ازدواج موقت یا صیغه؛ سوءاستفاده از بدن زن برای قدرت سیاسی و اجتماعی

ازدواج موقت یا صیغه

چندی پیش کتاب «ازدواج موقت در ایران» از دکتر کلودیا یعقوبی که پژوهشی درباره پدیده «صیغه» در ایران است منتشر شد. درباره مضامین این کتاب با دکتر یعقوبی به گفتگو پرداخته‌ایم.

 

-در کتاب «ازدواج موقت در ایران» چه نکاتی موردبررسی قرارگرفته است؟

 

-در این کتاب به دنبال آن بوده‌ام که نظریه فمینیستی «تجسم» را در مورد آثار ادبی و سینمایی ایران به کار ببندم. نظریه‌ فمینیستی تجسم به‌طور خلاصه بر این مبنا قرار دارد که انسان برای درک تجربه‌ی عاطفی خود و دیگران از تجربه و فرآیندهای بدنی خود بهره می‌برد. به‌عبارت‌دیگر، این نظریه مکانیسمی ‌یاری‌دهنده برای درک فرآیندهای عاطفی فراهم می‌کند و بر تأثیر تجربه‌ی فیزیکی بر تجربه‌ی عاطفی تأکید ویژه دارد.
من در کتاب «ازدواج موقت در ایران» وضعیت کنونی ازدواج در ایران را نه‌فقط به‌عنوان یک پدیده بلکه به‌عنوان مجموعه‌ای از عملکردها، هویت‌ها و معانی که در طی قرن بیستم و بیست و یکم تحول پیداکرده‌اند، بررسی می‌کنم. بر مبنای تحلیل داستان‌های کوتاه و رمان‌های دوران پهلوی و دو اثر سینمایی که بعد از انقلاب اسلامی ساخته‌شده‌اند، به نحوه‌ی ارائه‌ی شخصیت زنانی که وارد ازدواج موقت شده‌اند نگاه می‌کنم. هر اثر بازتاب نحوه‌ای است که رسم صیغه به‌عنوان یکی از اشکال کنترل سیاسی و اعمال قدرت بر زنان تحمیل می‌شود. درعین‌حال سعی کرده‌ام نشان دهم که خودمختاری بدنی و جنسی زن صیغه‌ای مانند مهماتی است علیه آنچه دولت «بیان جنسیتی نامناسب» تشخیص می‌دهد. با تمرکز بر تولیدات فرهنگی ایران در قبل و بعد از انقلاب، درعین‌حال فراتر از حوزه‌های ادبی و سینمایی رفته‌ام و یک بررسی عمیق از این پدیده‌ی اجتماعی بحث‌برانگیز ارائه داده‌ام که البته موضوع توهین‌آمیزی برای فمینیست‌های ایرانی است ولی درعین‌حال تخیل بسیاری از ناظران غربی را برانگیخته است.

 

-چه انگیزه‌های شخصی و یا ضرورت اجتماعی شما را به انجام این پژوهش ترغیب کرد؟

 

– ایده‌ی این پروژه در سمینار آموزشی پروفسور ژانت آفاری تحت عنوان «جنسیت در خاورمیانه» در دانشگاه سانتابابارا در سال ۲۰۱۰ شکل گرفت. در این کلاس بود که من کتاب فوق‌العاده‌ی پروفسور شهلا حائری با عنوان «قانون میل جنسی» را برای نخستین بار مطالعه کردم که الهام‌بخش این پروژه شد. به‌عنوان یک فعال و پژوهنده‌ی حقوق زنان، شاهد خلأ بزرگی در پژوهش‌های مربوط به ازدواج‌های صیغه‌ای و نحوه‌ی ارائه آن در تولیدات فرهنگی شدم و به همین دلیل این سفر را شروع کردم. از آن زمان تا حال در مباحثات فراوان و تجدیدنظرها، این پروژه تحولات بزرگی را از سر گذرانده تا به شکل کنونی خود رسیده است.

 

-به‌عنوان یک ایرانی ارمنی آیا نکات و جنبه‌های نامأنوس در فرهنگ اسلامی وجود دارد که شما با آن‌ها آشنا نبوده باشید و احتمالاً مانع پیشرفت تحقیقات شما شده باشند؟

 

-البته نخست بسیاری از جنبه‌ها بودند که من از آن‌ها بی‌اطلاع بودم. ولی این بی‌اطلاعی نه ازآن‌جهت بود که ایرانی ارمنی هستم بلکه بیشتر به این دلیل که من این موضوع را در عمق مطالعه نکرده بودم. به‌عنوان پژوهنده، کار تحقیقاتی را با برخوردی عینی و بدون جانب‌داری پیش می‌برم و اجازه نمی‌دهم که هویت فرهنگی و قومی ‌من در آن دخالت کند.

 

-چه کتاب‌ها و آثار سینمایی در کتاب شما موردبررسی قرارگرفته‌اند؟

 

-ازآنجا این کتاب نحوه ارائه زنان صیغه‌ای هم در دوران پهلوی و هم جمهوری اسلامی را در برمی‌گیرد، من از تولیدات فرهنگی هر دو دوره برای بررسی استفاده کرده‌ام. از دوران پهلوی سه رمان و دو داستان کوتاه را موردبررسی قرار داده‌ام: رمان «تهران مخوف» اثر مرتضی مشفق کاظمی‌ (۱۹۵۴)؛ «معصومه شیرازی» اثر محمدعلی جمال‌زاده (۱۹۵۴)؛ «سفر عصمت» اثر ابراهیم گلستان (۱۹۵۷)؛ «سنگ صبور» اثر صادق چوبک (۱۹۶۶) و بالاخره «جشن فرخنده» اثر جلال آل احمد (۱۹۶۹). در دوره‌ی جمهوری اسلامی دو فیلم سینمایی «شوکران» ساخته‌ بهروز افخمی ‌(۲۰۰۰) و «زندگی خصوصی» ساخته‌ی محمدحسین فرح‌بخش را موردبررسی قرار داده‌ام.

در بررسی هرکدام از این کارها آن‌ها را در بستر تاریخی خود در نظر گرفته‌ام. این آثار بازتاب شیوه‌ای هستند که رسم صیغه هم نوعی ستم بر زن است و هم اشکال کنترل سیاسی و اعمال قدرت بر زنان را به چالش می‌کشد زیرا حیطه امور جنسی هم امر خصوصی و هم یک موضوع سیاسی است. خصوصی به این معنا که در مورد هر زن هر رابطه جنسی تجربه‌ای ویژه است؛ و سیاسی به این معنا که تحت نظارت و کنترل دولت قرار دارد.

کلودیا یعقوبی

 

-بر اساس مطالعات شما در دوران رضاشاه اقدامات قاطع برای کاهش مشکلات زنان صیغه‌ای انجام نگرفت. در این مورد لطفاً بیشتر توضیح دهید.

 

-ببینید، در بخش اعظم تاریخ ایران، به انضمام سال‌های آغازین سده بیستم، تک‌همسری نرُم اکثریت قاطع ملت ایران بوده. چندهمسری، چه رسمی ‌و چه غیررسمی‌، تنها در میان اقشار مرفه جامعه شایع بوده است. رئیس قبیله ممکن بود که دو همسر داشته باشد و یا تاجر ثروتمند بیش از یک همسر.

باوجود اصلاحات گوناگون مربوط به حیطه رابطه جنسی، چه در جوامع روستایی و شهری فقیر، موضوع ازدواج در وجه غالب آن در زمان رضاشاه دست‌نخورده باقی ماند، هرچند که در میان طبقه متوسط شهری ما شاهد تغییرات جدی در این زمینه هستیم. در دوران سلطنت رضاشاه (۱۹۲۵-۱۹۴۱) دولت تأکید زیادی بر بهداشت عمومی ‌داشت و به‌ویژه مبارزه با شیوع بیماری‌های مقاربتی را شروع کرد. درنتیجه‌ی این کارزار بهداشتی، تمایل مردان به استفاده از خدمات روسپیان کاهش یافت. کارزار بهداشتی دوران رضاشاه می‌بایستی ازدواج‌های صیغه‌ای را نیز برای کاستن از شیوع بیمارهای مقاربتی، آماج خود قرار می‌داد. ولی دولت ترجیح داد، به دلایل مختلف، وارد این قضیه نشود. یکی از دلایل اصلی آن بود که ترتیب دادن ازدواج‌های صیغه‌ای منبع درآمد سرشاری برای بسیاری از روحانیان بود که نقش واسطه و دلال را در این میان بازی می‌کردند. روحانیون هم هر نوع رابطه بین ازدواج صیغه‌ای و شیوع بیماری‌های مقاربتی را رد می‌کردند و دولت هم ترجیح داد این موضوع را پیگیری نکند.

 

-در دوران محمد رضاشاه پهلوی چگونه بود؟

 

-در دوران محمد رضاشاه (۱۹۴۱-۱۹۷۹) تک‌همسری همچنان در روستاها و در میان مهاجران روستایی در شهرها نرُم غالب بود و البته در میان طبقه‌ی متوسط شهری و کارگران. باید بگویم که در آن دوره ازدواج صیغه‌ای به‌مرور کمتر شد و اغلب در اطراف امامزاده‌ها و زیارتگاه‌های قم و مشهد وجود داشت. ولی دولت در آن دوره درمجموع رفتاری مداراگر و ملایم در برابر ازدواج صیغه‌ای پیشه کرد و به یک معنا می‌شود گفت که این مسئله را تااندازه‌ای نادیده می‌گرفت.

 

-لطفاً برای نحوه بررسی و تحلیل خود نمونه‌ای به دست بدهید تا خوانندگان تصویری روشن‌تر از کار شما در این کتاب داشته باشند.

 

-مرتضی مشفق کاظمی‌ در رمان «تهران مخوف» (۱۹۵۴) به بدن زنان صیغه‌ای مانند بوم نقاشی نگاه می‌کند که تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوره‌ی افول قاجار هم‌زمان با برآمدن رژیم پهلوی را به تصویر کشیده است. این رمان به مسائلی نظیر اختیار فردی مربوط به بدن زن شامل تولید نسل، سقط‌جنین و بیماری‌های مقاربتی می‌پردازد. نویسنده تصویری از زنان در موقعیت تبعیت و تسلیم و مورد تجاوز قرار گرفتن ارائه می‌دهد که نقطه اوج آن از دست دادن اختیار فردی است. رُمان بر درد و رنج زنان در سیستم پدرسالاری در حول‌وحوش کودتای ۱۹۲۱ (خلع قدرت از قاجار) تمرکز دارد. سیستمی ‌که به زنان رمانند مالی برای تصاحب، یا کالایی برای مصرف و یا مبادله و یا فروش می‌نگرد. درعین‌حال رُمان، بدن زن را مانند صحنه‌ی مقاومت در مقابل ستم پدرسالارانه می‌بیند؛ جایی که قدرت به‌وسیله‌ی ضد گفتمان به چالش کشیده و باز پس گرفته می‌شود.

در این رمان زنانی به تصویر کشیده شده‌اند که از مرحله‌ی نخست ازدواج موقت و یا صیغه‌ای به حرفه روسپیگری کشیده شده‌اند و مورد سوءاستفاده روحانیون و مأموران امنیتی قرار می‌گیرند. درعین‌حال رمان نشان می‌دهد که هرچند این زنان در حاشیه‌ی جامعه زندگی می‌کنند اما آسیب‌پذیر و به‌اصطلاح «لکه‌دار» هستند ولی رمان تسلط آنان را بر ذهنیت و خیال‌پردازی اجتماعی و فرهنگی برجسته می‌کند؛ یعنی تمام مردانی که مجذوب این زنانند برای لذت بردن به آن‌ها متکی هستند. هرچند این مردان زنان صیغه‌ای را اشیایی فاقد تفکر و به‌اصطلاح «لکه‌دار» می‌پندارند، ولی درجاهای زیادی در این رمان همان زنان وضع موجود را تضعیف می‌کنند و در برابر گفتمان غالبِ به‌اصطلاح جایگاه مناسب زنان در جامعه مقاومت می‌کنند؛ یعنی اساساً من دو وجه متضاد در این وضعیت و عملکرد این زنان را در پژوهش خود در آثار موردبررسی در نظر گرفته‌ام.

 

-«جشن فرخنده» جلال آل احمد امانگاه متفاوتی به‌رسم صیغه دارد و این برداشت را ایجاد می‌کند که او برداشتی مثبت به صیغه داشته. آیا این‌طور است؟

 

-موضوع کمی ‌بغرنج‌تر است. آل احمد در این داستان نشان می‌دهد که بدن زن به‌عنوان وسیله توسط روحانیون علیه «غرب‌گرایی» حاکم مورداستفاده قرار می‌گیرد. آل احمد این موضوع را برجسته می‌کند که چگونه بدن زن به‌منظور آشتی دادن سیاست و دین، هم عرصه‌ی ستم می‌شود و هم عرصه‌ی مقاومت. به‌عبارت‌دیگر، بدن زن هم وسیله‌ی لذت جنسی مردان است و هم برای پیشبرد منافع و اهداف نهادهای ملی و سیاسی و مذهبی مورداستفاده قرار می‌گیرد. بدن زن وسیله‌ی مقاومت می‌شود تا مرد بتواند در قوانین موجود خللی وارد کند و به‌این‌ترتیب به روحانیون توان مقابله با وضعیت موجود و قوانین دولتی آن زمان را بدهد.

 

-در مورد سیاست نسبت به صیغه در دوران بعد از انقلاب و بازتاب آن در محصولات فرهنگی چطور؟

 

-ادبیات و سینما در ایران معاصر بازتاب تغییرات و اصلاحات در صیغه در طول سال‌ها هستند. بعد از انقلاب ۱۹۷۹ دولت شروع به تشویق ازدواج صیغه‌ای برای مردان متأهل و مجرد و زنان مجرد کرد. چنانکه «تابو»ی به ارث رسیده از زمان پهلوی نسبت به صیغه رو به سستی نهاد. مردان متأهل بار دیگر با آزادی و فراغ بال بیشتری به‌سوی ازدواج‌ها صیغه‌ای رفتند. ناگفته نماند که دولت ازدواج موقت را به‌عنوان منبع درآمدی برای زنان بیوه‌ی مانده از جنگ در نظر می‌گرفت. درعین‌حال، وسیله‌ای برای ارضای نیازهای جنسی مردان طبقات پایین که توان مالی برای ازدواج دائم نداشتند.

بگذارید متن و پیام عملی فیلم «زندگی خصوصی» ساخته‌ی محمدحسین فرح‌بخش (محصول ۲۰۱۱) را کمی بشکافم. زنی از طبقه متوسط جدید از فرنگ برگشته، با تمام خصوصیات مدرن و نیز نکوهیده در نظام کنونی ازجمله تنها زندگی کردن، سیگار کشیدن، ادبیات عاشقانه نوشتن، تحصیلات عالی، عشق به هنر و از خود تردید نشان ندادن در ایجاد رابطه با یک مرد «نامحرم» که در ضمن شوهرش هم شده، برای ارضای نیازهای جنسی خود وارد ازدواج موقت با یک مرد متأهل اصلاح‌طلب و قبلاً اصولگرای افراطی ضد حجاب می‌شود. نتیجه این رابطه جنسی آبستنی اوست. ولی مرد مسئولیت پدری را قبول نمی‌کند و از زن می‌خواهد بچه را سقط کند. در اینجا فیلم با چرخشی در شخصیت زن مستقل و مدرن را که فاقد شایستگی داشتن خانواده تصویر شده بود، به یک موجود مستأصل تنزل می‌دهد که هیستریک خواهان ازدواج و رسمیت یافتن این رابطه است؛ یعنی فیلم حاوی این پیام تلویحی است که زنی که خواهان حقوق برابر با مرد است زنی است غیرقابل‌کنترل، غیرمتعادل، غیرمنطقی و تهاجمی. به‌این‌ترتیب فیلم در عمل و شاید هم بدون آنکه فیلم‌ساز قصد آن را داشته باشد، القاء می‌کند که برخلاف ادعای دولت و دین که زن صیغه‌ای دارای وضعیت حقوقی است، در عمل دارای حقوقی بسیار محدود و اندک است.

برگرفته از کیهان لندن

مطالب مربوط

مسائل گذار و اهمیت رهبری شاهزاده رضا پهلوی

فلات ایران تقاطع حیاتی مهاجرت بشر

نیروی فوق بشری از کجا می‌آید و چرا؟

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر