یکی از مباحث داغ در میان جوامع مختلف، بهویژه جوامعی که در مسیر تغییر قرار دارند، بحث درباره نوع حکومت است. پرسشی که اغلب مطرح میشود این است که آیا پادشاهی بهتر است یا جمهوری؟ آیا تمرکز بر ساختارهای حکومتی میتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد؟
در حالی که نوع حکومت بیشک اهمیت خود را دارد، اما تجربه تاریخی و سیاسی بسیاری از کشورها نشان داده است که آنچه سرنوشت ملتها را تعیین میکند، محتوای حکومت و اصول حاکم بر آن است؛ به عبارت دیگر، قوانین، نهادها و ارزشهایی که یک حکومت بر اساس آن عمل میکند، بیش از شکل ظاهری آن اهمیت دارد.
چرا محتوا مهمتر است؟
۱حقوق و آزادیهای فردی
مهمترین عامل برای مردم هر جامعه، حفظ و تضمین حقوق اساسی آنهاست. محتوای حکومت، چارچوبی برای تضمین آزادی بیان، عدالت اجتماعی، حقوق برابر و کرامت انسانی فراهم میکند.
۲شفافیت و پاسخگویی
ساختار حکومت، مانند جمهوری یا پادشاهی، به خودی خود تضمینکننده شفافیت یا پاسخگویی نیست. این اصول باید در محتوای حکومت و قوانین آن گنجانده شوند تا نظارت مردمی و پاسخگویی مقامات تضمین شود.
۳تفکیک قوا و نظارت
صرفنظر از نوع حکومت، بدون تفکیک قوا و نظارت مؤثر بر عملکرد نهادها، فساد و سوءاستفاده از قدرت اجتنابناپذیر خواهد بود. محتوای حکومت باید سازوکارهایی برای جلوگیری از تمرکز بیشازحد قدرت فراهم کند.
۴اراده مردم
هر حکومتی، صرفنظر از نوع آن، باید نماینده اراده مردم باشد. محتوای حکومت باید بهگونهای طراحی شود که انتخابات آزاد، شفاف و عادلانه را تضمین کند و مردم بتوانند تصمیمگیرندگان خود را بهطور مؤثر انتخاب کنند یا تغییر دهند.
نوع حکومت بدون محتوای درست چه عواقبی دارد؟
حکومتهایی در جهان وجود دارند که با ساختارهای مختلف (جمهوری، پادشاهی) توانستهاند عدالت، آزادی و رفاه را به مردم خود ارائه دهند؛ اما در مقابل، نمونههایی از جمهوریها یا پادشاهیها نیز وجود داشتهاند که در آنها به دلیل محتوای ضعیف و قوانین ناعادلانه، مردم تحت ظلم و ستم قرارگرفتهاند.
برای مثال، جمهوری دموکراتیک کره شمالی با وجود داشتن نام «جمهوری»، یکی از سرکوبگرترین حکومتهای جهان است. در مقابل، برخی حکومتهای پادشاهی در اروپا مانند سوئد یا دانمارک، نماد دموکراسی و رفاه هستند. این تفاوتها نه در نوع حکومت، بلکه در محتوای آن نهفته است.
پیشنهاد برای ایران آینده
ایران امروز در نقطهای حساس قرار دارد. مردم ایران با پیشینهای غنی و تمدنی کهن، شایسته حکومتی هستند که حقوق، کرامت و رفاه آنها را تضمین کند. بجای تمرکز بیش از حد بر نوع حکومت (پادشاهی یا جمهوری)، ضروری است که:
- اصولی اساسی برای قانون اساسی تدوین شود: اصولی که حقوق بشر، عدالت اجتماعی، آزادیهای فردی و حاکمیت قانون را تضمین کند.
- گفتگو درباره محتوای حکومت آغاز شود: گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی باید در یک فضای آزاد و بدون تعصب درباره محتوای حکومت بحث و تبادلنظر کنند.
- تعیین نوع حکومت بعد از تهیه محتوا: بجای تکرار تجربه سال ۵۷ و رفراندوم فروردین ۵۸، که ابتدا نوع حکومت تعیین و سپس برای آن محتوا تهیه شد، این بار رفراندومی برگزار شود که به محتوای قانون اساسی بپردازد و اصولی را تعیین کند که تضمینکننده آزادی، عدالت و حقوق مردم باشد.
تعیین نوع حکومت پس از تهیه محتوا به شیوههای مختلفی قابل انجام است؛ که در اینجا به آنها اشاره میشود:
۱. تهیه دو پیشنویس قانون اساسی مجزا برای دو مدل حکومتی و برگزاری رفراندوم
- ابتدا دو پیشنویس جداگانه برای دو نوع حکومت (پادشاهی مشروطه و جمهوری) تهیه شود.
- این پیشنویسها باید شامل اصول و جزئیات مرتبط با هر دو مدل حکومتی باشند.
- سپس یک رفراندوم برای انتخاب یکی از این دو مدل برگزار شود.
۲. نوشتن اصول کلی قانون اساسی و برگزاری دو رفراندوم برای محتوا و نوع حکومت
- ابتدا اصول کلی قانون اساسی بدون مشخص کردن نوع حکومت نوشته شود.
- این اصول باید پایههای حکومت آینده را تعیین کنند، از جمله حقوق شهروندی، دموکراسی، سکولاریسم و غیره.
- رفراندومی برای تائید این اصول برگزار شود.
- پس از تائید محتوا، یک رفراندوم دیگر برای انتخاب یکی از دو نقش پادشاه و رئیسجمهور برگزار شود.
- این مدل میتواند با حفظ یکپارچگی محتوا و کاهش اختلافات به تصمیمگیری کمک کند.
در نهایت، پرسشی که پیش روی ماست این است: آیا نباید پیش از هرگونه تصمیمگیری درباره نوع حکومت، بر سر محتوای قانون اساسی توافق کرد؟
این پرسشی است که نیازمند تفکر و همبستگی ملی است، زیرا محتوای حکومت پایهایترین و تأثیرگذارترین عامل در شکلگیری آینده ایران خواهد بود.
برگرفته از کیهان لندن