روحانیت شیعه در دوران رژیم اسلامی در ایران، بیشازپیش نشان داده است که چه نظام اخلاقی، فلسفی و مذهبیای را در دنیای اندیشه و عمل دنبال میکند. این نهاد در پنج دهه اخیر همه سیاستهای موردنظر خود را با قدرت مطلقه تجسم بخشیده است و نمیتواند در پشت بهانههایی مثل «بیقدرتی»، «تحتفشار بودن»، «فقدان عِده و عُده» و «بیاطلاعی» پنهان شود. کسانی نیز که در سال ۱۳۵۷ شناختی از این نهاد نداشتند، امروز نتایج حاصل از ایدهها و سیاستهای موردنظر این نهاد را میشناسند. روحانیت هیچگاه نهادی شفاف نبوده است تا بتوان بیلان کار آن را با عدد و رقم و نقلقول از متون خود آنان گزارش داد.
هرچند این کارنامه برای این نهاد، قدرت و ثروت بیحدوحصر فراهم آورده، فساد، بیرحمی، آدمکشی، جهانخواری، فریب، تقلب و شارلاتانی اعضای آن را نیز به نمایش گذاشته است. شمار کسانی از درون روحانیت که با سیاستهای عام و موردقبول اعضای این نهاد مخالفت کردهاند، به چند صد نفر نیز نمیرسد. آنانی نیز که مخالف بودند، یا با حکم دادگاه ویژه خلع لباس و حصر شدند، یا خود لباس روحانیت را از تن بیرون آوردند. هیچ صدای متفاوتی در درون نهاد روحانیت شیعه تحمل نمیشود. با اضمحلال روحانیت در حکومت، امروز دیگر نمیتوان مرزی میان رژیم و نهاد روحانیت کشید.
کارنامه سیاه روحانیت شیعه در رژیم اسلامی ایران، در میلیونها صفحه نیز نمیگنجد؛ اما این کارنامه در مواردی مثل کشتارجمعی و جنگ، بیش از همه خود را در معرض افکار عمومی قرار میدهد. روحانیت شیعه نشان داده است که چه ظرفیتی برای قساوت و ایستادن در سمت آدمکشان حرفهای مثل قذافی، بشار اسد، پوتین و مادورو دارد. حمایت مستقیم از پوتین و بشار اسد در کشتارجمعی، بسیار فراتر از سکوت در برابر کشتار و سرکوب مسلمانان چچنی و ایغوری بهدست دولتهای روسیه و چین است که روحانیت شیعه در برابر آنها سکوت کرد.
دفاع از پوتین در حمله به اوکراین
پس از حمله پوتین به اوکراین که شامل مناطق غیرنظامی و تأسیسات زیربنایی مثل پلها (برای جلوگیری از مهاجرت مردم به اسلوواکی، مولداوی، مجارستان، لهستان و رومانی) هم میشد، ائمه جمعه سراسر کشور بهجای پوتین، ناتو را مسئول این امر معرفی کردند، درحالیکه اوکراین عضوی از ناتو نیست و سه کشور عضو ناتو هم همسایه روسیهاند. آنها بر کشتار کودکان و زنان اوکراینی و آوارگی مردم بیدفاع در سرمای زمستان چشم بستند. روحانیت شیعه بیش از صدسال است که با تمدن غربی مخالفت میکند و این مخالفت، آنها را به حامیان و تشویقکنندگان روسیه و چین و دیگر دولتهای اقتدارگرا در جنایاتشان علیه انسانها درصحنه جهانی رسانده است.
وقتی حکومت روسیه سلاح جدیدی را امتحان میکند یا مخالفی را میکشد، بوقهای تبلیغاتی رژیم اسلامی ایران چنان رفتار میکنند که گویی خود این دستاوردها را داشتهاند. بوقهای تبلیغاتی نظام حاکم بر ایران تجاوز پوتین به یک کشور دیگر را نه حمله نظامی، بلکه «عملیات ویژه» نامیدند. این، تعبیری است که پوتین برای حمله به اوکراین استفاده میکند. همه جنایات پوتین در بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران بدون پوشش خبری باقی میمانند.
دفاع از اقدامهای تروریستی علیه غیرنظامیان در اسرائیل و کشورهای غربی
از منظر بوقهای تبلیغاتی رژیم اسلامی در ایران که تحت نظر روحانیان شیعه اداره میشوند، همه ساکنان اسرائیل صهیونیستاند و مستحق مرگ و نابودی. ازاینرو حتی در خبرها به کودکان و زنانی که به دست حماس یا دیگر گروههای فلسطینی کشته میشوند، بهعنوان صهیونیست (که برای اسلامگرایان یعنی «مهدورالدم») اشاره میشود. تنها کشته شدن مسلمانانی که با رژیم اسلامی همراهی دارند، احساسات آنها را برمیانگیزد.
بوقهای تبلیغاتی تحت حکومت روحانیون شیعه حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را کار دولت آمریکا و اسرائیل و داعش را مخلوق آمریکا اعلام کردند تا جنایتهای عظیم مرتکبشده را از روی دوش مسلمانان بردارند. بوقهای تبلیغاتی حکومت نمیتوانند شادی و شعف خود را از کشته شدن شهروندان کشورهای غربی در عملیات تروریستی یا حتی بلایای طبیعی پنهان کنند.
جمهوری اسلامی ایران مستقیم و غیرمستقیم در این جنایات سهیم بوده است. بعد از جنایات ۱۱ سپتامبر، ایران محل امنی برای پنهان شدن بخشی از رهبری القاعده بود. رژیم اسلامی ایران تأمینکننده مالی حماس و جهاد اسلامی در عملیات تروریستی این گروهها علیه شهروندان اسرائیلی بوده است. این رژیم بمبهای کنارجادهای را برای طالبان تأمین میکرد تا نظامیان آمریکایی و شهروندان افغانی را از میان ببرند. خون شهروندان غیرنظامی غربی و غیر غربی، به دست نیروهای حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و حشد الشعبی عراق ریخته شده است که همه تحت حمایت مالی، نظامی و تدارکاتی رژیم اسلامی شیعه در ایران بودهاند.
مشارکت در کشتار صدها هزار و آوارگی میلیونها سوری به دست بشار اسد
تعداد روحانیون شیعه که از کشتار بیش از چهارصد هزار مسلمان به دست رژیم بشار اسد و با مشارکت مستقیم سپاه قدس و دیگر نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران انتقادی کرده باشند، به انگشتان یکدست نیز نمیرسد. روحانیون شیعه در تربیت و آموزش شیعیان افغان و پاکستانی، دو لشکر زینبیون و فاطمیون، برای این کشتار سهم داشتهاند. کشتار بیش از هفتاد هزار زن و کودک سوری با همکاری فرماندهان سپاه پاسداران، برای آنها امری عادی برای حفظ حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده است.
سیاست کشتار و ترور ایرانیان
کارنامه روحانیت شیعه علیه هموطنان خود، سیاهتر بوده است. اسلامگرایان و رژیم اسلامیشان در بیش از چهار دهه حکومت بر ایران، هزاران مخالف خود را کشتهاند، دهها هزار نفر را به زندان افکنده و شکنجه کردهاند و دهها میلیون نفر را تحت آزار و ایذای دائمی قرار دادهاند. این کشتارها در اشکال متفاوت، مثل سلاخی و زندهزنده سوزاندن از سینما رکس آبادان شروعشده و تا آبان ۹۸ و سرنگون کردن هواپیمای مسافربری با شلیک موشکهای سپاه پاسداران، ادامه داشته است. روحانیون شیعه خود فتوای این اقدامها را صادر کرده یا آنها را به اجرا گذاشتهاند، یا اگر مقام دولتی نداشتهاند، آنها را تائید، یا در برابر آنها سکوت کردهاند. به دهها هزار کشته فوق میتوانید دههاهزار جوان دیگر را اضافه کنید که بعد از باز پس گرفته شدن خرمشهر در جنگ با عراق، برای فتح کربلا و قدس به کشتن داده شدند.
بسیاری از ایرانیانی که قبل از انقلاب روحانیون را رهبران معنوی میپنداشتند، نمیتوانستند این کارنامه را باور کنند و روحانیت شیعه آنقدر این رفتار را تکرار کرد تا همه ایرانیان، از موافق و مخالف، امروز آن را باور دارند. موافقان، این رویکرد را «اِعمال حاکمیت» و مخالفان، آن را «سلاخی و سرکوب» مینامند. کسانی که خامنهای را رهبری مقتدر مینامند، دقیقاً از همین ظرفیت سلاخی و کشتار او سخن میگویند.
در کدام سمت؟
چهار مورد فوق نشان میدهند که در این چند دهه، هر جا کشتارگاهی بزرگ و وسیع برای انسانها شکلگرفته، از ایران و سوریه و عراق تا اوکراین و اسرائیل و آمریکا، روحانیون شیعه و حکومت الهیشان در کشتارها نقش داشتهاند و در سمت کشتار کنندگان قرارگرفتهاند. آنها در کشتارهای جمعی در ایران و سوریه نهتنها در سمت کشتار بودهاند، بلکه در آن مشارکت فعال داشتهاند. پاپ در روز حمله روسیه به اوکراین به سفارت روسیه در واتیکان رفت تا نگرانی خود را از حمله به آن کشور ابراز دارد، اما روحانیونی مثل سیستانی که در قدرت نیز نیستند، زبانبسته بودند. روحانیت شیعه، از هر سنخ و گروه، خود را در تارعنکبوتی از روابط اقتصادی و سیاسی با رژیم اسلامی تنیده است که نمیتواند در سمت انسانیت و اخلاق بایستد.
صلحطلبی لابی رژیم اسلامی
نکته شگفتانگیز در مورد همپیمانان روحانیت شیعه در غرب (لابی جمهوری اسلامی ایران)، آن است که در مواردی مثل دخالت نظامی دولتهای غربی در لیبی و عراق، همه به گروههای صلحطلب تبدیل میشدند، درحالیکه حملات غربیها نه علیه یک دولت دمکراتیک یا غیرنظامیان، بلکه علیه یک دیکتاتور تروریست مثل قذافی یا صدام بود؛ اما در موردحمله پوتین به یک کشور با دولتی که به شیوه دموکراتیک انتخابشده است، همه ساکت ماندهاند. حمله پوتین به اوکراین، آزمون تعیینکنندهای برای گروههای مدعی صلحطلبی در سراسر دنیا است.
مجید محمدی
برگرفته از ایندیپندنت فارسی