهی خود ناشی از شرایط اقلیمی بوده، دومین دلیل مهاجرت و تغییر ترکیب جمعیتی کشورها در طول تاریخ بوده است. دهههاست که کوچک شدن جهان به دلیل گسترش ارتباطات نیز بر سرعت تغییر ترکیب جمعیتی بهویژه در جوامع باز افزوده است.
خاورمیانه اما بر اساس همان دو علت اصلی یعنی شرایط اقلیمی و جنگ، احتمالاً آخرین منطقهای باشد که ترکیب جمعیتی آن مانند جوامع باز دستخوش تغییر شود. نخست اینکه اهالی خاورمیانه هستند که ترجیح میدهند به کشورهای پیشرفته کوچ کنند آنهم درحالیکه بخش مهمی از آنها کولهبار سنگین سنتهای ضد آزادی و حقوق بشر را با خود حمل کرده و در مقابل تطبیق خود با دموکراسی مقاومت میکنند و آینده نشان خواهد داد که پیامدهای مهاجرت آنها تا چه اندازه فراتر از فقط «تغییر ترکیب جمعیتی» بوده است.
دوم اینکه بخشی از تغییر ترکیب اجتماعی، بازهم به دلیل اقلیمی و جنگ، درون خود کشورهای خاورمیانه روی میدهد.
در این میان، یک تغییر جمعیتی نیز بهطور سازمانیافته از سوی حکومتهای شرور مانند جمهوری اسلامی با سه هدف پیش برده میشود: افزایش جمعیت مسلمان بهطورکلی، افزایش پیروان مذهب شیعه بهطور ویژه و بازتولید مزدوران سیاسی- عقیدتی رژیم! این سیاست را جمهوری اسلامی در هر جای جهان که بتواند، از قلب اروپا و آمریکا و استرالیا تا روسیه و چین و آمریکای لاتین پیش میبرد اما پایگاه آن خاورمیانه و ستاد فرماندهیاش در ایران است.
تلاشی مشابه را پیشتر رژیمهای کمونیست و فاشیست اما صرفاً در محدودهی سرزمینی خود برای محافظت از نظام خویش پیش میبردهاند. در جمهوری اسلامی اما موضوع فراتر از ایران و پناهجویی و مهاجرت به دلایل اقلیمی و جنگ است و شهروندان افغانستانی در ایران را از این زاویه میبایست موردتوجه قرار داد: پناهجویان همان مهاجرانی نیستند که بهطور سازمانیافته از افغانستان و پاکستان و همچنین از عراق و سوریه و لبنان و یمن وارد میشوند تا به مزدوری برای رژیم علیه مردم بپردازند و نسلهای آنها در بلندمدت بهعنوان شهروند ایرانی در رأس امور قرارگرفته و پاسدار جمهوری اسلامی باشند! مبالغ کلانِ سالانه را که رژیم برای رسیدگی به امور «پناهجویان» از سازمان ملل و کشورهای دیگر دریافت میکند، عمدتاً به خرج این مهاجران میرساند!
کسانی که در دفاع از حقوق بشر پناهجویان بهغلط از ایران بهعنوان کشور «مهاجرپذیر» نام میبرند باید بدانند اگر کشورهایی مانند کانادا و استرالیا به دلیل وسعت و منابع و نیاز به نیروی کار و البته با اتکا بر نظام سیاسی و حقوقی خود بهعنوان «مهاجرپذیر» طبقهبندیشدهاند، اما ایران صرفاً به دلیل شرایط جغرافیایی، «پناهجو» پذیرفته وگرنه گذشته از شرایط نامناسب اقلیمی و بحران منابع طبیعی مانند آب، جمهوری اسلامی از تأمین نیازمندیهای ۸۷ میلیون ساکنان خود نیز عاجز است چه برسد به آنکه «مهاجر» بپذیرد!
اما این روزها مقامات و مسئولانی که همواره از پناهجویان افغانستانی با عنوان تحقیرآمیز «افغانی» و «اتباع» یا «اتباع بیگانه» نام میبردند، حالا امتیازات ویژه برای «مهاجران»ی در نظر میگیرند که قرار است ازجمله با زادوولد در خدمت «انصار» و بقای نظام درآیند. میبایست حساب «پناهجویان» افغانستانی را که بسیاری از آنها خود را بخشی از جامعه و متعلق به قلمرو ایران فرهنگی میدانند از سیاستهای هدفمند و تخریبی رژیم جدا کرد آنها درحالیکه سالانه بسیاری از «پناهجویان» به افغانستان برمیگردند یا برگردانده میشوند درحالیکه «مهاجران» در خدمت «انصار» جمهوری اسلامی در ایران باقی میمانند!