یکشنبه, ۲۶. اسفند , ۱۴۰۳

زمانِ تکرار نشدنیِ یک نقشِ تاریخی

شاهزاده رضا پهلوی

نقطه‌ای را در نظر بگیرید که می‌بایست به آن رسید. برای رسیدن به این نقطه، قاعدتاً عوامل و عناصری دخالت دارند که یکی از مهم‌ترین آن‌ها «زمان» است. ممکن است بسیاری از خیلی پیش‌تر از نظر ذهنی به آن نقطه رسیده باشند؛ اما کمبود عوامل عینی مانع رسیدن عمومی و عملی به آن نقطه یا هدف می‌شود. در طول زمان و بنا بر تجربه، بخش بزرگی از ذهن همگان هرچه شفاف‌تر آن هدف را می‌بیند اما الزاماً به این معنی نیست که در عمل نیز به آن می‌رسد.

در این میان، اگر ذهن حرکت کند ولی عوامل لازم برای رسیدن به آن نقطه ایستا باشند و یا تحرک لازم را نداشته باشند، ذهن از آن نقطه نیز خواهد گذشت بدون آنکه در عمل به آن رسیده باشد! شکست یک ایده، یک خیزش، یک انقلاب، نتیجه‌ی چنین فرآیندی است! درجا زدن عوامل عینی در برابر تحرکات ذهنی! گذشتن ذهن از نقطه و هدفی که به آن نرسیده و به آن دست نیافته! یک مثال ساده در این مورد، تلاش برای اجرای ایده‌های عالی و جذاب بدون داشتن امکانات و ابزار لازم است. قطعاً در اجرای آن موفق نمی‌شوید و شکست می‌خورید! و مأیوس می‌شوید. جمهوری اسلامی می‌خواهد ذهن‌ها پرواز کنند و از آن نقطه‌ی هدف بگذرند اما تحرکات عینی و جمعی هرگز شکل نگیرد! تا سرانجام آن نقطه حذف شود و آن اذهان خسته و مأیوس به این نتیجه برسند که این رژیم سرنوشت محتوم آن‌هاست! در حالی که نیست! هرگز نبوده! ۴۶ سال هم زیادی عمر کرده!

الاهه بقراط
الاهه بقراط

تمام اعتراضات و جنبش‌ها در بیش از چهار دهه گذشته، تبدیل تحرک ذهن به عمل برای رسیدن به نقطه‌‌ی هدف اما بدون عوامل و ابزار لازم بوده است؛ از دهه شصت و ۷۸ و ۸۸ تا ۹۶ و ۴۰۱.

گذشته از شرایط لازم، یکی از مهم‌ترین عوامل، نیروی هدایت‌کننده و رهبری است که نه یک‌سویه و ارادی بلکه به‌طور متقابل و در یک بده بستان بین ذهنیت همگانی و عینیت جامعه شکل می‌گیرد. مبحثی که بدون تردید کیهان لندن نخستین منبع فکری و جریان‌ساز ملی بوده که آن را نه تنها در  ارتباط با نقش دو پادشاه فقید پهلوی در ساختن ایران نوین بلکه در اهمیت وجود شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از  گسست ۵۷ و رسیدن به آینده مطرح کرد و در شرایطی که بسیاری از ایرانیان در داخل و خارج  صدای خود را یا در سرکوب و یا در غوغا و هیاهوی اصلاحات بر سر هیچ، گم‌کرده بودند، از این نقش و ضرورت آن به تکرار نوشت. امروز شاهدیم که آن مباحث  موردتوجه نسل‌های جوان قرارگرفته و به اشکال مختلف در نشریات و رسانه‌ها به آن پرداخته می‌شود.

این‌همه ولی چیزهایی نیستند که تازه کشف‌شده و یا در روند تحولات اجتماعی ناشناخته باشند. تمام موضوع بر سر تشخیص آن‌هاست! تشخیصی که این روزها، اگرچه نه به صراحت، اما در محافل سیاسی و اجتماعی و دانشگاهی ایران و دستگاه‌های خود رژیم نیز می‌توان شنید؛ حتا درباره وجود شخصیتی راسخ و مورد اعتماد که توانایی و شایستگی «هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار» را داشته باشد. شخصیتی که از سال ۵۷ تا اطلاع ثانوی، کسی جز شاهزاده رضا پهلوی نیست.

اگر تاریخ و زمان بازی دیگری در سر نداشته باشند، این واقعیت هم توسط جامعه‌ای که آن را تشخیص داده به انکارکنندگان داخلی و خارجی نیز تحمیل خواهد شد.

کیهان لندن شماره ۵۰۱

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر