باآنکه بازی قایمموشک دیپلماتیک مذاکرات هستهای با سانحه «تصادف دوچرخه» جناب وزیر خارجه آمریکا ممکن است بهانه مطلوبی برای «کش دادن» مجدد تاریخ ضربالاجل برای حصول توافق شود، کماکان اندک نوری در انتهای دالان طویل مذاکرات چشمک میزند.
این حادثه تصادف دوچرخهسواری وزیر آمریکایی حداقل موجب خواهد شد بهانه مطلوبی برای تمدید مذاکرات حاصل شود. ازآنجاکه طرف اسلامی دعوا به تمدید ضربالاجل برای ادامه مذاکرات اظهار علاقه کرده بود و جانب آمریکایی این تانگوی دیپلماتیک بر آخر ژوئن اصرار میورزید، اندک مشکلی که ایجادشده بود اکنون با سانحه ناگوار اما مفید و بهموقع برای وزیر دوچرخهسوار به سهولت برطرف میشود و یکی دو ماه دیگر بر ادامه مذاکرات ظاهراً پایانناپذیر خواهد افزود. ازاینرو لااقل برای طرف ایرانی این رویداد «در زمان و غیرمترقبه» کمال مطلوب است.
درهرحال اگر سانحه دیگری رخ ندهد و بهانه تازهای ایجاد نشود هر دو طرف ناچار خواهند شد برای دو مشکل اساسی یعنی نحوه حذف تحریمها که برای تهران بهصورت شرط اساسی مطرحشده است و امکان بازرسی تأسیسات نظامی که شرط غیرقابل انصراف آمریکاییها و حداقل کشور «فرانسه» در میان پنج عضو دیگر است، چارهای بیاندیشند. ظاهراً سرنهادن به تقبل NPT برای رژیم تهران اجتنابناپذیر خواهد بود و هرگونه تعهد به آن میثاق بازرسیهای سرزده به همه تأسیسات را الزامآور خواهد کرد. دادوستد دیپلماتیک و بده-بستانها در پیرامون این دو مطلب یعنی نحوه زمانبندی لغو تحریمها و چگونگی دستیابی بدون قید و شرط آژانس به مراکز مشکوک در سراسر کشور متقابلاً درگرو یکدیگر خواهند بود.
بازار ایران بعد از تحریم
در صورت حصول توافق، دیر یا زود، تحریمها تعطیل و یا تعدیل خواهد شد. آن دسته از تحریمها که به اتحادیه اروپا مربوط میشود و یا از طرف شورای امنیت سازمان ملل تصویبشده است در حیطه اقتدار زمامداران گروه پنج بهاضافه یک است و در مورد آنها اشکالی در پیش نیست. ولی آن بخش از تحریمها که از سوی کنگره آمریکا به تصویب رسیده و به اجرا گذاشتهشده است نیازمند رأی سنا و کنگره آمریکا خواهد بود و حصول آن بهسادگی امکانپذیر نیست؛ بنابراین هنوز تا رسیدن به رهایی از شر تحریمها فاصله زیادی باقیمانده است؛ اما سرانجام اگر همهچیز بر وفق مراد اوباما و سران کشورهای اروپایی پیش رود یا همه تحریمها لغو خواهند شد و یا به حالت تعویق درخواهند آمد.
اکنون باید پرسید در چنین شرایطی تأثیر چنین رویداد بر اقتصاد ایران چه خواهد بود؟ آنچه از قرائن برمیآید رژیم ایران برنامه و یا نقشه راهی برای این رویداد مهم و بیسابقه تهیه نکرده است. اگر حدس ما درست باشد و یکبار دیگر مبلغ قابلتوجهی پول وارد اقتصاد کشور شود و بخش اعظم این پول به مصرف سرمایهگذاری نرسد باید در انتظار موج جدیدی از تورم باشیم. آنچه مسلم است دولتها در رژیم اسلامی درگذشته از خود هرگز دوراندیشی و انضباط مالی نشان ندادهاند؛ و این بار نیز نباید انتظار چنین معجزهای از دستگاه دولتی در جمهوری اسلامی داشت. احمدینژاد رفته است ولی روش احمدینژادی در سپاه و بیت رهبری تغییر چندانی نکرده است. همچنین بعید به نظر میرسد که دولت روحانی بتواند بهاندازه کافی جلودار حیفومیل اموال عمومی شود. در چنین شرایطی نقش بانک مرکزی بسیار حساس خواهد بود، اگر متصدیان و مسئولین بانک مرکزی نیز تحت تأثیر گروههای فشار و عوامل فساد بند را آب دهند و با تزریق دلارهای آزادشده در اقتصاد کشور بر نقدینگی بیفزایند نهتنها سیاست مبارزه با تورم شکست خواهد خورد بلکه با آغاز موج نوینی از تورم بازهم بخش دیگری ازآنچه از طبقه متوسط باقیمانده است به خط فقر رانده خواهد شد.
در کشوری که هیچگونه سیاست و تشکیلاتی برای مبارزه با فساد وجود ندارد و سیستم بانکی آن عملاً ورشکسته است با سرازیر شدن میلیاردها دلار درآمد و سرمایه آزادشده از سد تحریم، باید در انتظار سیل نوینی از سوءاستفادهها و رسواییهای مالی باشیم. با فساد گستردهای که تمامیت دستگاه اداری و اقتصادی کشور را احاطه کرده است نهتنها دستیابی به درآمد بیشتر مشکلی راحل نخواهد کرد بلکه عدم آزادی مطبوعات و عدم شفافیت فرصت طلایی لازم را برای غارتگران اموال عمومی فراهم خواهد آورد. تاریخ نشان داده است که سرانجام رژیمی که اساس و مبنای آن بر پایه تبعیض، خودی-غیرخودی وعدم شفافیت نهاده شده است جز فساد روزافزون و انفجار از درون نخواهد بود.
پاریس: چهارم ژوئن ۲۰۱۵