15.7 C
تهران
پنجشنبه, ۱. آذر , ۱۴۰۳

رسالت مشروط و محدود دولت روحانی

بی‌اعتبار بودن سازمان آمار ایران به‌جایی رسیده است که حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، در واپسین نشست خبری خود زمانی که مدعی میشود تا پایان سال جاری تورم را به «پایین‌تر از ۲۰ درصد» خواهد رساند، اضافه می‌کند که استنادش نه به مرکز آمار که به آمار بانک مرکزی است. وی همچنین مدعی می‌شود که تورم طی دوازده ماه به ۲/۲۳ درصد رسیده و دولت اکنون می‌تواند فراتر از وعده پیشین خود، این نرخ را به پایین‌تر از ۲۰ درصد تقلیل دهد. رئیس‌جمهور محترم فراموش می‌کند که اگر از فشار تورمی اندکی کاسته شده دلیل اصلی آن رکود اقتصادی کشور است و نه معجزات دولت تدبیر و امید.

زمانی که این دولت زمام امور را در دست گرفت وزیر اقتصادش از میراث تورم چهل‌وشش درصدی دولت احمدی‌نژاد گلایه می‌کرد و اکنون رئیس دولت مدعی است که آن نرخ تورم به نیمی از میزان پیشین رسانده و آن را تا بیست‌وسه در صد پائین آورده و نوید می‌دهد که به‌زودی آن را به زیر بیست در صد خواهد رساند. این ادعا که بی‌شباهت به سخنان احمدی‌نژاد نیست، بدون ارائه دلایل و نشانه‌ای از راهکارهای لازم برای دستیابی به این هدف، بسیار غیرواقعی و اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد.

اگر از دوران ویرانگر احمدی‌نژاد تنها یک نتیجه مثبت حاصل‌شده باشد اثبات این واقعیت است که مسائل اقتصادی کشور با حرف اصلاح‌پذیر نیست. چه تفاوتی می‌کند که ادعاهای حاکمان مستند به اطلاعات مرکز آمار باشد و یا بانک مرکزی؟ سازمان آمار کشور که روزگاری در نظام پیشین نیمه استقلالی داشت، در جمهوری اسلامی به دفتر ریاست جمهوری انتقال یافت و به‌عنوان یکی از ارکان دولتی در مسیر سیاست دروغ‌پردازی‌های حکومتی قرار گرفت. زمانی که رئیس دولت می‌گوید استنادش نه به مرکز آمار بلکه به بانک مرکزیست، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. متأسفانه کسی در میان خبرنگاران از جناب ایشان نپرسید که چه تفاوت ماهوی میان این دو سازمان و آمارشان وجود دارد؟ مگر نه این است که هردو از رهبر و گاهی نیز از رئیس‌جمهور فرمان می‌برند؟

لزوم مصونیت و استقلال عمل

در سراسر جهان آزاد سازمان‌های آماری به دلیل حساسیت مواضع و وظائفشان از نوعی استقلال و مصونیت قانونی برخوردارند تا از دخالت و اعمال فشار دولت‌ها مصون باشند. در انگلستان (ONS) سازمان آمار آن کشور تنها در برابر پارلمان مسئول است. در فرانسه موسسه آماری (Insee) از دولت و بخش خصوصی استقلال کامل دارد. در امریکا (BLS ( و دیگر دمکراسی‌ها همه‌جا متصدیان جمع‌آوری و انتشار آمار چون وابستگی ندارند و از هرگونه دخالتی مصون هستند مورد اعتماد مردمند. بعد از دروغ‌های خانمان‌سوز احمدی‌نژاد که در مهروموم‌های آخر صدارتش مدعی رشد اقتصادی هشت در صد می‌بود و امروز میدانیم که دروغ می‌گفت و رشد واقعی منفی پنج درصد بود، کمتر کسی به آمار همان بانک مرکزی و همان سازمان آمار که امروز فرمان‌بردار “رئیس دیگری” است اعتماد دارد.

ازآنجاکه آمار صحیح و مورد اعتماد اساس و بنیان همه تصمیمات بخش عمومی و بخش خصوصی است، اعتمادسازی برای دستگاه‌های آماری کشور ضروریست. نخستین گام در این مسیر اجتناب از سوءاستفاده از وابستگی و عدم استقلال آن‌هاست. تا زمانی که سازمان آمار و بانک مرکزی از نوعی مصونیت و استقلال عمل در برابر دولت‌ها برخوردار نباشند، آمار و اطلاعاتی را که این دستگاه‌ها انتشار می‌دهند باید سیاسی و غیرقابل‌اعتماد تلقی کرد. از دوران گوبلز تا استالین و مائو و دیگر دیکتاتورها جهانیان با شیوه سوءاستفاده سیاسی از آمار آشنایی کامل دارند.

سوای مشکلات آماری، آقای رئیس‌جمهور آن‌چنان از بهبود قریب‌الوقوع اقتصاد کشور سخن می‌گوید که هر ناظر بی‌طرفی را متعجب می‌سازد. باید از ایشان پرسید چگونه می‌خواهید به اقتصاد کشور در شرایطی سروسامان بدهید که سپاه پاسداران و انواع و اقسام سازمان‌های وابسته به بیت رهبری شاهرگ‌های اقتصاد کشور را در اختیار گرفته‌اند؟ چه کسی آمادگی آن را دارد که در شرایط نامعلوم کنونی سرمایه گزاری کند؟ اوضاع فاجعه‌بار بورس تهران نشانه ایست از سرنوشت کسانیکه وارد این معرکه مافیائی شده‌اند و داروندار خود را به علت عدم شفافیت و نواقص قانونی باخته‌اند. چگونه می‌بود در کشوری که مصونیت قانونی و اجرائی برای سرمایه‌گذار وجود ندارد و هنوز پس از گذشت سی‌وشش سال «بیداگاه های انقلاب» بر جان و مال مردم حکومت می‌کنند انتظار احساس آرامش و اعتماد کافی برای سرمایه‌گذاری داشت؟ به‌احتمال زیاد، آقای رئیس‌جمهور، شما هم دیر یا زود همان مسیری را خواهید پیمود که اسلاف شما پیموده‌اند. همان مسیری که در آن به‌جای خصوصی‌سازی، سرمایه‌های ملی کشور را به قول احمدی‌نژاد به « برادران قاچاقچی » هدیه کردند و با فساد و عدم لیاقت خود کشور را به این روز سیاه نشانده‌اند.

آیا هرگز از خود پرسیده‌اید تا زمانی که حقایق را با مردم در میان نگذارید چگونه خواهید توانست در برابر دو اژدهای مهیب بیت رهبری و سپاه پاسداران که اقتصاد کشور را تیول خودکرده‌اند ایستادگی کنید؟ بیگمان تیم اقتصادی شما کم‌وبیش این حقایق و بسیار دیگر از ناگفتنی‌ها را با شما در میان نهاده است. حتی اگر صداقت و صمیمیتی در کار باشد، این مشکلات را با حرف و موعظه نخواهید توانست از سر راه بردارید. باید حقایق را با مردم در میان گذاشت. مافیای پول و زور همیشه در خفا کار می‌کند و از شفافیت می‌گریزد. زمانی که فضای اختناق مرگبار رسانه‌ای باز شود و مردم در مسیر مشکلات قرار گیرند دزدان و غارتگران تضعیف خواهند شد. آیا مرد این میدان هستید؟

واقعیت اینست که مردم را نمی‌شود برای همیشه با وعده‌ووعید فریب داد. امید دولت به مذاکرات هسته‌ای است. سران نظام امیدوارند بتوانند به‌نوعی امریکا را موقتاً قانع سازند و اطمینان بدهند که برای چند سالی از هوسرانی‌ها و بلندپروازی‌های هسته‌ای خود چشم‌پوشی خواهند کرد تا اندک درآمدی از فروش نفت حاصل شود و بتوانند چند سالی دیگر به سرکوب ملت ایران و ماجراجوئی مذهبی و فرقه‌ای در منطقه ادامه دهند. اگر این برآورد مقرون به واقعیت باشد، دولت روحانی نیز پدیده ایست زودگذر منحصراً برای پیمودن مسیر مذاکرات با آمریکا و گذار از تحریم‌ها.

پاریس: هشت سپتامبر ۲۰۱۴

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر