پیشینه
نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی دهاک (ضحاک) برمیگردد. در آن هنگام کاوه برای آنکه مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیشبند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید.
فریدون نیز پسازآنکه فرمان داد تا پاره چرم پیشبند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدینسان «درفش کاویان» پدید آمد. نخستین رنگهای پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانهای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد. درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، بهویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان میگفتند، هرچند این درفش کاویانی اساطیری نبوده است.
محمد بن جریر طبری در کتاب تاریخ خود به نام الامم و الملوک مینویسد: درفش کاویان از پوست پلنگ درستشده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است ۶۰ سانتیمتر بهحساب آوریم، تقریباٌ پنجمتر عرض و هفت متر طول میشود. ابوالحسن مسعودی در مروج اهب نیز به همین موضوع اشاره میکند.
به روایت اکثر کتب تاریخی، درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساختهشده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد. هر پادشاهی که به قدرت میرسید تعدادی جواهر بر آن میافزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ایران، در جنگی که در اطراف شهر نهاوند درگرفت درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور «بهارستان» نزد عمر بن خطاب خلیفه مسلمانان، بردند وی از بسیاری گوهرها، دُرها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود دچار شگفتی شد و به نوشته فضلالله حسینی قزوینی در کتاب المعجم مینویسد: «امیر المومنین سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند».
با فتح ایران به دست اعراب – مسلمان، ایرانیان تا دویست سال هیچ درفش یا پرچمی نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملی ایرانزمین، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاهرنگ داشت و بابک سرخرنگ به همین روی بود که طرفداران این دو را سیاهجامگان و سرخ جامگان میخواندند. از آنجائی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالهای مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی درفشها تصویر نمیشد.
نخستین تصویر بر روی پرچم ایران
در سال ۳۵۵ خورشیدی (۹۷۶ میلادی) که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال ۴۱۰ خورشیدی (۱۰۳۱ میلادی) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و ازآنپس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد تا انقلاب ایران در سال (۱۹۷۹ میلادی).
افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر
در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکههائی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود، رسمی که بهسرعت در مورد پرچمها نیز رعایت گردید. در مورد علت استفاده از خورشید دو دیدگاه وجود دارد، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد (اسد) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، بهاینترتیب همبستگی میان خانه شیر (برج اسد) با میانهٌ تابستان نشان داده میشود. نظریه دیگر بر تاًثیر آئین مهرپرستی و میترائیسم در ایران دلالت دارد و حکایت از آن دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آئین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکهها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.
پرچم در دوران صفویان
در میان شاهان سلسله صفویان که حدود ۲۳۰ سال بر ایران حاکم بودند تنها شاه اسماعیل اول و شاهطهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند. پرچم شاه اسماعیل یکسره سبزرنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت. شاهطهماسب نیز چون خود زادهً ماه فروردین (برج حمل) بود دستور داد بهجای شیر و خورشید تصویر گوسفند (نماد برج حمل) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکهها ترسیم کنند. پرچم ایران در بقیهً دوران حاکمیت صفویان سبزرنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی میکردند. البته موقعیت و طرز قرار گرفتن شیر در همهً این پرچمها یکسان نبوده، شیر گه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو بهسوی بیننده. در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن. به استناد سیاحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوی استفاده او بیرقهای نوکتیز و باریک که بر روی آن آیهای از قرآن و تصویر شمشیر دوسر علی یا شیر خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده است. به نظر میآید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سهگوشه بوده نه چهارگوش.
پرچم در عهد نادرشاه افشار
نادر که مردی خود ساخته بود توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد. در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران به وجود آمد. درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته میشد و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه برآمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: «المک الله» سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی، پادشاه هند، کشیده شده، بیرقی سهگوش با رنگ سفید در دست دارند که در گوشهً بالائی آن نواری سبزرنگ و در قسمت پائیتی آن نواری سرخ دوختهشده است. شیری با دم برافراشته بهصورت نیمرخ در حال راه رفتن است و درون دایره خورشید آن بازهم «المک الله» آمده است. بر این اساس میتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است؛ زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچمهای نظامی و ملی آمد، هرچند هنوز پرچمها سهگوشه بودند.
دورهً قاجارها، پرچم چهارگوشه
در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی اینکه شکل آن برای نخستین بار از سهگوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم اینکه آغامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد. دایره سفیدرنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید بهرسم معمول وجود داشت با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار دادهشده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتیآور اینکه شیر پرچم زمان صلح شمشیر به دست داشت درحالیکه در پرچم عهد جنگ چنین نبود. در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفیدرنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد. در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران «ابوالحسن خان شیرازی» به دربار تزار روس کشیده، پرچمی سفیدرنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر، پیشاپیش سفیر در حرکت است. سالها بعد، امیرکبیر از این ویژگی پرچمهای سه گانهً دورهً فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد. در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار میرفته است که بر روی یکی شمشیر دو سر حضرت علی و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی و دومی درفش ملی و نظامی بود.
امیرکبیر و پرچم ایران
میرزا تقیخان امیرکبیر، بزرگمرد تاریخ ایران، دلبستگی ویژهای به نادرشاه داشت و به همین سبب بود که پیوسته به ناصرالدینشاه توصیه میکرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر همان رنگهای پرچم نادر را پذیرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد (برخلاف شکل سهگوشه در عهد نادرشاه) و سراسر زمینهً پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتیمتر در گوشه بالائی و نواری سرخرنگ به همان اندازه در قسمت پائین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباٌ به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.
انقلاب مشروطیت و پرچم ایران
با پیروزی جنبش مشروطهخواهی در ایران و گردن نهادن مظفر الدین شاه به تشکیل مجلس، نمایندگان مردم در مجلسهای اول و دوم به کار تدوین قانون اساسی و متمم آن میپردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود: «الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است»، کاملاً مشخص است که نمایندگان در تصویب این اصل شتابزده بودهاند؛ زیرا اشارهای به ترتیب قرار گرفتن رنگها، افقی یا عمودی بودن آنها و اینکه شیر و خورشید بر کدامیک از رنگها قرار گیرد به میان نیامده بود. همچنین دربارهً وجود یا عدم وجود شمشیر یا جهت روی شیر ذکری نشده بود. به نظر میرسد بخشی از عجلهً نمایندگان به دلیل وجود شماری روحانی در مجلس بوده که استفاده از تصویر را حرام میدانستند. نمایندگان نواندیش در توجیه رنگهای بهکاررفته در پرچم به استدلالات دینی متوسل شدند، بدین ترتیب که میگفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پیامبر اسلام و رنگ این دین است، بنابراین پیشنهاد میشود رنگ سبز در بالای پرچم ملی ایران قرار گیرد. در مورد رنگ سفید نیز به این حقیقت تاریخی استناد شد که رنگ سفیدرنگ مورد علاقهً زرتشتیان است، اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کردهاند و اینکه سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و لازم است در زیر رنگ سبز قرار گیرد. در مورد رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهید در اسلام، بهویژه امام حسین و جانباختگان انقلاب مشروطیت بهضرورت پاسداشت خون شهیدان اشاره گردید. وقتی نمایندگان روحانی با این استدلالات مجباب شده بودند و زمینه مساعد شده بود، نواندیشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شیر و خورشید کشاندند و این موضوع را اینگونه توجیه کردند که انقلاب مشروطیت در مرداد (سال ۱۲۸۵ هجری شمسی ۱۹۰۶ میلادی) به پیروزی رسید یعنی در برج اسد (شیر). از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند و اسدالله از القاب حضرت علی است، بنابراین شیر هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شیعیان در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانهً ماه مرداد به پیروزی رسید و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است پیشنهاد میکنیم خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنیم که این شیر و خورشید هم نشانهً علی باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان و البته وقتی شیر را نشانهً پیشوای امام اول بدانیم لازم است شمشیر ذوالفقار را نیز به دستش بدهیم. بدین ترتیب برای اولین بار پرچم ملی ایران بهطور رسمی در قانون اساسی بهعنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. در سال ۱۳۳۶ منوچهر اقبال، نخستوزیر وقت به پیشنهاد هیاًتی از نمایندگان وزارتخانههای خارجه، آموزشوپرورش و جنگ طی بخشنامهای ابعاد و جزئیات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامهً دیگری در سال ۱۳۳۷ در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طی آن مقرر گردید طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد.
پرچم بعد از انقلاب
در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) در مورد پرچم گفته شده است که پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل میشود و نشانهً جمهوری اسلامی (تشکیلشده با حروف اللهاکبر) در وسط آن قرار دارد.
برگرفته از سامانه سابق حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات)
ویرایش از بهمن زاهدی