سه شنبه, ۱۸. آذر , ۱۴۰۴

نسل جوان ایران علیه دروغ‌های تاریخی: حقیقت پهلوی برمی‌خیزد

نسل پیروز

 واکنش نسل جوان امروز به تحریف‌های تاریخی

در سال‌های اخیر، نسل جوان ایران نشان داده است که آگاهی تاریخی و حساسیت نسبت به تحریف واقعیت‌ها به حدی رسیده که هر نقد اغراق‌آمیز علیه شاه و رژیم پهلوی با واکنش شدید مواجه می‌شود. این پدیده محدود به یک فرد یا یک گروه خاص نیست؛ نمونه‌هایی از آن در داخل ایران و حتی خارج از کشور دیده می‌شود. افراد بسیاری، چه در جمع‌های خانوادگی، چه در میان معلمان و دانش‌آموزان و حتی در صف‌های نان و دیگر فضاهای روزمره، نسبت به تحریف تاریخ ایران واکنش شدید نشان می‌دهند.

یکی از نمونه‌های شناخته‌شده، اظهارات صادق زیباکلام است؛ او که فعال اصلاح‌طلب است، گفته که به دلیل مواضعش درباره انقلاب ۵۷، اطرافیان و خانواده‌اش به او «بدوبیراه» می‌گویند و در خیابان نیز بارها شنیده است: «خدا از سر تقصیراتت بگذرد.» اما این تنها یک مورد نیست. واکنش‌ها بسیار گسترده‌تر هستند و نسل جوان امروز در سراسر کشور، چه در تهران، چه در شهرستان‌ها، نسبت به اغراق و تحریف گذشته حساسیت شدیدی دارند.

اگر امروز کسی در جمع ده تا پانزده نفر از جوانان شروع به نقد شاه و دوره پهلوی کند و بگوید: «شاه دیکتاتور بود، فساد وجود داشت، آزادی نبود»، تجربه نشان داده است که این حرف‌ها ممکن است با واکنش شدید روبه‌رو شود. نسل جوان با مطالعه و تحلیل تاریخ، دریافته که بسیاری از گروه‌های انقلابی ۵۷ با وعده‌های فریبنده مردم را ساده‌دل همراه خود کردند و مسیر توسعه کشور را به مخاطره انداختند.

واکنش‌های نسل امروز تنها محدود به حرف‌های خیابانی نیست. این واکنش‌ها در جمع‌های معلمان، دانش‌آموزان، حتی صف‌های نان و دیگر تعاملات روزمره با حکومت و محیط‌های آموزشی دیده می‌شود و اغلب با انتقادات شدید و قاطع همراه است. این نشان می‌دهد که نسل امروز، با تجربه تاریخی و تحلیل مستند، از تحریف تاریخ ایران و دستاوردهای پهلوی گذشت نمی‌کند.

در واقع، این واکنش‌ها نه یک هیجان لحظه‌ای، بلکه نتیجه آموزش تاریخی، مطالعه دقیق و تحلیل عمیق جامعه نسبت به گذشته است. نسل جوان با آگاهی کامل می‌داند ارزش واقعی ثبات، آزادی نسبی و توسعه دوران پهلوی بسیار بیشتر از آن است که بتوان با شعارهای اغراق‌آمیز آن را زیر سؤال برد. واکنش تند این نسل علیه تحریف‌گران، در حقیقت دفاع طبیعی از حقیقت تاریخی و میراث ملی است.

 

وضعیت ایران پیش از انقلاب ۵۷

ایران در دوران پهلوی دوم، نمونه‌ای از یک کشور در حال توسعه بود. این کشور در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه، آزادی نسبی داشت و مردم فرصت‌های بیشتری برای پیشرفت فردی و اجتماعی پیداکرده بودند. آزادی مطبوعات و فعالیت‌های فرهنگی محدود ولی واقعی بود و زنان به تدریج وارد حوزه‌های علمی و اجتماعی می‌شدند.

اقتصاد ایران در آن دوره با بهره‌گیری از درآمدهای نفتی به سرعت در حال رشد بود. شهرها توسعه یافتند، زیرساخت‌های صنعتی شکل گرفت و آموزش‌وپرورش به شکل گسترده گسترش یافت. به‌طور مثال، دانشگاه‌ها و مراکز علمی بسیاری در سراسر کشور تأسیس شدند، برق‌رسانی و آب‌رسانی به شهرها و روستاها توسعه یافت، جاده‌ها و بزرگراه‌های اصلی ساخته شدند و برنامه‌های آموزشی گسترده، سطح علمی و مهارت‌های فنی جامعه را ارتقاء داد. این توسعه، ایران را به یکی از کشورهای پیشرفته منطقه تبدیل کرده بود و مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی کاملاً مشهود بود.

با این حال، گروه‌های محدودی از روشنفکران و روحانیون با ذهنیت رادیکال و ایدئولوژی کمونیستی و انقلابی، تلاش کردند این مسیر توسعه را متوقف کنند. این افراد با وعده‌های فریبنده، مردم ساده‌دل را همراه خود کردند و تصور می‌کردند انقلاب می‌تواند ایران را یک‌شبه به کشوری مدرن و اروپایی تبدیل کند. غافل از اینکه جامعه آماده چنین تغییراتی نبود و تجربه دموکراسی و مشارکت مدنی هنوز در ایران شکل نگرفته بود.

در این میان، نقش کشورهای خارجی نیز غیرقابل‌چشم‌پوشی است. آمریکا، انگلیس و فرانسه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع نفتی ایران، علاقه زیادی به کنترل یا تغییر رژیم داشتند. رقابت‌های جنگ سرد و نفوذ ایدئولوژیک جهانی، فشارهای خارجی بر ایران را تشدید کرد و شرایط را برای ورود گروه‌های انقلابی و اغتشاشگر مهیا ساخت.

 

دستاوردهای رژیم پهلوی و اهمیت آن برای نسل امروز

با وجود این فشارها و بحران‌ها، رژیم پهلوی توانست پایه‌های توسعه و ثبات را در کشور حفظ کند. برنامه‌های آموزشی و صنعتی، زیرساخت‌های شهری و توسعه فرهنگی باعث شد ایران به یک کشور نسبتاً پیشرفته در منطقه تبدیل شود. آزادی نسبی، امنیت اجتماعی و فرصت‌های واقعی پیشرفت برای مردم فراهم شد. به عنوان نمونه، نظام آموزشی و دانشگاهی گسترده، امکان تحصیل برای زنان و مردان، توسعه بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی، برق‌رسانی به اکثر نقاط کشور و توسعه شبکه حمل‌ونقل همگانی از جمله دستاوردهای ملموس این دوره بود.

نسل امروز ایران با مطالعه دقیق تاریخ، به‌خوبی درمی‌یابد که ثبات و پیشرفت دوران پهلوی، نتیجه سیاست‌ها و برنامه‌های واقعی و نه شعارهای فریبنده بود. واکنش شدید این نسل نسبت به تحریف‌گران و کسانی که قصد دارند گذشته را به شکل نادرست جلوه دهند، نشان می‌دهد که جامعه به مرحله‌ای از بلوغ رسیده است که حقیقت تاریخی را تشخیص داده و از آن دفاع می‌کند.

همچنین، نباید فراموش کنیم هیچ رژیمی کامل نیست. بله، در رژیم پهلوی اشتباهات و ضعف‌هایی وجود داشت، اما نکته مهم این است که این نقاط ضعف قابل اصلاح و مدیریت بودند. نقد آزاد و منطقی به سیاست‌ها و عملکردها نه‌تنها پذیرفته بود، بلکه به بهبود و اصلاح کمک می‌کرد. نسل امروز ایران هم به‌خوبی می‌داند که تخریب بی‌پایه و مغرزی که هدفش فقط زیر سؤال بردن است، هیچ فایده‌ای ندارد و قابل‌تحمل نیست. نقد منطقی و اصلاح‌پذیری همان چیزی است که می‌تواند مسیر توسعه و پیشرفت را تقویت کند و این آموزه برای نسل جوان امروز بسیار ارزشمند است.

در نهایت، تاریخ نشان می‌دهد که ایران پهلوی نزدیک‌ترین تجربه ایران به ثبات، آزادی نسبی و توسعه واقعی بوده و نقدهای اغراق‌آمیز علیه آن، حاصل برداشت‌های نادرست و وعده‌های فریبنده گروه‌های انقلابی است. نسل امروز ایران با آگاهی کامل از این حقیقت، حاضر نیست گذشته کشور را با تحریف و دروغ تحت تأثیر قرار دهد.

ارشان آذری

برگرفته از ایران گلوبال

پست‌های مرتبط

بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
قبول اطلاعات بیشتر