هراندازه ایرانیان برای همبستگی و همگرایی دلایل و اشتراکات بسیار و محکم دارند، به همان اندازه جمهوری اسلامی بهعنوان نظامی که از بحران و تنش و پراکندگی و تفرقه تغذیه میکند، کمتر دلیلی برای دامن زدن به واگرایی و ضدیت بین مردم پیدا میکند. از همین رو یا با پروژه و پولپاشی و لابیگری امر تفرقه را پیش میبرد و یا مردم را با مشکلات ناشی از ناکارآمدی نظام به جان هم میاندازد.
این تفرقه حتماً نباید سیاسی باشد بلکه گسترش ناهنجاریها و انواع جرائم نیز به چیزی جز پراکندگی منجر نمیشود و در یک تنازع بقاء کاملاً اجتنابپذیر هرکسی سعی میکند بهزور بازو خود را حفظ کند. بهاینترتیب جمهوری اسلامی با تشدید فروپاشی اجتماعی که فقدان همبستگی و همگرایی ملی یکی از پیامدهای آنست، تلاش میکند از فروپاشی سیاسی خود جلوگیری کند.
تمامیت ارضی ایران و تعلق به آبوخاکی که همزیستی مسالمتآمیز جمعیتِ از همه نظر متنوع ایران را تداوم بخشیده، همواره از سوی قدرتهای داخلی و خارجی و گروههای وابسته به آنها به پرسش کشیده شده و نه از سوی مردمانی که بهدوراز ترفندها و دسیسههای متکی بر منافع سیاسی، با صلح در کنار هم زندگی کردهاند. ایران مانند هر کشور متحد و یکپارچه دیگر در تمامیت مشترک و همه ساکنان خود معنی پیدا میکند. این تمامیت از سوی هیچکس جز جمهوری اسلامی که به بدخواهان ایران فرصت بهرهبرداریهای ضد ملی را میدهد در خطر قرار نگرفته است.

از سوی دیگر، سیاست و اقتصاد ایران در انحصار یک اقلیت مافیایی متشکل از روحانیت مرتجع و سپاه پاسداران است که از نظر ذهنی و عینی همدیگر را تکمیل و محافظت میکنند. آخوندها با تحریف و تحمیق توانستند پایینترین قشرهای جامعه را سالها بهعنوان پایگاه اجتماعی نظام حفظ کنند. پاسدارها هم توانستند با سرکوب مخالفان و معترضان، قدرت آخوندها را حفظ نموده و خودشان نیز در قدرت سیاسی و اقتصادی شریک شوند. بین این دو نیز یک حلقه امنیتی شکل گرفت که با پروژههایی مانند اصلاحات و پولپاشیهای گسترده در داخل و خارج کشور موفق شد زمامداری این اقلیت را استمرار ببخشد و خود نیز از سفره انقلاب سود ببرد.
ازآنجاکه مثلث زیانبار و خرابکار آخوند- امنیتی- سپاه برای حفظ قدرت خود بر سرکوب بیامان استوار است، پس همزمان سبب شکل گرفتن فراگیرترین گروه اجتماعی شد که هدفاش نهتنها در صنف و سیاست با دیگر گروههای اجتماعی مشترک است بلکه حقوقی نیز هست: دادخواهان!
کمتر شهروندی را میتوان یافت که به دلیلی در این گروه وسیع جای نگیرد آنهم درحالیکه آبوخاک و هوا و همه جنبههای محیط زیست نیز دادخواه این نظام ویرانگرند. دادخواهیِ مشترک و همگرای ایرانیان در برابر این اقلیت حاکم قادر به برانداختن آن و تغییر شرایط موجود است. اینهمه پروژه و پولپاشی جهت دروغ و تحریف و تفرقه برای به تعویق انداختن این رویداد محتوم صورت میگیرد.