مصاحبه اختصاصی کیهان لندن با شاهزاده رضا پهلوی
در آخرین هفته ۱۳۹۹ (۲۶ اسفند ۱۳۹۹) یک فایل صوتی در اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن بخشهایی از سخنان شاهزاده رضا پهلوی در یک نشست مجازی شنیده میشود که وی به تشریح نظرات خود درباره موضوعات مختلف از جمله نظامهای پادشاهی و جمهوری میپردازد. این سخنان با اینکه پیشازاین و در سالهای گذشته نیز به اشکال مختلف از سوی شاهزاده رضا پهلوی مطرحشده بود اما بلافاصله مورد تعبیر و تفسیرهای گوناگون قرار گرفت و رسانههای مختلف فارسیزبان در برنامههای متعدد به آن واکنش نشان دادند.
شاهزاده رضا پهلوی در یک مصاحبه اختصاصی که توسط نازنین انصاری روزنامهنگار بینالمللی و مدیرمسئول کیهان لندن انجامشده به پرسشهایی درباره پرنسیپهای سیاسی و فکری خود پاسخ میدهد.
نازنین انصاری: شاهزاده رضا پهلوی، از طرف خانواده کیهان لندن نوروز و آغاز یک سده نوین را به شما تبریک میگویم. با سپاس از اینکه فرصت این مصاحبه را به ما دادید.
شاهزاده رضا پهلوی: من هم به شما و همه رسانهها تبریک میگویم. این سده و عصر نوین مال شماست. در آینده، ارتباطات و اطلاعات بیش از هر دوران تاریخی رل عمده را در تعیین جهت تاریخ بازی خواهد کرد؛ اما خطرهای پنهان در انقلاب ارتباطات را نیز نباید فراموش کرد. خطر اقتدارگرایان مدرن و نیروهای پلیدی که با هزینههای شگفتآور وارد صحنه ارتباطات جدید شدهاند را نباید دستکم گرفت. این تیزهوشی و وفاداری به تعهد صنفی و حرفهای ژورنالیستی شماست که میتواند روایتهای جعلی مخالفین دموکراسی و حقوق بشر را خنثی کند تا دستاوردهای عصر روشنگری در ایران نیز پیروز شوند.
نازنین انصاری: شاهزاده، اجازه بدهید مستقیم وارد موضوعی بشویم که اخیراً واکنشهای بسیاری داشته. در بخش گزینشی پخششدهای از نوار صحبتهای ظاهراً طولانی شما با جمعی، گفتهاید جمهوری را به پادشاهی موروثی ترجیح میدهید؛ چرا؟
شاهزاده رضا پهلوی: بهعنوان یک دموکرات، باور به مقام موروثی و گزینش ژنتیک ندارم. در عرصه عمومی این تبعیض مسلّم را رد میکنم. میراث، موضوعی مربوط به زندگی شخصی و روابط فامیلی است، نه امور دولتی و حکومتی.
نازنین انصاری: یعنی اگر در فردای ایران رفراندومی برای انتخاب نظام جمهوری و پادشاهی باشد، رأی شما به اولی خواهد بود؟
شاهزاده رضا پهلوی: به حقوقدانان جمهوریخواه و مشروطهخواه اجازه بدهید بهترین گزینههای خود را در پیشگاه مجلس مؤسسان که منتخب آزاد مردم خواهد بود ارائه دهند. آنگاه من میتوانم مثل همه ایرانیان رأی خود را بین معلومات و نه مجهولات، بدهم.
نازنین انصاری: پس شما هنوز تصمیم خود را بین جمهوری و پادشاهی نگرفتهاید…
شاهزاده رضا پهلوی: ببینید، اگر پیش از تدقیق اینکه سخن راجع به چه نوع جمهوری و کدام پادشاهی است، بگویم که قطعاً انتخابم جمهوریست، معنایش این است که هر جمهوری را به هر پادشاهی ترجیح میدهم! اما به تحقیق و بنا بر واقعیات موجود دنیا، این جواب درست نیست! بعضی از پیشرفتهترین نظامهای سیاسی مثل اسکاندیناوی، هلند و بلژیک پادشاهی و بسیاری جمهوریها نیز از بدترین حکومتها هستند!
نازنین انصاری: منتقدین این پاسخ شما میگویند آن کشورها در شمال اروپا ربطی به واقعیات کشورهای اسلامی و منطقه ما ندارد. اینجا پادشاهیها دموکراتیک نیستند!
شاهزاده رضا پهلوی: مگر جمهوریهایشان دموکراتیک هستند؟! ثبات و وضع زندگی مردم در مراکش، اردن، امارات و عمان بهمراتب بهتر از لیبی، سوریه، عراق و یمن است. البته جمهوری سکولار و مدرن آتاتورک در همسایگی ما موفق بود. ولی آنهم امروز با تلاش برای واردکردن دین در دولت و همچنین پایمال کردن حقوق شهروندان کُرد آن کشور به وحدت ترکیه کمک نمیکند.
چرا راه دور برویم! مگر در رفراندوم پس از انقلاب اسلامی مردم به یک جمهوری رأی ندادند که ماهیتاش را نمیشناختند و نمیدانستند چیست؟! این اشتباه بزرگ تاریخی را تکرار نکنیم. بدانیم دقیقه به چه رأی میدهیم. پافشاری بر شکل نظام قبل از آنکه بدانیم محتوایش چیست، خواست جمهوری اسلامی است تا مخالفین خود را در یک بحث بیپایان فلج کند. آنچه امروز میتواند محور همگرایی و همبستگی ملی قرار بگیرد و راه کشور را بهسوی آزادی و رفاه ایرانیان باز کند، یک نهاد مقتدر پارلمانی برخاسته از رأی همه مردم و رفع هرگونه تبعیض و رعایت کامل حقوق بشراست. این حرف و باور همیشگی من بوده است.
تأکید میکنم، در سایه قانونی که آن حقوق، بخصوص حقوق اقلیت در مقابل اکثریت را حفظ میکند است که اقتدار و مشروعیت نهاد پارلمان تحکیم میشود. درحالیکه تمرکز قدرت در دیکتاتوری اکثریت باعث میشود که اقتدار و مشروعیت حکومت در جامعهی متنوع و متکثر ایران کم شود.
نازنین انصاری: پس شما همصدا با آنهایی نیستید که در خیابانهای ایران فریاد زدند «رضاشاه، روحت شاد». چون به نظر میآید که آنها یک پادشاه مقتدر میخواهند.
شاهزاده رضا پهلوی: پدربزرگم از بیشتر همروزگارانش در ایران جلوتر و به فکر عظمت ایران در صدسال آینده بود. فکر میکنید اگر امروز زنده بود همان کارهای صدسال پیش را انجام میداد؟! برداشت من از این فریادها، اهداف و خدمات پدربزرگم، یعنی مدرنیته و عظمت ایران است. ما باید بهروز شویم. امروز این امر بدون مشارکت همگانی ممکن نیست. حل سازنده اختلافات بدون دادوستد پارلمانی بین نمایندگان راستین همه مردم ایران ممکن نیست. آنچه ضروریست همکاری حول هدف مشترک رسیدن به آن پارلمان است. امروز درماندگی در اختلافاتی که فقط در آن پارلمان میتواند حل شود، کمک به استبداد دینی است که هر روز ادامهاش به فقر، نارضایتی و حتی خطر تجزیه کشور اضافه میکند. به همین دلیل کمپین «نه به جمهوری اسلامی» نهتنها بسیار اهمیت دارد بلکه همزمان میبایست جامعه سیاسی و مردم ایران درباره محتوای آینده به بحث و گفتگو بپردازند تا بدانند وقتی به جمهوری اسلامی «نه» میگویند قرار است به کدام جایگزین «آری» بگویند.
نازنین انصاری: حالا فرض کنیم مردم به نوع خوبی از پادشاهی رأی بدهند. اگر از شما بخواهند این مقام را بپذیرید، جوابتان چه خواهد بود؟
شاهزاده رضا پهلوی: بجای مفروضات و «اگر» بگذارید شک و شبههای درباره شخص خودم، یعنی آنچه میخواهم و آنچه قبول نخواهم کرد، باقی نگذارم:
صحنه سیاست به دو بخش جبری و اختیاری تقسیم میشود. اولی راجع به حکومت است؛ و ما در اینجا از یک «حکومت خوب» صحبت میکنیم؛ قانون اساسی و مصوبات این حکومت را باید پذیرفت و سرپیچی از آن قانونشکنی است و مجازات دارد؛ اما بخش دوم مربوط به تشکلهای آزاد مدنی و سیاسی مثل احزاب است. هرکس میتواند به آن بپیوندد یا از آن جدا شود.
من وقتی میگویم تصمیم خودم را گرفتهام، درواقع از پرنسیپهای سیاسی و فکری خودم صحبت میکنم که حاصل مطالعات و تجربیات خودم و در ارتباط با آیندهی با ثبات برای ایران است. من بههیچوجه نمیخواهم هیچ نقشی را در حکومت یا بخش جبری و سیاسی به عهده بگیرم.
نازنین انصاری: شما گفتهاید که یک رل سمبلیک یا نمادین که قدرت حکومتی ندارد، ممکن است مطلوب باشد. آیا چنین نقشی را قبول میکنید؟
شاهزاده رضا پهلوی: اگر منظورتان یک رل کاخنشین و محدود به تشریفات باشد، ابدا! من اصرار دارم که در ارتباط با هممیهنانم آزاد و فعال باشم. به گوشه و کنار کشورم بدون محدودیتهای تشریفاتی سفر کنم. با مردم باشم، حرف دل آنها را بشنوم. نمیخواهم آنطور که به وابستگان قدرت حکومتی میگویند، بهاصطلاح «آقابالاسر» آنها باشم و مرا از خودشان جدا بدانند.
ببینید، دولتها میتوانند بهترین قوانین را برای حمایت از زنان و کارگران و اقلیتهای مختلف وضع کنند؛ اما نمیتوان آنها را با هیچ قانونی مجبور کرد که از حقوق خود مطلع نیز باشند و برای به دست آوردن حقوق قانونی خود پافشاری کنند! من در رابطه با این آگاهی و بیداری اجتماعی است که میخواهم آنچه را که پس از دههها زندگی در جهان آزاد و پیشرو، تجربه کردم به هموطنانم منتقل کنم تا هرگاه هر بخشی از جامعه از حقوق خود محروم شد یا محروم ماند، صدایش را به گوش سایر ایرانیان و جهانیان برسانم. علاقه عمیق من به ایفای این نقش است. نه بیشتر، نه کمتر. تا آن زمان هم که ترجیح میدهم همین نقش خودم را در همگرایی و همبستگی ملی و در حمایت از کمپینهایی مانند «نه به جمهوری اسلامی» ایفا کنم و آن را با امکاناتی که دارم به گوش جهان و سیاستمدارانش برسانم تا مردم ایران پس از جمهوری اسلامی بتوانند آزادانه انتخاب کنند که کدام نظام را برای داشتن دموکراسی و حقوق بشر، برای تضمین آزادی و رفاه و امنیت و آبادی ایران، ترجیح میدهند.
برگرفته ار کیهان لندن