اعتراضات فزاینده به بیآبی و قطع شدن مستمر برق در شهرهای مختلف ایران، یکبار دیگر ماهیت ضد ملی و چهره خشن جمهوری اسلامی را به روی صحنه آورده است؛ اخبار رسیده از شهرهای معترض نشان میدهد که مردم تشنه آب و امنیت، خواهان حقابه و زندگی هستند. حقی که در طول چهار دهه گذشته بااقتدار خشن، ضد مردمی و غیرحقوقی حکومت اسلامی از بین رفته است.
تردیدی نیست که واکنشهای جمعی و عمومی مردم شهرهایی از خوزستان به بیآبی و خشکسالی، برآمدی از سیاستهای غیرمسئولانه و غیر کارشناسانهای است که مدیران نالایق جمهوری اسلامی در منطقه اجرا کردهاند؛ سیاستهایی که با سد زدنهای غیرتخصصی، خشکاندن تالابهای محلی و منطقهای، عدم آبرسانی به شهرها و روستاها و… فاجعه کنونی را برای منطقه و اهالی آن تدارک دیده است. بر این اساس، حل بحرانهای حیاتی در خوزستان مانند مشکلات و مسائلی که در سرتاسر ایران وجود دارد، تنها با گذار از جمهوری اسلامی و ایجاد دولتی مسئول و دمکراتیک ممکن خواهد بود؛ تا زمانی که حاکمیت اسلامی در ایران برقرار است، هیچ حقی برای ایرانیان نخواهد بود و هیچ ایرانی نخواهد توانست در رفاه، امنیت و آزادی زندگی کند.
درحالیکه مسئله آب و بیآبی در خوزستان جریان دارد، در مناطق دیگری از کشورمان بخش دیگری از مردم خواهان تأمین حقوق زیستمحیطی خود هستند؛ مسئله خاموشیها و قطع مداوم برق در بیشتر شهرها، تداوم و تکرار همان سیاستهای ضد ملی و غارتگرانهای است که در مسئله کمآبی و بیآبی در خوزستان شاهد هستیم. طرفه آنکه بیکفایتی رژیم در اداره جامعه از سویی و ایجاد وحشت تروریستی و تبادلات غیرحقوقی با دنیا از سوی دیگر، باعث از بین رفتن زیرساختهای اقتصادی- صنعتی و کشاورزی ایران شده است.
آنچه به کوتاهی در سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی اشاره کردم، در کنار بیمبالاتی مسئولان این رژیم در تأمین سلامت و بهداشت ایرانیان قرار میگیرد؛ سیاستهایی که بیتوجه به بیماری کووید ۱۹ و ویروس کرونا، مردم را از دسترسی به واکسن محروم ساخته و عدهای از ایرانیان را برای واکسینه شدن به کشورهای همجوار چون ارمنستان راهی کرده است. درحالیکه بنیانهای اعتقادی جمهوری اسلامی با خرید و ارسال واکسن توسط کشورهای دیگر مخالفت میکند، بیشتر مسئولان فریبکار و دغلکار جمهوری اسلامی، در همان روزهای اول شیوع ویروس، با واکسنهای معتبر واکسینه شدهاند.
در چنین شرایطی که ایران و ایرانیان از همه سو مورد هجوم جمهوری اسلامی قرار دارند و مشکلات فزاینده انسداد سیاسی، سانسورهای هنری و فرهنگی در کنار اختلاسهای نجومی، کرامت انسانی و تشخص ملی ایرانیان را گرفتار کرده، بایسته است که از پروپاگاندای رژیم دوری جسته و با طرح، اطلاعرسانی و حمایت از معترضان سیاسی- صنفی و مدنی که در شهرهای مختلف کشورمان اعتراضات را ادامه میدهند، راهی بهسوی ایران آزاد، دمکراتیک و سکولار گشوده شود. بدون شک هرروزی که رژیم جمهوری اسلامی در اقتدار خشن، ضد ملی و فاسد خود جا خوش کرده است، شاهد ناامنی، اختناق و کشتار خواهیم بود.