(بمناسبت پنجمین سالگرد درگذشت)
دهم فروردین ماه ۱۳۸۷ خورشیدی، دکتر فریدون آدمیت مشروطه پژوه و تاریخنگار اندیشههای مدرن در ایران به سن ۸۸ سالگی درگذشت؛ آدمیت به تاریخ ۱۲۹۹ در تهران متولد و بعد از طی مقدمات آموزشی در دارالفنون، کلاس پنجم را به سال ۱۳۱۸ به اتمام رسانده است. او همان زمان امتحان نهایی مدرسه متوسطه را پشت گذاشته و به دانشکده حقوق و علوم سیاسی راه یافت و در سال ۱۳۲۱ خورشیدی فارغ تحصیل شد. در سال ۱۳۱۹ آدمیت به استخدام وزارت امور خارجه درآمده و با سمت دبیر سفارت ایران در لندن، معاونت اداره امور حقوقی وزارت امور خارجه، عضویت در هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، داور بینالملل در دیوان دائمی لاهه، سفارت کبرای ایران در لاهه و سفیر کبیر ایران در هلند، در مقامات اجرایی بوده است. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با تقاضای بازنشسگی از کارهای اجرای کناره گرفت و تا آخر عمر به کار تحقیق و تألیف پرداخت.(فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت/۱۲)
فریدون آدمیت در سیاست مدافع لیبرال دموکراسی با شاخصهای قانونگرایی، آزادیخواهی، برابریطلبی و سکولاریسم است و در تاریخنگاری پیرو سبک انتقادی؛ آدمیت نظر و روش خود را در تبیین «تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» قرار میدهد و «مشروطه پژوهی نوین» را با مبحث اصلی
الف) تاریخ بیداری افکار و نشر عقاید سیاسی و مدنی جدید و
ب) شرح رویدادهای انقلاب مشروطیت» در زمینه های مطالعاتی و تحقیقاتی خود ارائه میکند.
دکتر فریدون آدمیت جهانی میاندیشد و ایرانی مینویسد؛ بنیادهای فکری و فرهنگی آدمیت در کتاب «تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم» او قرار دارد که کمتر خوانده شده است؛ وی در این کتاب، ریشههای فکری و اجتماعی دموکراسیخواهی در دنیا کهن را بررسی کرده و از ضرورت آزادی در تمدن بشری و اولویت آن برای ایران زمین در عصر حاضر مینویسد. بر این اساس، آدمیت به نقش حکومت در تاریخ مدنیت انسانی پرداخته و از «ابتنای آن بر آرای عمومی و منافع ملی» مینویسد: «نتیجهای که از تجارب عملی حکومت اقوام و ملل گرفته شده این است که حکومتها به هر شکل و صورتی که درآیند، اگر پایه آنها بر آرای ملی بنا نشده باشد، به خودکامگی و استبداد رأی فردی و یا استبداد اقلیت محدود میرسد و استبداد هرگونه باشد، چه فردی و چه دسته جمعی به فساد میانجامد.» (فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت/۱)
از نظر فریدون آدمیت جوهر دموکراسی، آزادی و برابری است. آزادی به معنای نبود قید و مانعی که لازمه رشد شخصیت آدمی و نیک بختی اوست. مراد از برابری هم آن است که افراد در حقوق برابر باشند و در برابری بتوانند استعدادهای خود را پرورش و بیان کنند. فریدون آدمیت در پیوند سیر تاریخی دموکراسی در تمدن بشری به زمانه آشنایی ایرانیان با تمدن غربی و مدرنیته، با گزارش دیدهها و شنیدههای نخسیتن مسافران ایرانی به دنیای مدرن، «بیداری افکار در ایران» را ثمره این آشنایی میداند؛ آشنایی که در شکلگیری جریان منورفکری عصر پیشامشروطه ادامه یافته است؛ فریدون آدمیت در سه گانههای «اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده»، «اندیشهای میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی» و «اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی» از نخستین مدرن اندیشان ایرانی مینویسد؛ بخشی از کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» هم که به بررسی و تحلیل اندیشههای میرزا ملکم خان ناظم الدوله و میرزا یوسف مستشارالدوله تبریزی اختصاص دارد، اندیشههای مدرن عصر بیداری را به نهادهای مشروطیت در ایران پیوند میزند.
بخش دیگری از «مشروطه پژوهی آدمیت» به رخدادهای اجتماعی و سیاسی ایران عصر مشروطیت اختصاص دارد؛ دوره زمانی تقریبن پنجاه ساله دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی عصر پیشامشروطه از جنبش تنباکو (۱۲۶۹ خورشیدی) تا استبداد صغیر محمد علی شاه (۱۲۹۰ خورشیدی). پیشزمینههای این دوران را فریدون آدمیت با تحلیل شخصیت اجتماعی و سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر و میرزا حسین خان سپهسالار در کتابهای «امیرکبیر و ایران» و «اندیشه ترقی و حکومت قانون-عصر سپهسالار» بررسی کرده است. در کتاب «شورش بر امتیازنامه رژی» هم که تحلیلی از جنبش تنباکوست، آدمیت نخستین جنبش مدنی و اجتماعی ایرانیان را در آغاز دوران معاصر ایران زمین به بحث گذاشت است. فریدون آدمیت در کتابهای «ایدئولوژی نهضت مشروطیت» از بنیادهای فرهنگی و اجتماعی نهادهای مشروطیت مینویسد و در کتاب «مجلس اول و بحران آزادی» از نخستین پارلمان ایران زمین تحلیلی روشمند ارائه میکند. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به ارزیابی استقرار مشروطه در ایران و نقش سوسیال دموکرات ها و نقش محمد امین رسول زاده در آن دوران میپردازد.
بخشی دیگر از تحقیقات فریدون آدمیت به زمینه های دیپلماسی تاریخ معاصر ایران مربوط می شوند؛ این زمینه که بیش از کارهای دیگر آدمیت، مورد بی مهری محققان قرار گرفته در دو کتاب «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بینالملل» و «روابط دیپلماسی روسیه و ایران در سال های ۱۸۱۵-۱۸۳۰» ارائه شده است.
دکتر فریدون آدمیت، آموختههای خویش از سیر تاریخی مدنیت بشری و پدیداری دموکراسی و اندیشههای آزادی خواهانه را در تحلیل روشمند و سنجش خردمندانه رویدادهای اجتماعی و سیاسی عصر مشروطیت و نهادهای مدرن در ایران به ثبت رسانده است؛ تحقیقات و تألیفات آدمیت «گشاینده مشروطه پژوهی نوین» بوده و وی تاریخنگاری مدرن ایرانیان را که از میرزا آقاخان کرمانی و در گسست از وقایعنگاری سُنتی شروع شده بود، به تحلیل اندیشههای مدرن و تبیین کنشهای اجتماعی و سیاسی مدرن اندیشان ایرانی پیوند میزند. از نظر آدمیت «مفهوم تاریخ بیان وقایع تاریخی است بدان گونه که وقوع یافتهاند؛ یعنی نه کم و نه بیش. شناخت وقایع و حوادث است به طریق تحلیل علل و عوامل آن ها، یعنی عللی که خصلت فاعلی دارند و عواملی که به درجات تاثیر داشته یا تعیین کننده بوده اند؛ و بالاخره تحلیل مجموع واقعیات و علل و عوامل است در تعقل تاریخی…» (آشفتگی در فکر تاریخی/۱)
بنابر این آموزه، فریدون آدمیت، تاریخنگاری را از «افسانه و مغالطه» دور ساخته و با تکیه بر «محرک فعال ذهن آدمی»، آن را از نشانههای «پدیده آزاد اندیشی و انتقادی عقلانی که کل فعالیت فکری انسان را فرا گرفته» میداند. آدمیت بدرستی شکلگیری تاریخنگاری جدید را از توابع و لوازم برخورد ایران با تمدن مغرب زمین دانسته و با تحلیل عوامل و موجبات پدید آمدن گونه جدید تاریخنگاری در ایران زمین، «پیشرو واقعی انتقاد سنت تاریخنویسی» را میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی میداند. (انحطاط تاریخ نگاری در ایران/۲۴) نگرش سنجشگرانه فریدون آدمیت به تاریخنگاری ایرانیان، عمده نقایص آن را در
۱) توقف در واقعه یابی و کسری تحلیل تاریخ در آنها،
۲) نبود روش علمی نقد و مطالعه رشتههای مختلف تاریخ،
۳) عدم توجه به طبقهبندی منابع تاریخی و ارزشیابی آنها،
۴) وجود حکمهای نسنجیده و قیاسهای بیجا در حوادث و جریانات تاریخی، و
۵) بیاطلاعی از جامعهشناسی تاریخ و فلسفه تاریخ، میداند.
چرا که «پایه تاریخنویسی جدید را همان تحلیل و جامعهشناسی تاریخ و تفکر تاریخی تشکیل میدهد. پیشرفت آن منوط به تعلیم روش صحیح علمی مطالعه تاریخ و چگونگی بهرهبرداری از منابع تاریخی است…»
بخشی از پروژه تحقیقاتی و مشروطه پژوهی فریدون آدمیت، که مبتنی بر مدرنگرایی در تاریخنگاری است، به تاریخ اندیشهها اختصاص دارد؛ رشتهای که پیش از آدمیت سابقهای در ایران نداشته و بعد از او به محدودیت نوشتاری و تحقیقاتی گرفتار است؛ آدمیت در توضیح تاریخ اندیشه و اندیشه شناسی تاریخی مینویسد: «مطالعه تاریخ فکر مانند هر کدام از شاخههای دیگر علم تاریخ فوت و فن و لم (تکنیک) خاص خود را دارد. اندیشه و اندیشهگر هر دو زاده اجتماعاند، اما اندیشمند شخصیت فردی هم دار و بالاخره مغز اندیشه آفرین فرد است که فکر را میپروراند و تنها عامل مادی نیست که در آن مؤثر است. در پرورش منش آدمی غیر از جامعه، عوامل دیگری چون محیط خانوادگی، وضع زندگی، حالت روانی و هوش و استعداد شخصی او مؤثر هستند.»
از نظر آدمیت بر پایه این مسائل، مرحله دوم تاریخنگاری اندیشه، نقد و تحلیل اندیشههاست؛ زمینههای فرهنگ اجتماع، سرچشمه اندیشهها و عناصر سازنده فکری دانایان و تحل ذهنی آنها در سرگذشت زمان، مورخ اندیشهها را به تحلیل تاثیر فکر در اذهان دیگران و در اجتماع میرساند. «تاریخ فکر حکایت از این دارد که چه بسیار بودهاند اندیشههای معتبر و بلندی که خریدار نداشتهاند. گاه به کلی مهجور مانده، گاه افکار دیگری بر آنها غالب آمده و گاه کوشش در ریشهکن کردن آنها شده است…»(اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی/۶)
مدرن اندیشی دکتر فریدون آدمیت در تاریخنگاری و دموکراسیخواهی، «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» را به موضوع تحقیقاتی او تبدیل میکند و آدمیت را در جایگاه سنجشگر روشمند اندیشههای «مدرنهای کلاسیک ایرانی» و کنشگران مدرن در سیاست ایران، به حکایتگر «تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» میکشاند.