صدور فرمان مشروطیت در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی که ممالک محروسه ایران را جزو کشورهای صاحب قانون و حکومت مقیده درآورد، حاصل گسستی بود که در فرهنگ و فکر برخی از نخبگان ایجادشده بود و ریشه در تحولی داشت که از آشنایی با اندیشههای مدرن و آگاهی از بُنبستی در اندیشه سُنتی بود که سدهای پیش از استقرار مشروطیت، به عرصه رسیده بود. در آستانه سالگردی دیگر از مشروطیت، بودونبودی از آن را در اشارهای به قوت و ضعفهای مشروطه میآورم.
یکم– تأسیس مجلس شورای ملی که نخستین محصول فرمان مشروطیت بود، راه را برای ایجاد نهادهای جدید و تحول در نهادهای اجرایی قدیم فراهم ساخت. تدوین قانون اساسی و متمم آن، حاصل مجلس اول بود. به دنبال آن انتشار مجلات قانونمند شدند. شیوه اداره ایالات ممالک محروسه مدون شد. قوای حکومتی تحت لوای انضباط اداری درآمدند و قوه قضاییه از سلوک ملایان بیرون آمده و از قوانین مدون برخوردار شد.
دوم– استقرار مشروطیت در زبان و اندیشه اهل ادب و هنر هم راه گشود؛ شعر نو در زبانهای فارسی و ترکی از محتوای انتزاعی به درآمد و مضامین اجتماعی را با مفاهیم نوین به عرصه رساند. داستان کوتاه و رمان ترکی و فارسی از گسست و ناتوانی ادبیات سُنتی در بیان مقتضیات زمانه، پدید آمدند.
سوم– باورهای مذهبی و نهاد سُنتی دین که پیش از مشروطیت در رویدادهای پدیداری آیینهای بابی و ازلی/ بهایی تن به تجدد داده بود، در جریان مشروطهخواهی بااینکه بخش عمدهای از متجددان را در خود جایداده بود، به حاشیه رانده شد.
چهارم– زنان ایران در نخستین کنشهای اجتماعی و سیاسی حضور داشتند، در دوران اولیه استقرار مشروطیت نادیده گرفته شدند. دهههایی بعد از استحکام نهادهای مدنی و سیاسی نوین در ایران بود که زنان بهحق آموزشوپرورش و حضور در مراکز اجتماعی و سیاسی دست یافتند.
پنجم– ممالک محروسه ایران که با مشروطیت دارای قانون، مجلس و فرهنگ تازهای شده بود، اقوام گوناگون و مذاهب مختلف را به اقلیتهای حاشیهای تبدیل کرد و از تنوع قومی و تعدد باوری سنتی نتوانست چهرهای متکثر و مدرن ایجاد کند. بهواقع سیطره رهیافت وحدتگرایانه از مدرنیته که با بنیان مشروطیت در ایران و حوادث پسازآن در قدرت دولتی مأوا گزیده بود، راه را بر رهیافت کثرتگرایانه از نظام دانایی مدرن بست و سدهای از تاریخ ایران را با کمبودهایی در به رسمیت شناختن حقوق آموزشی و فرهنگی و سیاسی اقوام و مذاهب مواجه ساخت.
اینک که اعلان مشروطیت سدهای پسازآن گرفتار استبداد دینی و مشروعیت است، نگاهی از بیرون به پدیده مشروطیت و صدسالی که با نقاط قوت و ضعف و بایسته و نبایستههایش پشت سر گذاشته میتواند راه گشای مدرن اندیشان و مشروطهخواهانی باشد که دل درگرو آزادیخواهی و سر در آستانه برابری حقوقی انسانها دارند.