در گفت‌وگو با دکتر نادر زاهدی درباره نامه به جو بایدن

Joe Biden

در گفت‌وگو با معاون دبیر کل حزب مشروطه ایران
درباره نامه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) به جو بایدن

اخیراً در وب‌سایت حزب مشروطه ایران نامه‌ای به زبان انگلیسی با امضای چند تن از مسئولین و اعضای حزب مشروطه ایران و ده‌ها فعال منفرد سیاسی خطاب به جو بایدن انتشار یافت. ازآنجاکه ترجمه فارسی این نامه هم‌زمان منتشر نشد، ترجمه‌های گوناگونی در فضای مجازی از این نامه پخش شد که زمینه را برای دامن زدن به سوءتفاهم‌ها بیشتر کرد. ترجمه فارسی نامه ده روز پس از انتشار انگلیسی آن در وب‌سایت فارسی حزب مشروطه منتشر شد. در این فاصله موجی از انتقادات و مخالفت‌های بخشی از نیروهای اپوزیسیون به‌سوی حزب مشروطه ایران سرازیر شد. به همین دلیل رسانه اخترنیوز با یکی از مسئولین حزب مشروطه ایران، آقای دکتر نادر زاهدی معاون دبیر کل حزب به گفت‌وگو نشست و پرسش‌هایی مطرح کرد.

اختر قاسمی: جناب آقای دکتر زاهدی هدف شما از نوشتن چنین نامه‌ای چه بود؟

دکتر نادر زاهدی: همان‌طور که در متن نامه هم آمده است، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) به همراه جمعی از وطن‌پرستان ایرانی، با ارزیابی حساسیت شرایط سیاسی و دیپلماتیک ایران و اظهارنظرهایی که از سوی کاندیدای دمکرات‌ها آقای جو بایدن در کارزارهای انتخاباتی در خصوص روابط با جمهوری اسلامی بیان داشته بود، به این جمع‌بندی رسید که مواضع خود را با نامه‌ای به ایشان اطلاع دهد. در این نامه ما اشاره داریم به دغدغه‌هایی که مخالفان رژیم جمهوری اسلامی در خصوص کشورمان دارند. در بخشی آمده است «یکی از نگرانی‌های عمده ما کارنامه اسفناک رژیم کنونی ایران درزمینهٔ حقوق بشر است و تهدیدی که متوجه صلح و امنیت جهانی، آرامش و پایداری خاورمیانه و منافع ملی آمریکا می‌کند، آمریکا کشور بزرگی که بسیاری از ما آن را خانه (دوم) خود می‌دانیم.» بنابراین حساسیت ملی ما نویسندگان این نامه تنها سرنوشت و چارچوب سرزمین ایران است.

اولین هدف ما رساندن صدای اعتراضات و مخالفان رژیم به گوش ایشان بود که در داخل برنامه‌های انتخاباتی از ایجاد ارتباط با جمهوری اسلامی و بازگشت به برجام سخن گفته بودند. درواقع ما می‌خواستیم به ایشان وجود مخالفان و ایران‌پرستانی را یادآوری کنیم که نماینده ایرانی غیر از جمهوری اسلامی هستند و درصدد ایجاد نظامی دمکراتیک و حقوقی در ایران هستند. بر این اساس در آن نامه نوشته‌ایم «در مقام نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در پی آن هستیم که باب گفتگو را درباره سیاست آمریکا در برابر رژیم ایران بازکنیم و نشان بدهیم چگونه جامعه ایران ساکن غرب می‌تواند به تغییر رویکرد آمریکا به ایران کمک کند. ما آرمان‌های بزرگی برای ایران و مردمش داریم و مشتاقانه خواهان آن هستیم که گفتگویی استوار را به امید دستیابی به آن آرمان‌ها آغاز کنیم.» در اصل نویسندگان نامه احساس کردند که از این فرصت به‌دست‌آمده در راستای تبیین و روشنگری اهداف دمکراتیک و ملی خود استفاده نموده و ماهیت ضد مردمی و غیر دمکراتیک ایران جمهوری اسلامی را به نامزد انتخاباتی حزب دمکرات آمریکا اطلاع دهیم.

اختر قاسمی: حزب مشروطه این نامه را به زبان انگلیسی در وب‌سایت انگلیسی خود منتشر کرد بدون اینکه فارسی نامه را برای ایرانیان منتشر کند، برای همین هم ترجمه‌های گوناگون نامه بیشتر به سو تفاهم‌ها دامن زد، چرا از ابتدا برای آگاهی مردم هم‌زمان فارسی آن را هم منتشر نکردید؟

دکتر نادر زاهدی: حزب مشروطه ایران مسئول ترجمه‌های اشتباه دیگران نیست که به‌منظور مقاصد سیاسى ضد ما انجام می‌گیرد. ترجمه فارسى و رسمى این نامه چند روز دیرتر در فضاى مجازى پخش شد. تجربه نشان داده است که نامه‌نگاری‌ها به مراجع خارجى باید اول به زبان خودشان نوشته و بعد به فارسى ترجمه شوند.

اختر قاسمی: چرا حزب مشروطه به مقامی در امریکا نامه می‌نویسد که فعلاً فقط کاندیدای ریاست جمهوری است و هنوز بر مسند کار نیست. شما با این نامه درواقع پیروزی او را حتمی دانستید و مدام به او می‌گویید که مثلاً دولت شما باید در ارتباط با جمهوری اسلامی به نقص حقوق بشر و یا حمایت جمهوری اسلامی از تروریسم و …. توجه کند؟ به نظر شما در عرف سیاست بین‌المللی این به چه معناست؟

دکتر نادر زاهدی: همان‌طور که از محتوای نامه پیدا است، نویسندگان این نامه جو بایدن را که نامزد حزب دمکرات آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری در ماه‌های آینده است، خطاب قرار داده‌اند. از مهم‌ترین دغدغه‌های ما این بود که عملکرد باراک اوباما را به جو بایدن یادآوری کنیم و این نکته را در روی میز او که بازگشت به برجام و برقراری رابطه دیپلماتیک با رژیم را جزو برنامه‌های خود اعلام داشته است گوشزد کنیم که وطن‌پرستان ایرانی در راستای منافع ملی ایران ازاین‌گونه رفتار و برخورد آگاهی دارند و آن را رصد می‌کنند؛ بنابراین ما پیروزی ایشان را فرض نگرفته‌ایم. هم‌چنین نامه‌نگاری به شخصیت‌های سیاسی اعم از روسای جمهوری یا کاندیدهای احتمالی که از افراد مطرح در سیاست و دیپلماسی هستند، عرف پذیرفته‌شده‌ای است و یکی از راهکارهای مبارزاتی بشمار می‌رود.

اختر قاسمی: چرا در نامه هیچ اشاره‌ای به حمایت حزب دمکرات از ابتدای ورود انقلابیون اسلامی نشده؟ چرا هیچ جا گفته نشد که مردم ایران مخالف سیاست‌های حزب دمکرات امریکا هستند و به‌نوعی سرخورده شدند؟

دکتر نادر زاهدی: اتفاقاً در بخشی که به جو بایدن یادآوری شده سیاست‌های اوباما را در پیش نگیرد، این مسئله مورداشاره شما هم مدنظر بوده است. وقتی ما به مبارزات معترضان در داخل ایران در مقاطع مختلف تاریخی اشاره می‌کنیم، درواقع به‌نوعی آگاهی مردم ایران از سیاست‌های حزب دمکرات را یادآور می‌شویم. همان‌طور که خودتان هم اشاره کردید، ایشان فعلاً رئیس‌جمهور آمریکا نیستند که مسئله مذهبی‌ها را مطرح کنیم. ما اولویت‌های مبارزاتی و دیپلماتیک را در نظر داشتیم که بیان کردیم.

اختر قاسمی: در بخشی از نامه به مسئله برجام و موقعیت خطرناکی که برنامه‌های هسته‌ای رژیم برای ایران به وجود آورده است، اشاره‌کرده‌اید. فکر می‌کنید جو بایدن در رابطه با برجام دقیقاً سیاست اوباما را پیش ببرد و یا حتی فراتر از آن؟

دکتر نادر زاهدی: بله در نامه به برخوردهای رئیس‌جمهوری پیشین ایالات‌متحده آمریکا، باراک اوباما که از حزب دمکرات بوده اشاره‌شده و ضمن یادآوری آن سیاست‌ها که به ضرر ایران و منافع ملی ایرانیان بود، از جو بایدن خواسته‌شده که حساسیت‌های ایرانیان مخالف را مدنظر داشته و راه اشتباهی که اوباما رفته را در پیش نگیرد. در اشاره به این مسئله در نامه نوشته‌شده است «دولت پرزیدنت اوباما در پی آن بود که با توافق برجام، تکاپوی رژیم جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را کُند کند و امیدوار بود که این توافق رفتار جمهوری اسلامی را دگرگون سازد. این انتظارات هرگز برآورده نشد. سود مالی که از این توافق به رژیم رسید، بجای آنکه صرف بهبود حال‌وروز ایرانیان شود، برای ماجراجویی‌های رژیم در منطقه خاورمیانه و حمایت از گروه‌های تروریستی خرج شد. خروج پرزیدنت ترامپ از برجام حقیقتاً توانایی رژیم را در ماجراجویی‌های شوم خارج از مرزهای ایران محدود کرده است؛ اما درست همانند پرزیدنت اوباما، پرزیدنت ترامپ نیز در پرداختن به اصلی‌ترین بخش یک سیاست اصولی و محکم در برابر رژیم کوتاهی کرده است و آن همانا پرداختن به درد و رنج مردم ایران زیر ستم جمهوری اسلامی است.

اختر قاسمی: در بخشی از نامه به مبارزات داخل ایران و خصوصاً اعتراضات آبان ماه و برخورد خشن رژیم جمهوری اسلامی اشاره‌شده است، در این رابطه حتی خود وزارت خارجه امریکا و عفو بین‌الملل هم‌بارها اشاره‌کرده و منتقدین معتقدند توضیح واضحات بوده، شما چه میگویید؟

اختر قاسمی در گفت و گو با دکتر نادر زاهدی

دکتر نادر زاهدی: شکی نیست که اولویت اصلی و اول ما، مسائلی است که در داخل ایران اتفاق می‌افتد. در چند ماه اخیر ماشین سرکوب جمهوری اسلامی خشن‌تر و سرکوبگرتر از قبل وارد میدان شده است. کسانی که در داخل هستند در موقعیتی خط مقدم قرار دارند، اما ماها که در خارج از ایران هستیم، باید اطلاع‌رسانی و آگاهی دهی به مجامع بین‌المللی و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی و سیاسی را در دستور کار خود قرار دهیم. به همین منظور در بخش‌هایی از آن نامه سعی داشتیم به اطلاع جو بایدن برسانیم که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری آمریکا، با رژیمی در ایران طرف خواهد شد که به هیچ معیار انسانی و حقوقی پای بند نیست و شهروندان ایرانی را بی‌محابا به چوبه‌های اعدام و مراکز شکنجه کشانده است. بر این اساس ما در نامه نوشته‌ایم «کارنامه رژیم جمهوری اسلامی به‌ویژه درزمینهٔ حقوق زنان و کودکان دهشتناک است. این رژیم درواقع تبعیض و بهره‌جویی از این دو گروه را نهادینه کرده است. سرگذشت رومینا اشرفی شاید شما را به‌عنوان یک پدر تحت تأثیر قرار دهد. بهار امسال، رومینا، دختری چهارده‌ساله، به دست پدرش با یک داس در «قتلی ناموسی» کشته شد درحالی‌که قوانین جمهوری اسلامی که بر پایه احکام شریعت مبتنی است، قاتل او را تا حدود زیادی از مجازات معاف می‌کند. رسانه‌ها در ایران گزارش دادند که پدر رومینا پیش از قتل او با یک وکیل مشورت کرده بود تا خیالش آسوده شود که قوانین به او اجازه «قتل ناموسی» را می‌دهد. درباره زندگی و قتل ندا بسیاری نکات نا پذیرفتنی وجود دارد: از اینکه رژیم جمهوری اسلامی آمار «قتل‌های ناموسی» را اعلام نمی‌کند گرفته تا اینکه قوانین شرعی پدری را که مرتکب قتل فرزندش شود، با کمترین مجازات آزاد می‌کند. در ایران حداقل سن ازدواج ۱۳ سال است و رومینا در دستان پدرش همچون مایملکی بود که هرگونه بخواهد با او رفتار کند. فریادهایی که از درون و بیرون ایران برای غیرقانونی کردن ازدواج کودکان بلند می‌شود، بر گوش‌های کر رژیم کارگر نمی‌افتد.»

اختر قاسمی: برخی از نیروهای اپوزیسیون به شما انتقاد می‌کنند که شما درواقع خود را تنها نمایندگان برون مرز می‌دانید، آیا شما برای نوشتن چنین نامه‌ای با دیگر سازمان‌ها یا افراد منفرد اپوزیسیون تماسی گرفتید و نظر خواستید؟ مثلاً با شاهزاده رضا پهلوی؟

دکتر نادر زاهدی: املا این‌که راه نامه‌نگاری برای همه افراد، احزاب، تشکل‌ها و مخالفان جمهوری اسلامی باز است و نامه‌نگاری به‌منزله انحصار آن نیست؛ بنابراین ما به‌عنوان بخشی از اپوزیسیون این رفتار و تصمیم را سنجیده و سپس مبادرت به نامه‌نگاری کرده‌ایم. راجع به تماس با دیگران بالطبع اگر تماسی در میان نبود، نامه به این شکلی که منتشرشده، ارسال و رسانه‌ای نمی‌شود. اگرچه اصول تشکیلاتی و تشخیص امضاکنندگان نامه در اولویت است و نظر افرادی که در جریان این نامه بودند، همان امضاکنندگان و همین محتوای نامه است.

اختر قاسمی: شما در بخشی از نامه به‌نوعی از پیروزی جو بایدن مطمئن هستید و می‌نویسید که ما امیدوار هستیم که در مذاکرات با جمهوری اسلامی حضورداشته باشیم، دراین‌باره چه می‌گویید؟

دکتر نادر زاهدی: همان‌طور که در جواب‌های قبلی اشاره کردم، این نامه به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری آینده آمریکا نوشته‌شده و ما در مقام پیش‌بینی و قطعیت انتخاب ایشان به ریاست جمهوری آمریکا نبوده‌ایم. هر آنچه در نامه آمده است، تنها یادآوری وضعیت سیاسی و دیپلماتیک ایران و حساسیت‌های بخشی از اپوزیسیون است. به نظرم این نکته که ما خواستار حضور در هر نوعی از مذاکرات با جمهوری اسلامی هستیم، یکی از نقاط قوت و تأثیرگذاری اپوزیسیون است که در کنار دیگر روش‌های مبارزاتی می‌تواند بر تحقق اهداف دمکراتیک و ضد جمهوری اسلامی در عرصه‌های دیپلماتیک و سیاست امریکا راجع به ایران مؤثر باشد.

اختر قاسمی: فکر نمی‌کنید که حزب مشروطه ایران با نوشتن چنین نامه‌ای به نماینده حزب دمکرات امریکا برای گفتگو در میان نیروهای مخالف برانداز اپوزیسیون درون و برون ایران به نیرویی سازش‌کار متهم شود و ضربه به خود بزند؟

دکتر نادر زاهدی: نه من این‌چنین فکر نمی‌کنم. کسی یا حزبی که سودای سازش‌کاری دارد، در رفتار و نامه‌نگاری آن را به نحو بارز نشان می‌دهد. شما اگر با دقت نامه را بخوانید می‌بینید که چیزی که در آن جریان دارد، رساندن صدای اپوزیسیون برانداز و حفظ منافع ملی ایران و افشای ماهیت و صورت خشن، ضد ملی و غیر دمکراتیک جمهوری اسلامی است. بندبند این نامه اتفاقاً در مقابل هرگونه سازش با جمهوری اسلامی و هشدار بر هرگونه سازش احتمالی کاندید حزب دمکرات آمریکا با جمهوری اسلامی است.

اختر قاسمی: به‌جز تعدادی از مسئولین و اعضای حزب مشروطه ایران که نامه را امضا کردند، ده‌ها فعال مستقل دیگر هم نامه را امضا کردند. فکر می‌کنید چرا این‌قدر حمله‌ها به سمت شما صورت گرفت؟ فکر می‌کنید نشان‌دهنده اهمیت عملکرد حزب مشروطه است؟

دکتر نادر زاهدی

دکتر نادر زاهدی: براى پاسخ به این پرسش باید روابط درهم‌پیچیده فعالین سیاسى و سازمان‌ها را با یکدیگر بررسى کرد. حزب مشروطه ایران در میان احزاب ایرانى تنها حزبى است که در خارج از ایران تشکیل‌شده و ٢٧ سال است که فعالیت مستمر برعلیه جمهورى اسلامى را در پرونده خود ثبت کرده. در این سال‌ها ما موج‌سواری را فعالیت سیاسى بشمار نیاورده‌ایم.

اختر قاسمی: انتقاد دیگری که نیروهای مخالف دیگر در اپوزیسیون به شما دارند این است شما می‌خواهید نقش لابی را در امریکا بازی کنید یعنی همان نقش نایاک را به عهده بگیرید و این حتی در بین نیروهای مشروطه‌خواهی شکافی ایجاد کرده است، دراین‌باره چه می‌گویید؟

دکتر نادر زاهدی: در رفتارهای سیاسی امروزه، لابی‌گری و ایجاد کانال‌های ارتباطی برای ارائه نظریات سیاسی و پیشبرد اهداف دمکراتیک و حزبی، یکی از اساسی‌ترین فعالیت‌های پذیرفته‌شده سیاسی است؛ لابی‌گری منحصر به نامه‌نگاری نیست و رفتارها و برخوردهای دیگری چون حضور در جلسات نمایندگان پارلمان‌ها، مشاوره و هم‌اندیشی با سیاست‌مداران و… را جزو لابی‌گری می‌دانند. هم چنان‌که در اپوزیسیون ایران لابی‌گری منحصر به حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) نبوده و هر سازمانی، حزبی یا شخصی که به این نتیجه برسد که از راه لابی‌گری می‌تواند اهداف سیاسی و تشکیلاتی خود را پیش ببرد، می‌تواند به لابی‌گری بپردازد. نایاک هم به‌عنوان لابی جمهوری اسلامی است و به نظرم شبیه‌سازی لابی‌گری در اپوزیسیون با این نهاد جمهوری اسلامی دور از انصاف و واقع‌بینی سیاسی است.

برگرفته از اخترنیوز

نامه به فارسی

نامه به انگلیسی

نامه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) به جو بایدن

 

جناب آقای بایدن، معاون محترم ریاست جمهوری آمریکا [۱]

به‌عنوان گروهی از ایرانیان مهاجر، ازجمله ایرانیان ساکن آمریکا، این نامه را به شما می‌نویسیم تا از حقوق شهروندان ایرانی در ایران و همچنین منافع ایرانیان آمریکا دفاع کنیم. ایران کشوری پیچیده با تاریخی به درازای هزاران سال است که این تاریخ، ایران کنونی را شکل داده است.

یکی از نگرانی‌های عمده ما کارنامه اسفناک رژیم کنونی ایران درزمینهٔ حقوق بشر است و تهدیدی که متوجه صلح و امنیت جهانی، آرامش و پایداری خاورمیانه و منافع ملی آمریکا می‌کند، آمریکا کشور بزرگی که بسیاری از ما آن را خانه (دوم) خود می‌دانیم.

دولت پرزیدنت اوباما در پی آن بود که با توافق برجام، تکاپوی رژیم جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را کند و امیدوار بود که این توافق رفتار جمهوری اسلامی را دگرگون سازد. این انتظارات هرگز برآورده نشد. سود مالی که از این توافق به رژیم رسید، بجای آنکه صرف بهبود حال‌وروز ایرانیان شود، برای ماجراجویی‌های رژیم در منطقه خاورمیانه و حمایت از گروه‌های تروریستی خرج شد. خروج پرزیدنت ترامپ از برجام حقیقتاً توانایی رژیم را در ماجراجویی‌های شوم خارج از مرزهای ایران محدود کرده است؛ اما درست همانند پرزیدنت اوباما، پرزیدنت ترامپ نیز در پرداختن به اصلی‌ترین بخش یک سیاست اصولی و محکم در برابر رژیم کوتاهی کرده است و آن همانا پرداختن به درد و رنج مردم ایران زیر ستم جمهوری اسلامی است.

هر بار که ایرانیان با مسالمت به امید جامعه‌ای عادلانه و آزاد بانگ حق‌خواهی سر داده‌اند، با خشونت عریان، شکنجه، زندان‌های درازمدت و کشتار روبرو شده‌اند. در دی‌ماه ۱۳۹۶، رژیم تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم را با کشتار فراوان و احکام زندان طولانی سرکوب کرد. جنبش زنان ایران علیه حجاب اجباری با احکامی‌ خودسرانه و بی‌رحمانه سرکوب شد، ازجمله با محکومیت بسیاری از فعالان به ده‌ها سال زندان برای نافرمانی مدنی ساده و سرپیچی از قوانین تبعیض‌آمیز و ظالمانه. اعتراضات کارگران برای حقوق ابتدایی و مطالبه مزدهای پرداخت‌نشده به رویدادی روزمره در ایران تبدیل‌شده است، حتی باوجودآنکه رژیم کارگران معترض را با سخت‌ترین مجازات سرکوب می‌کند.

در آبان ماه ۱۳۹۸، انبوه ایرانیان درده‌ها شهر و شهرک گرد هم آمدند و به فساد رژیم، سوء مدیریت اقتصاد و نقض حقوق بشر اعتراض کردند. برخلاف تظاهرات سال ۱۳۸۸ که عمدتاً بر اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آن سال معطوف بود، اعتراضات سال ۱۳۹۸ مشروعیت کل رژیم جمهوری اسلامی را زیر سؤال می‌برد. در این اعتراضات، بیش از ۱۵۰۰ تن در خیابان‌ها کشته شدند و هزاران نفر دیگر نیز دستگیر شدند. هنوز از محل نگهداری و سرنوشت بسیاری از بازداشت‌شدگان خبری در دست نیست. همین تازگی، سه جوانی که در پی اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیرشده بودند، در دادگاه‌های فرمایشی به اعدام محکوم شدند، بیدادگاه‌های فرمایشی که آنان را از روند دادرسی عادلانه و حق دسترسی کامل به وکیل محکوم کرده است.

کارنامه رژیم جمهوری اسلامی به‌ویژه درزمینهٔ حقوق زنان و کودکان دهشتناک است. این رژیم درواقع تبعیض و بهره‌جویی از این دو گروه را نهادینه کرده است. سرگذشت رومینا اشرفی شاید شمارا به‌عنوان یک پدر تحت تأثیر قرار دهد. بهار امسال، رومینا، دختری چهارده‌ساله، به دست پدرش با یک داس در «قتلی ناموسی» کشته شد، درحالی‌که قوانین جمهوری اسلامی که بر پایه احکام شریعت مبتنی است، قاتل او را تا حدود زیادی از مجازات معاف می‌کند. رسانه‌ها در ایران گزارش دادند که پدر رومینا پیش از قتل او با یک وکیل مشورت کرده بود تا خیالش آسوده شود که قوانین به او اجازه «قتل ناموسی» را می‌دهد. درباره زندگی و قتل ندا بسیاری نکات نا پذیرفتنی وجود دارد: از اینکه رژیم جمهوری اسلامی آمار «قتل‌های ناموسی» را اعلام نمی‌کند گرفته تا اینکه قوانین شرعی پدری را که مرتکب قتل فرزندش شود، با کمترین مجازات آزاد می‌کند. در ایران حداقل سن ازدواج ۱۳ سال است و رومینا در دستان پدرش همچون مایملکی بود که هرگونه بخواهد با او رفتار کند. فریادهایی که از درون و بیرون ایران برای غیرقانونی کردن ازدواج کودکان بلند می‌شود، بر گوش‌های کر رژیم کارگر نمی‌افتد.

بنا بر همین موارد نقض گسترده حقوق بشر و بسیاری موارد فاحش دیگر و همچنین نگرانی جامعه ایرانیان آمریکا، نیاز فوری دیدیم تا شما را مورد خطاب قرار دهیم. بسیاری از ایرانیان آمریکا در همین بیست سال گذشته به آمریکا مهاجرت کرده‌اند و تحت حکومت جمهوری اسلامی زاده و بزرگ‌شده‌اند. آنان می‌توانند دیدگاه‌های باارزشی به شما ارائه دهند درباره اینکه رژیم و کارگزارانش چگونه عمل می‌کنند، آرمان‌های مردم ایران چیست و چگونه با رژیم روبرو شوید تا به آزادی و بهروزی مردم ایران که زیر بار ناکارآمدی و فساد روزافزون رژیم رنج می‌کشند کمک برسانید. با خوش‌بینی و از روی حسن نیت، مجموعه‌ای از سیاست‌های پیشنهادی را به شما ارائه می‌دهیم تا آن‌ها را مدنظر قرار دهید.

تهدیدات جمهوری اسلامی علیه امنیت ملی آمریکا

به استناد وزارت خزانه‌داری آمریکا، جمهوری اسلامی منبع اصلی تأمین مالی حزب‌الله لبنان است و تخمین زده می‌شود که سالانه دست‌کم هفت‌صد میلیون دلار به این سازمان کمک مالی می‌کند. این در حالی است که میلیون‌ها ایرانی در فقر مطلق بسر می‌برند و پیاپی علیه غارت ثروت ملی ایران برای گسترش تروریسم بانگ اعتراض سر داده‌اند. شبکه تبهکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزب‌الله از تروریسم منطقه‌ای، افروختن آتش جنگ در خاورمیانه و ایجاد سیل پناهندگان فراتر می‌رود. نیروهای نیابتی رژیم اهداف شوم و بدخیم آن را در سراسر جهان و قلب ایالات‌متحده پیگیری می‌کنند. حزب‌الله عمیقاً درگیر قاچاق مواد مخدر در سراسر جهان است. در سال ۲۰۰۸، ستاد مبارزه با مواد مخدر آمریکا تشخیص داد که حزب‌الله در قاچاق کوکائین از آمریکای لاتین به غرب آفریقا فعال است، همچنین از ونزوئلا و مکزیک به ایالات‌متحده آمریکا. در سال ۲۰۱۱، مأموران ویژه ستاد مبارزه با مواد مخدر آمریکا نقشه سپاه پاسداران و حزب‌الله را برای ترور سفیر عربستان سعودی در پایتخت آمریکا کشف و خنثی کردند.

از سال ۲۰۱۳، موسسه مبنا- یک موسسه به‌ظاهر خصوصی وابسته به سپاه پاسداران در ایران- تلاشی گسترده و هماهنگ را آغاز کرد تا سامانه‌های کامپیوتری ۱۴۴ دانشگاه آمریکایی، ۱۷۶ دانشگاه در سراسر جهان، ۴۷ شرکت آمریکایی و بین‌المللی خصوصی، وزارت کار آمریکا، کمیسیون فدرال نظارت بر انرژی آمریکا، ایالت ‌هاوایی، ایالت ایندیانا و صندوق کودکان سازمان ملل را هک کند. در سال ۲۰۱۸، وزارت دادگستری آمریکا ۹ ایرانی را به خاطر جرائم اینترنتی و تلاش برای هک کردن سامانه‌های کامپیوتری تحت تعقیب قرار داد. در دادخواست آمده است که این ۹ نفر به دستور دولت جمهوری اسلامی به‌ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار می‌کردند.

در جولای ۲۰۱۷، یک عضو بسیج به نام محسن دهنوی- اگرچه دارای روادید ورود به آمریکا بود- از مرز هوایی آمریکا بازگردانده شد و اجازه ورود به خاک آمریکا را نیافت. او می‌خواست تحت پوشش پژوهشگر سرطان در بیمارستانی در شهر بوستون به آمریکا وارد شود. دهنوی در دانشگاه صنعتی «شریف» تهران عضو بسیج دانشجویی بود. نقش بسیج در دانشگاه‌ها تهدید و ارعاب دانشجویان آزادیخواه از طریق توسل به خشونت است و همچنین سرکوب مردم در جامعه بیرون از دانشگاه. به‌عنوان عضوی از حزب «ایران سربلند»، دهنوی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و در اسفندماه ۱۳۹۸ به این مجلس راه یافت.

به‌عنوان گروهی از ایرانیان آمریکا ناامید و سرخورده شدیم که دیدیم برخی چهره‌های بلندپایه حزب دموکرات، از راه دادن دهنوی به آمریکا پشتیبانی کردند. درحالی‌که ایالات‌متحده آمریکا مبالغ کلانی برای حفاظت از خود در برابر رژیم جمهوری اسلامی خرج می‌کند، باید مطمئن شود که مقامات رژیم از نظام مهاجرت آمریکا سوءاستفاده نمی‌کنند. با توجه به پیشینه دراز رژیم در ترور چهره‌های اپوزیسیون در خارج از ایران، این کار به امنیت ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا نیز کمک می‌کند.

ممنوعیت روادید آمریکا برای شهروندان ایرانی که از سوی دولت آقای ترامپ وضع‌شده است، توانسته است از ورود بسیاری از عمال و گماشتگان رژیم جمهوری اسلامی به آمریکا جلوگیری کند، اما به بهایی سنگین برای جامعه ایرانیان آمریکا. همان‌گونه که بسیاری از کارشناسان از آغاز این ممنوعیت گوشزد کرده‌اند، روش‌هایی کارآمدتر و هوشمندانه‌تر برای محافظت از امنیت آمریکاییان از آزارهای جمهوری اسلامی وجود دارد، روش‌هایی که به شهروندان عادی ایرانی اجازه می‌دهد که آزادانه میان دو کشور سفر کنند. دسترسی آمریکاییان به ایران برای ارتباط دوسویه با فعالان مدنی و حقوق بشر در ایران حیاتی است، به‌ویژه زمانی که اینترنت در ایران مورد سانسور و فیلتر قرار می‌گیرد تا جریان آزاد اطلاعات متوقف شود. پیشنهاد ما ممنوعیت کامل و مطلق ورود مقامات رژیم و وابستگانشان به آمریکا است تا زمانی که دشمنی رژیم با آمریکا و ایرانیان آمریکا متوقف شود و وضعیت حقوق بشر به گونه قابل‌ملاحظه‌ای بهبود یابد.

همچنین پیشنهاد دیگر ما این است که وزارت خزانه‌داری آمریکا، وزارت دفاع و سازمان امنیت ملی آمریکا از نفوذ و توانایی‌های خود درزمینهٔ امنیت سایبری برای مقابله با تروریسم مالی و سایبری رژیم استفاده کنند. با قطع کانال‌های کمک مالی رژیم به نیروهای نیابتی تروریست و تبهکارش و همچنین مقابله با حملات سایبری رژیم، آمریکا می‌تواند نفوذ شوم جمهوری اسلامی را تا حدود زیادی فلج کند. حیاتی است که دولت بعدی آمریکا رویکردی نیرومند، قاطع و متناسب در برابر این تهدید اتخاذ کند. نیازی به گوشزد نیست که شیوه‌های جنگ مدرن امروزه به‌سرعت تحول می‌یابند و برای آنکه تضمین کنیم که نیروی نظامی آمریکا درگیر جنگ خارجی دیگری نخواهد شد، حیاتی است که توانایی‌های سایبری ویرانگر جمهوری اسلامی پیش از آنکه دیر شود، از کار بیافتد.

سلاح‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی خطری برای مردم ایران و جهان

علیرغم اهداف شرافتمندانه‌ای که دولت آمریکا در نظر داشت، توافق برجام از نطفه دچار مشکلات بنیادین و پایه‌ای بود. آمریکا با حسن نیت وارد توافق برجام شد تا به جمهوری اسلامی فرصتی بدهد تا روابط خود را با آمریکا و غرب بهبود ببخشد. لیکن جمهوری اسلامی هرگونه آشتی را رد کرد و رهبر رژیم، خامنه‌ای، آمریکا را «دشمن همیشگی» خواند. بازرسان بین‌المللی از دسترسی به برخی از حساس‌ترین پایگاه‌های اتمی ‌منع شدند؛ و موشک‌های آزمایشی با شعارهای یهودستیزانه در راستای نسل‌کشی (یهودیان اسراییل) پرتاب شدند. شهروندان آمریکایی و روزنامه‌نگاران به گروگان گرفته شدند. عملیات نظامی مشترک با روسیه در سوریه آغاز شد؛ و پول و اسلحه به شورشیان حوثی در یمن و طالبان در افغانستان سرازیر شد. فرجام برجام ادامه جنگ فرسایشی در سوریه، عراق و یمن بود که به مرگ و گرسنگی میلیون‌ها شهروند غیرنظامی به‌ویژه کودکان و آوارگی میلیون‌ها تن دیگر انجامید؛ و به بحران‌های اجتماعی اقتصادی دامن زد که به‌ویژه دامن کشورهای اروپایی را گرفت.

بسیاری از ایرانیان آمریکا از آغاز و در کلیت با توافق برجام مخالفت کردند و درباره آن هشدار دادند. امیدواریم درصورتی‌که جمهوری اسلامی به‌پای میز مذاکره برگردد، صداها و دیدگاه‌های چنین کسانی نیز شنیده شود. بر این باوریم که هرگونه توافقی با رژیم باید تنها به بحران هسته‌ای محدود نشود، بلکه به کارنامه اسفناک حقوق بشر در ایران نیز بپردازد، همچنین جنون رژیم برای کشورگشایی در خاورمیانه به بهای فقر و رنج مردم عادی ایران را محدود کند و دخالت رژیم در تروریسم و قاچاق مواد مخدر را نیز لحاظ کند.

بسیاری از ما در دوران جنگ ایران و عراق در ایران بزرگ شدیم و به چشم خود شاهد بودیم که جنگ چه مصیبتی برای مردم ایران به بار آورد. نمی‌خواهیم شاهد آن باشیم که یک دیکتاتوری دیگر در خاورمیانه آتش جنگی دیگر را بیافروزد. امیدواریم که دولت شما (در صورت روی کار آمدن) سیاست و دیپلماسی قاطعی در پیش گیرد تا اطمینان یابد که سلاح هسته‌ای و دیگر سلاح‌های نامتعارف از دسترس این رژیم تمامیت‌گرا (توتالیتر) دور می‌ماند.

نقض حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی

از دیرباز جهان ایالات‌متحده آمریکا را پشتیبان مردمان سرکوب‌شده و به حاشیه رانده‌شده شناخته است. سیاست کلی آمریکا چنین بوده است که علیه ناقضان حقوق بشر موضع بگیرد و از حقوق بشر در همه‌جا و همه زمان‌ها پشتیبانی کند. ما قویاً از شما درخواست می‌کنیم که جمهوری اسلامی را در برابر نقض حقوق بشر مسئول بدانید. دولت شما می‌تواند و باید پیامی ‌شفاف بفرستد که نقض حقوق بشر تحمل نخواهد شد.

رژیم حاکم بر ایران به‌ویژه حقوق زنان، اقلیت‌های دینی و قومی و همجنسگرایان را نقض و با آنان دشمنی می‌کند. اقلیت‌های قومی‌ اغلب دستگیرشده و در بیدادگاه‌های نمایشی، به‌دروغ به تجزیه‌طلبی متهم و گاه به اعدام محکوم می‌شوند. اقلیت‌های دینی و بی‌دینان با اتهامات ساختگی همچون جاسوسی و توطئه علیه شریعت اسلام مورد آزار قرار می‌گیرند. حتی گاه به گورستان‌های آنان بی‌حرمتی می‌شود. همجنسگرایان با زندان یا مرگ روبرو هستند. زنان برای «بدحجابی» به دست «پلیس شریعت» آزار و اذیت فیزیکی می‌شوند.

در مقام نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در پی آن هستیم که باب گفتگو را درباره سیاست آمریکا در برابر رژیم ایران بازکنیم و نشان بدهیم چگونه جامعه ایران ساکن غرب می‌تواند به تغییر رویکرد آمریکا به ایران کمک کند. ما آرمان‌های بزرگی برای ایران و مردمش داریم و مشتاقانه خواهان آن هستیم که گفتگویی استوار را به امید دستیابی به آن آرمان‌ها آغاز کنیم.

از وقت و توجهی که برای خواندن این نامه گذاشتید سپاسگزاریم و امیدواریم که پیشنهادهای ما مورد ملاحظه شما قرار گیرد.

 

فهرست کامل امضاکنندگان در پایان نسخه انگلیسی نامه آمده است.

[۱] در آمریکا مانند بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله در اروپا رسم است که مقامات عالی را حتی پس از اتمام دوره با همان عنوان مقام قبلی (به‌طور افتخاری) خطاب می‌کنند.

Our Letter to Democratic Presidential Nominee Joe Biden

 

Dear Vice President Biden,

As members of the Iranian diaspora including Iranian Americans, we write to you to advocate for the rights of the Iranian citizens in Iran, as well as the Iranian American community’s interests here in the United States. Iran is a complex nation with thousands of years of history that have shaped the country it is today.

Of key concern to us are the abysmal human rights record of the current regime, and the threat it poses to global peace and security, stability of the Middle East, and the national interests of the United States, the great country that many of us call home.

President Obama’s Administration sought to slow the Iranian regime’s march toward nuclear weapons through the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) in the hope that the deal would change the behavior of the regime. These expectations never materialized. The economic windfall from the deal was spent on regional expansionism and support of terrorist groups instead of the well-being of the Iranian people. President Trump’s exit from the JCPOA has indeed curtailed the regime’s ability to pursue its nefarious extraterritorial adventurism. However, much like President Obama, President Trump has stopped short of addressing the most clamoring ingredient of a sound Iran policy: the suffering of the Iranian people at the hands of the Islamic Republic.

Each time the Iranian people have voiced their aspirations for a just and free society peacefully, they have been met with brute force, torture, long prison sentences and death. In December 2017, the regime crushed peaceful protests which resulted in numerous deaths and long sentences for peaceful demonstrators. The Iranian women’s movement against compulsory hijab is suppressed by cruel and atrocious punishments including the sentencing of several activists to imprisonment for decades for innocuous acts of civil disobedience. Labor protests for basic rights and unpaid wages are almost daily occurrences in Iran despite harsh punishments awaiting the protest organizers.
In November 2019, masses of Iranians in multiple cities and townships gathered to protest the regime’s corruption, economic mismanagement, and human rights violations. Unlike the 2009 demonstrations which were ostensibly contesting the results of the presidential elections, the 2019 protests questioned the legitimacy of the Islamic Republic regime in its entirety. In the course of those protests, more than 1,500 people were killed on the streets and thousands more were arrested. The whereabouts of many are still unknown. Recently, three young men detained in the aftermath of the protests were sentenced to execution in a “kangaroo trial” that deprived them of proper legal representation and due process.

The Islamic Republic’s record is particularly abhorrent when it comes to women and children. This regime has effectively institutionalized the exploitation of these two groups. Romina Ashrafi’s tragic story may resonate with you as a father. This May, Romina, a 14-year-old girl, was murdered by her father with a farming sickle as a form of “honor killing” under the impunity afforded to him by the regime’s Sharia law. Iranian media reported that Romina’s father, prior to murdering her, consulted with an attorney to ensure his legal right to protect his “honor” by killing her. There is much about Romina’s life and death that are unacceptable: from the Islamic Republic government not tracking how many of these so called “honor killings” occur to allowing Sharia law to dictate her father’s nominal sentence for brutally slaughtering his own daughter. In Iran, the legal age of marriage is 13 and Romina was considered his chattel to dispose of however he decided. Domestic and international outcries to outlaw child marriage continue to fall on deaf ears.

Reflecting upon these and many other instances of gross human rights violations, as well as concerns for the safety and well-being of our community in the United States, we felt the urgent need to reach out to you. Many Iranian Americans immigrated to the US in the past 20 years and were born into lives under the Islamic Republic. We can provide valuable perspective on how the regime and its officials operate, the aspirations of the Iranian people, and how to deal with the regime to ensure the much-deserved liberty and well-being of the Iranian people who suffer continually under the regime’s rampant corruption and incompetence. With great optimism, we offer a set of policy recommendations for your consideration.

The National and Homeland Security Threat that the Islamic Republic poses to the US

According to the US Treasury Department, the Islamic Republic is the primary source of funding for Hezbollah and provides this terrorist organization with an estimated $700 million annually, despite millions of Iranians living in abject poverty and repeatedly raising their voice against plundering Iran’s national wealth to fund terrorism. The criminal enterprise of the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) and Hezbollah goes beyond regional terrorism and igniting civil wars with consequent refugee crises. The regime’s proxies pursue their malign objectives globally and in the heart of the United States. Hezbollah is deeply involved in the drug trade. In 2008, a campaign launched by the US Drug Enforcement Administration (DEA) determined that Hezbollah was involved in shipping cocaine from Latin America to West Africa, as well as through Venezuela and Mexico into the United States. In 2011, DEA special agents foiled an IRGC and Hezbollah sponsored plot to assassinate the Saudi Ambassador to the US in Washington, DC.

Beginning in 2013, the Mabna Institute, a private, Iran-based company affiliated with IRGC, launched a coordinated campaign of cyber intrusions into computer systems belonging to 144 US-based universities, 176 universities across 21 foreign countries, 47 domestic and foreign private sector companies, the United States Department of Labor, the Federal Energy Regulatory Commission, the State of Hawaii, the State of Indiana, the United Nations, and the United Nations Children’s Fund. In 2018, the US Department of Justice prosecuted 9 Iranians implicated in what they described as the defendants acting “at the behest of the Iranian government and, specifically, the Iranian Revolutionary Guard Corps.”

In July 2017, a militant regime operative named Mohsen Dehnavi was denied entry into the US – despite a valid visa – under the auspices of conducting cancer research at a Boston Hospital. In Iran, Dehnavi was an active member and leader of the Basij militia (an ideological paramilitary arm of IRGC) at Tehran’s Sharif University of Technology. The role of the Basij militia is to intimidate and threaten students through violent repression of pro-democracy activism as well as the suppression of political unrest in the larger society. As an active member of the “Proud Iran” (Iran-e Sarboland) party, Dehvani ran for Iran’s Islamic Parliament and was “elected” in February 2020. As Iranian Americans, we were dismayed to see some key figures within the Democratic Party voice their support for Dehnavi’s entry into the United States. As the US allocates resources to protect its national and homeland security interests against the Islamic Republic, it should be ensuring that regime officials are not exploiting its immigration system. Doing so also ensures the security of Iranian American dissidents, given the regime’s long record of assassinating its political opponents overseas

The current Administration’s travel ban has managed to keep many regime operatives outside the United States, but at a great cost to the Iranian American community. As many have proposed since the enactment of the ban, there are more effective and targeted instruments to guarantee the safety of Americans from the predations of the Islamic Republic, while ensuring that ordinary Iranians and Iranian Americans can comfortably travel between the two countries. Access to Iran is vital for keeping open lines of communication with civil and human rights activists inside Iran, especially when Internet access is restricted by the regime as a tool to suppress the free flow of information. We propose a total and absolute ban on travel to the US by regime officials and their affiliates until any hostility towards the United State and the Iranian American community ceases, and human rights conditions in Iran are perceptibly improved

It is our recommendation that the US Department of Treasury, US Department of Defense, and the National Security Agency, use their influence and capabilities in cyberspace to combat the Islamic Republic’s financial and cyber terrorism. By cutting off their financial support for proxy terrorist and criminal organizations and countering their cyber-attacks, the US will cripple the Republic’s power and influence. It is vital that the next Administration take a strong, decisive, and adaptive approach to this threat. It goes without saying that modern warfare is rapidly evolving, and to ensure that our military is not drawn unnecessarily into another foreign battlefield, it is critical to incapacitate the Islamic Republic’s nefarious cyber capabilities and operations before it is too late..

The Islamic Republic’s Nuclear Weapons Capability Poses an Imminent Threat to the People of Iran and the World

Despite noble intentions by the US administration, the JCPOA suffered from several issues from the outset. The US entered JCPOA in good faith to provide the Islamic Republic regime a chance to improve its relationship with the US and the West. However, the regime dismissed any calls for rapprochement and the Supreme Leader of the regime, Khamenei, declared America “the eternal enemy”. International inspectors were not permitted access to certain facilities, ballistic missiles marked with genocidal antisemitic slogans were test fired, American citizens and journalists were taken hostage, joint military operations with Russia began in Syria, and money and weapons were shipped to Houthi rebels in Yemen and the Taliban in Afghanistan. The outcome was the initiation and sustenance of chronic, non-conventional wars in Syria, Iraq, and Yemen, leading to the death and starvation of millions of children and innocent civilians, and the displacement of millions more, causing several socio-economic crises, particularly in Europe.

Many in the Iranian American community disagreed with the JCPOA from the start and in its entirety. It is our hope that their voices and perspective will be considered if Iran should come to the negotiation table again. We believe that any nuclear agreement with the regime should be a part of a broader deal that addresses the regime’s abhorrent record on human rights and also curtails its quest for regional dominance at the expense of ordinary Iranians as well as its involvement in global terrorism and drug trafficking.

Many of us grew up in Iran during nearly a decade of conflict with Iraq and witnessed firsthand the devastation that war brought upon the Iranian people. We do not want to see another dictatorship in the Middle East cause another regional war. We hope that your administration will implement tough diplomacy to ensure nuclear and other unconventional weapons are kept out of the hands of this totalitarian regime

Human Rights Abuses by the Islamic Republic

The world has long viewed the United States as an advocate and protector of the oppressed and the marginalized. It has been the policy of United States government to protect and promote human rights in the face of violators anywhere and anytime. We strongly urge you to hold the Islamic Republic accountable. Your administration can and must send a clear message that violations of basic human rights will not be tolerated.

The ruling regime in Iran is particularly hostile and abusive to women, ethnic and religious minorities, and the LGBTQ community. Ethnic minorities, falsely accused of being separatists, are frequently arrested and executed following kangaroo trials. Religious minorities and non-believers are persecuted with fraudulent charges such as espionage and conspiring against Shia Islam; in many cases, their cemeteries are desecrated. Same sex couples face prison or execution. Women are harassed and physically assaulted by the Sharia Police for not conforming to hijab and other oppressive dress codes.

As the presumptive Democratic nominee, we would like to extend an invitation to a dialogue on US-Iran policy and how we, as the Iranian diaspora, hope to see US-Iran relations change under your presidency. We have great aspirations for Iran and its people, and enthusiastically welcome the opportunity to engage in a robust discussion on how to accomplish this.

We thank you for your time and attention and have faith that our recommendations would find your consideration.

Sincerely,
The Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)
Iranian Americans for Liberty

Bobby Afrooz, DDS
Dental surgeon

Payam Alipour, PhD
Visiting Professor of Economics, Pennsylvania State University

Shayan Arya
Central Council Committee Member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Parviz Bazooband, MD
Physician

Reza Behrouz, DO
Physician and Professor of Neurology, University of Texas & Member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Khosrow Beitollahi
Former Imperial Air Force Pilot & Central Council Committee Advisor, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Ally Bolour, Esq.
Attorney at Law

Shima Bozorgi
Iran Expert, Washington, D.C.

Foruq Canaani
Women’s rights activist

Cina Dabestani, MS
Senior Transportation Engineer & Member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Navid Daryazad, Esq.
Attorney at Law

Jessica Emami, PhD
Sociologist

Shervan Fashandi, PhD
Expert in banking and finance, Board member, Iranian Americans for Liberty; Member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Amir Fassihi, MD
Physician, author, and activist

Ramin Ghashghaei, Esq.
Attorney at Law

Babak Ghotbi
Central Council Committee member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Daniel Jafari, MD, MPH
Physician and Assistant Professor of Medicine; Board member, Iranian Americans for Liberty

Mitra Jashni
Visual Artist and human rights activist & Iranian Americans for Liberty

M.J. Javani
Novelist

Shay Khatiri
Ambassador Andreas Baum Fellow, Strategic Studies Department, Johns Hopkins University, SAIS

Karmel Melamed
Journalist

Zohreh Mizrahi, Esq.
Attorney at Law

Navid Mohebbi
Democracy Activist

Afshin Nariman
Journalist and photographer

Pooya Nasseri, MBA, MS
Financial adviser

Ali Nayeri, PhD
Physicist

Foad Pashaei
Central Council Committee advisor, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Negin Ragh
Journalist

Ali Saadat Meli

Amir Sadri, MS
Central Council Committee member, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Hamed Salimi

Aliasghar Sepehri, PhD
Chemist

Samuel Shahan, RN
Registered nurse and human rights advocate

Ehsan Shah Hosseini, PhD
Photonics Expert

Cyrus Shahrezaei
Human rights advocate and entrepreneur

Amin Sophiamehr, PhD
Researcher at Indiana University

Farahmand M. Kalayeh
President & CEO, Augknos, LLC & Iran Democracy Advocate

Haideh Tavackoli
Secretary General, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Nader Zahedi, PhD
Deputy Secretary General, Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)

Khashayar “Shay” Khatiri
Ambassador Andreas Baum Fellow at the Strategic Studies Department, Johns Hopkins University, SAIS & Contributor to The Bulwark

مطالب مربوط

نقش فراکسیون سازی در انشعابات حزبی

طرحی برای خروج از خشونت و تثبیت صلح در منطقه

میهن‌دوستی و منش مدنی

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر