عصری که در آن زندگی میکنیم، بر پایه تحول همهجانبه در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، سیاسی سیصد سال اخیر در تمدن بشری به وجود آمده است؛ تحولی که ذهن و رفتار آدمی را از اقتدار کلیسا و خرافات دینی بیرون آورد و دانش و دانایی را برای انتظام جامعه و امور انسانی در صدر فکر ورزی انسانها نشاند. دانایی و دانشی که بهروزی، سلامتی و آزادی را برای بشریت به ارمغان آورد.
درواقع همسویی سلامتی، آزادی و حفظ گستره همگانی و احترام به حریم خصوصی در جداسازی آنها از هم جامعههای مدرن را با تشخص جدید در اعلامیه جهانی حقوق بشر و پروتکلهای ملیِ حقوقی به ثبت رساند و مدنیت نوین را به وجود آورد. در ایران جنبش مشروطیت بنیانهای تحول فرهنگی و تمدنی را در خود جای داد و در عصر پادشاهی سلسله پهلوی، دانش گرایی و دانشاندوزی برای تأمین امنیت خاطر شخصی و سلامت اجتماعی، جای رعیتپروری و خرافه گرایی را گرفت. بیتردید مدنیت نوین در شکل و ماهیت مشروطیت، تاریخ معاصر ایرانزمین را شکل میدهد و تأمین سلامت و تندرستی شهروندان و تحقق منفعت ملی در راستای شادابی اجتماعی و فرهنگ انسانی، از برنامههای اصلی مشروطهخواهان بوده است.
تشکیل «سازمان ملی واکسیناسیون» در دوران پادشاهی رضاشاه پهلوی و توجه بهسلامت ملت، از مواردی است که شهروند تندرست و قوی را در سرلوحه کارهای خود برای اقتدار ملی و جمعی ایران قرار داده بود. در حقیقت، سازمان ملی واکسیناسیون در دوره رضاشاه پهلوی در مقابله با شیوع وبا بهمثابه نمونهای از رفتارهای مدنی در تأمین سلامت و بهداشت جامعه و شهروندان ایرانی به شمار میرود که در شرایط فعلی که کشور گرفتار بیتدبیری و بیمسئولیتی رژیم جمهوری اسلامی است، اندکی از خاطره جمعی و ملی ایرانیان را به تکاپو وامیدارد؛ تکاپو و تلاشی که با تأکید بر پیشرفتهای پزشکی و تکیهبر رفتارهای مدنی و شخصی، میتواند بخش عمدهای از سلامت جامعه فعلی را تأمین کند. تردیدی نیست که آموزش شیوههای نوین بهداشتی و پزشکی به شهروندان (بهداشت در برابر واکسیناسیون)، همانطور که بخش عمدهای از پزشکان و دستاندرکاران سلامت جوامع بر آن پرداختهاند، بیهودگی هنجارها و رفتارهای دینی در برابر ویروس کُرونا را نشان میدهد و ارزش و اهمیت دانش نوین پزشکی و محوریت دانایی و فرهنگ مدرن را در عرصههای کاربردی سلامت جامعه و اشخاص، به اثبات میرساند.
همانطور که به کار گرفتن دانش نوین پزشکی باعث امنیت جانی و سلامت شخصی ملت ایران است، تحکیم دیکتاتوری به بهانه قرنطینه و بیتوجهی به حقوق شهروندان ایرانی، از خطرات موجود در شرایط شیوع ویروس کُرونا به شمار میرود؛ درواقع با تشریح و روشن کردن نظارت دوطرفه حکومت/ ملت و حکمرانی خوب و مقابله علمی با ویروس- که از ماهیت و کارآیی جمهوری اسلامی خارج است- میتواند بخشی از فعالیتهای مدنی را در راستای رسیدن به آزادی و دمکراسی در ایران متحقق ساخته و مبارزه مدنی و ملی را از آفتهای ذهنی و آلودگیهای رفتاری که متأسفانه بخشی از اپوزیسیون را گرفتار در برخوردهای غیراخلاقی و ایجاد انحراف در مبارزه ملی و مدنی کرده است، رها سازد. در همین رابطه میتوان به ترفندهای تازه عوامل رژیم در برپایی کمپینهای ساختگی ضد تحریم، تهیه و انتشار بیانیههای امنیتی و ضد ملی و حرمتشکنی از حریم شخصی مبارزان راه آزادی ایران اشاره کرد. اقداماتی که هدفی جز انحراف افکار عمومی از مطالبات حقوقی و میهنی نداشته و انرژی و توان اپوزیسیون را از اهداف مبارزاتی میگیرد؛ در چنین شرایطی، هماهنگی میان مبارزه مدنی و تأمین سلامت ملی در مقابله و اطلاعرسانی از توطئههای فرقه تبهکار حاکم بر ایران، ضروریترین وظیفه هر مبارز و عاجلترین اقدام مبارزاتی است. اقدام و ضرورتی که مبتنی بر اندیشه کرامت انسانی بوده و بهدوراز خرافات مذهبی، با دانش گرایی، خشنودی و سلامت جسمی و روانی جامعه را به ارمغان میآورد.