«حکومت مدنی، درمان درست ناراحتیهای حالت طبیعی است که باید به یقین زیاد باشد، آنجا که آدمیان میتوانند قاضی خود باشند چرا که به سادگی میتوان تصور کرد آن کس که چندان منصف بوده که به برادرش لطمهای وارد آورده، به ندرت چندان منصف است که خود را بابت آن سرزنش کند.»
اندیشههای بزرگ بیشتر بدیهی به نظر میآیند و ایدههای جان لاک بیش از همه چنین بودند. بیشتر اندیشههای او امروز جزء مسائلی معمولی شمرده میشوند. فلسفه او، با باور به اینکه معرفت ما از جهان بر پایه تجربه است، بنیانهای تجربهگرایی را گذارد و تفکر لیبرال دموکراسی را بنیان نهاد. زندگی لاک عصر بین گالیله تا نیوتن را دربر گرفت. در زمان او بود که مرکزیت زمین پذیرفته شد، حسابان دیفرانسیل و انتگرال و جاذبههای عمومی کشف شد، گردش خون کشف شد و شیمی از کیمیا رها شد و تثبیت خود را به نام علمی راستین جشن گرفت.
جان لاک همچنین شاهد آخرین جنگ داخلی انگلستان و نخستین انقلاب موفق در اروپای جدید بود. کتاب «آشنایی با لاک» نوشته «پل استراترن» شرحی است جالب از زندگی سراسر حادثه و اندیشه مردی که هم در عرصه تفکر با رسالهای چون «درباره فهم انسانی» پیشتاز تفکر فلسفی بود و هم در عرصه وزارت در جهت عملی کردن اندیشه خود گام برداشت.
جان لاک در ۲۹ آگوست ۱۶۳۳ در آسودگی روستایی سامرست در رینگتون به دنیا آمد و خیلی زود راه مطالعه و تحقیق را در پیش گرفت. با این همه در اواخر ۳۴ سالگی موضوع مورد علاقه خود یعنی فلسفه را با مطالعه اندیشه دکارت کشف کرد و به صف پژوهشگران فلسفه پیوست. شرح جالب پیوستگی اندیشههای لاک، این قهرمان جامعه مدنی، با مسائل روز انگلستان و اندیشمندان اصلیترین بخش کتاب استراترن را به خود اختصاص داده است که زیباترین و خواندنیترینهای آن را تشکیل میدهد.
ویژگیها و خصلتهای لاک آنگونه بود که مدارا و تساهل را در بیشترین درجه میتوان در او سراغ گرفت تا آنجا که او با دقت متنهای مخالفان اندیشه خود چون لویاتان هابز را میخواند و میآموخت و در نقد از مسیر انصاف خارج نمیشد.
کار به عنوان پزشک یا مربی بچهها به هیچ وجه برای لاک تنگ نبود چرا که او همواره اهداف بزرگتری را مد نظر داشت و به آن عمیقاً میاندیشید.
استراترن در تمام کتاب میکوشد خط سیر زندگی مردی را ترسیم کند که با آثار لیبرالی خود از جمله دو رساله در حکومت در سال ۱۶۸۱ با وجود سلطنت انگلیسی در حقیقت کاری به واقع انقلابی را صورت میداد.
لاک باور داشت قانون طبیعت به هر یک از ما حقوق طبیعی اعطا میکند. ما حق زندگی و حق آزادی داریم؛ مادام که این به آزادی و حقوق طبیعی دیگران تعرض نکند اما بدون عنصر اجبار ما نمیتوانیم از این حقوق طبیعی برخوردار باشیم و برای این کار باید به یک قرارداد اجتماعی بپیوندیم.
این حقوق طبیعی ما را با مستقر ساختن حکومتی که قوانینی برای حمایت از آن حقوق تحمیل میکند، تضمین میکند. چارچوبی امن برقرار میشود. در این شرایط آزادی نظری ما ممکن است محدود شده باشد اما آزادی به بالفعل ما تقویت شده است و رضایت مردم تنها پایه اقتدار این حکومت است. لاک این را کاملاً روشن میکند: «با هر آن کس که در موضع اقتدار از قدرتی که قانون به او تجاوز کند و از نیرویی که تحت فرمان خود دارد برای تحمیل آن بر تبعهای استفاده کند که قانون اجازه نداده… میتوان همانگونه مخالفت ورزید که با هرکس دیگری که به زور به حق دیگری تجاوز میکند.» و اگر حکومت یا فرمانروا، حقوق شهروندان منفرد را نقض کند مردم حق دارند شورش کنند و از این فرمانروا یا حکومت خلاص شوند.
لاک باور داشت حکومت باید فقط به منظوری عمل کند که در اصل برای آن شکل گرفته یعنی حفاظت از زندگی، آزادی و مالکیت؛ هنگامی که هر تعدادی از انسانها رضایت دادند یک جماعت یا حکومت تشکیل دهند که در آن اکثریت حق دارد عمل کند و بقیه را به دنبال خود ببرد و این بنیانی را گذاشت که لیبرالیسم جدید بر پایه آن نباشد. اینها اندیشههایی بودند که یک قرن بعد الهام بخش اعلامیه استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه شدند.
تاثیر جان لاک بر اندیشه و عمل بشری، در «آشنایی با لاک» نوشته «پل استراترن» با ترجمه «فریدون فاطمی» را نشر مرکز در ۶۴ صفحه و با قیمت ۱۵۰۰ تومان منتشر کرده است.