در روز پنجم اردیبهشتماه ۱۳۰۶ خورشیدی، رضاشاه پهلوی در دومین سالگرد تاجگذاری خویش در کاخ گلستان و در حضور هیئت دولت و جمعی از سیاستمداران ایرانی، خطاب به نخستوزیر –مستوفیالممالک– طی فرمانی الغای کاپیتولاسیون را صادر کردند، در این فرمان که بر یکصد سال تبعیض حقوقی بر ایرانیان پایان داد، آمده است: «در این موقع که تشکیلات عدلیه شروع میشود، لازم میدانیم اراده خود را در باب کاپیتولاسیون که الغای آن ازلحاظ شؤون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است، خاطرنشان هیئت دولت کنیم تا از طرف دولت موجبات عملی شدن آن فراهم گردد؛ بنابراین آن جناب اشرف، مأمور است که موجبات اجرای این مقصد را فراهم سازد.»
فرمان الغای کاپیتولاسیون یا «حقوق ممتازه و قضات قونسولی»، از دستاوردهای ملیگرایانه و وطنپرستانه خاندان پهلوی است که در کنار نوسازی حقوقی و تجدد اقتصادی و فرهنگی، یکی از آمال و آرزوهای اساسی مشروطیت و از اهداف و آرمانهای محوری مشروطه خواهان را به ثمر رساند؛ فرمانی که بر کرامت ملی ایرانیان صحه گذاشت و صیانت شخصی و منفعت همگانی ایرانیان را به منصه ظهور رساند. با این فرمان که در میان تحولات زیربنایی و همهجانبه تغییرات قضایی- حقوقی، صادر شد و دادگستری نوین را به ارمغان آورد، بنیانهای حقوق مدرن و قوانین موضوعه مدنی-جزایی- خانواده و… پی ریخته شد و ایران در سرآغاز تاریخ معاصر خود، به یکی از کشورهای حقوق مدار و قانونمند با سازمانهای جدید قضایی تبدیل شد.
با آگاهی از شرایط آن زمان و شناخت مقتضیاتی که ایران سر برآورده از مشروطیت و بحرانهای آن را در برگرفته بود، اقدامات نوسازی رضاشاه پهلوی و اهتمام به پروژه مدرنیزاسیون جامعه و فرهنگ ایرانی، وجه همت روشنفکران و نخبگان قرار داشت و بیتردید حضور قوی و توام با احترام ایرانیان در جهان، تبیین و ساماندهی حقوقی روابط خارجی و بینالمللی را میطلبید. ضرورتی که در تحول از نظام قضایی سنتی و شرعی را به الگوها و رفتارهای نوین حقوقی، ذهن و رفتار مشروطه خواهان را به خود مشغول نموده بود.
در همین راستا، رضاشاه پهلوی در «خاطرات خوزستان» راجع به خارجیان و شکل روابط ایرانیان با آنان بر این اندیشه بود که «در نظر من خارجی، خارجی است و همسایه، همسایه؛ تا مشقفند و بیطرف و خیرخواه، دست دوستی ما بهجانب آنها دراز است و بهمحض اینکه در خانه ما سنگ بیاندازند و آتش بریزند، تنفر ما بهسوی آنها گشاده خواهد شد.» درواقع، بنیانگذار سلسله پهلوی با این صحبتها، نشانی از ملیگرایی حقوقی و انسانی را بیان داشتهاند تا امروز سرلوحه اندیشه ایران دوستان و مبنای عمل سیاسی و فرهنگی ایرانیان در طول تاریخ نوین ایران بوده و است.
یادمان فرمان تاریخی رضاشاه پهلوی در لغو کاپیتولاسیون که ۹۳ سال پیش، به صیانت از جامعه و کرامت انسانی صادر شد، تأسفی بر بیحرمتی به انسانیت ایرانیان و نادیده گرفته شدن حقوق حقه انسانی شهروندان ایرانی است که با سیطره نامشروع و خشونتآمیز رژیم جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر بر کشورمان تحمیلشده است؛ تأسف و تلخی که در حقیقت تلنگری به حافظه جمعی و تاریخی هموطنانی است که سودای رهایی کشور از فاشیسم دینی را دارند و در ساختن آیندهای دمکراتیک و آزاد و حقوقی، دستاوردهای مشروطیت و دوران سلسله پهلوی را با نوسازی و مدرن گرایی پیوند دادهاند؛ بدون شک، فرهنگ و اندیشه مشروطهخواهی و عملکرد مشروطیت در تاریخ ایران- که مایه مباهات و آبروی ایرانیان بشمار میرود- بر اساس تأمین حقوق انسانها شکل گرفت و نوسازی در عرصههای اقتصادی-فرهنگی- سیاسی و اجتماعی که محصول دوران پیشاجمهوری اسلامی هستند، در دوره پساجمهوری اسلامی هم به کار ایران دوستان و آزادی خواهان ایرانی خواهد آمد.