15.7 C
تهران
پنجشنبه, ۱. آذر , ۱۴۰۳

با شادی برای آزادی

آیا این فرصت و بخت را داشته‌اید که شاهد رشد نوزاد باشید و یا گاهی به حرکات نوزادان دقت کنید؟ گذشته از رفتارهای غریزی و طبیعی که در ذات موجودات جاندار حتا گیاهان در رفع نیازهای زیست برای بقاء و یا واکنش در برابر ناشناخته‌ها و همچنین قدرت تطبیق با محیط وجود دارد، لبخند و شادی از بدو تولد همان‌طور با انسان همراه است که اشک و گریه؛ هر دو برای بیان احساس و موقعیتی که همراهی دیگران را نیز برمی‌انگیزد.

الاهه بقراط
الاهه بقراط

جمهوری اسلامی گذشته از انواع تبعیضات و جداسازی‌های تصنعی و ضدبشری، برای جداسازی دو نیمه‌ی طبیعی جسم و جان انسان، شادی و سوگ، نیز تلاش کرد. جامعه‌ای عبوس و افسرده و عزادار که وقتی فردی مانند سید محمد خاتمی به صحنه سیاست حقیر جمهوری اسلامی وارد شد، لبخند نحیف و عبای قهوه‌ای‌اش بجای سیاه، به یک «نقطه عطف» در نگاه برخی ساده‌اندیشان پنجاه و هفتی و دهه شصتی تبدیل شد. دل آن‌هایی که ذات این رژیم سرکوبگر و آدمکش را می‌دیدند از این‌همه بلاهت به درد می‌آمد و زبان‌شان از توصیف و توضیح این پدیده که چطور حقیقت و واقعیت پشت چنین پرده‌ای از ابهام و امید واهی و فریب پنهان‌شده، کوتاه بود. سال‌های سال استدلال و روشنگری عین ۵۷ گوش شنوایی نداشت چرا که باز هم «قلم در کف دشمن» بود و البته این بار با دستگاه عظیم قدرت دولتی برای تحریف و تحمیق و سرکوب وحشیانه و جامعه‌ای که جناحین نظام با همراهی برخی نیروهای سیاسی داخلی و همچنین سیاست‌ بین‌المللی و کشورهای غربی آن را به این «باور» دروغین رسانده بودند که گویی «نظام جمهوری اسلامی» سرنوشت ایران و ایرانیان است!

گروهی از شهروندان تحت‌فشارهای شدید در داخل، و عمدتاً ایرانیان خارج کشور بودند که در برابر این فریب ایستادند و همین نیز باعث شد تا رژیم برای تسخیر خارج کشور با صادراتی‌ها و اپوزیسیون جعلی و لابی‌گران خیز بردارد. غافل از آنکه آن نیروی حیات طبیعی که همواره خواستار آزادی و اختیار است، از درون خود جامعه رشد می‌کند و پخش می‌شود.

پس از تکرار خیزش آزادیخواهی در سال‌های گذشته از جمله جنبش ملی ۴۰۱ که با ابتکارات آمیخته با  رقص و موسیقی در سراسر کشور همراه بود، این روزها ایستادگی شهروندان در برابر حجابِ رنگ‌باخته‌ی اجباری و انواع مقررات و جریمه‌هایی که کسی گوش‌اش بدهکار نیست، در کنار موسیقی و رقص، از کلیپ‌های فارغ‌التحصیلی دانشجویان گرفته تا مردمی که در خیابان‌های شهرهای مختلف به آواز و شادی می‌پردازند، اثبات مکرر این حقیقت است که نیرو و ظرفیت آزادیخواهی جوامع همواره قوی‌تر از فشار و سرکوب است.

قدرت مردم و باور آن‌ها به پیروزی، حکومت‌های ضد آزادی را که با خوردوخوراک و پوشاک و رقص و شادی شهروندان کاری نداشتند، به‌زانو درآورده چه برسد به جمهوری اسلامی که آرمانش تحقق جامعه‌ا‌ی یک‌شکل و یک‌‌صدا و فرمان‌بر است آن‌ها بدون آنکه بتواند حتا به نیازهای چنین جامعه‌ی تخیلی‌ پاسخ دهد. مردم ایران ثابت کرده‌اند مثل آبِ جاری مسیر طبیعی خود را پیداکرده و موج‌های خروشان آن‌ها با شادی سرانجام به دریای آزادی خواهند پیوست.

کیهان لندن شماره ۴۵۷

 

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر