تشکیل «شورای همبستگی» تله‌ای برای تضعیف اعتبار شاهزاده رضا پهلوی بود!

شاهزاده رضا پهلوی

کشورهای انگشت‌شماری در جهان هستند که احترام به حقوق بشر، آزادی و دمکراسی در آن کشورها نهادینه‌شده است و مردمان این کشورها با افتخار و احساس غرور از این مواهب بهره‌مندند و آن را پاس می‌دارند چراکه کلید خوشبختی و پیشرفت و تعالی در همه زمینه‌ها مرتبط با این سه اصل است. ملت ایران چند دهه است برای پس گرفتن حق‌وحقوق انسانی خود که توسط حکومت ملایان پایمال‌شده است و برای رسیدن به آزادی و دمکراسی با نثار خون‌های پاکی که در این راه هزینه کرده است در جدال و مبارزه با حکومت ضد ایرانی حاکم بر کشور بوده و رژیم قرون‌وسطایی ملایان را به خط پایان و اضمحلال نزدیک کرده است. بدون تردید پس از سرنگونی حکومت روضه‌خوان‌ها کشور و ملت ایران نیز در مسیر خوشبختی و پیشرفت قرار خواهد گرفت.

برخی کشورها و دولت‌های به‌اصطلاح متمدن و قدرتمند جهان مردمان کشورهای «جهان سوم» را شایسته و لایق آزادی و دمکراسی نمی‌دانند. مماشات و روابط نزدیک و دوستانه رهبران و دولتمردان کشورهای اروپایی با رژیم جنایتکار آخوندها در بیش از چهار دهه و بی‌تفاوتی آنان به خواسته‌های آزادی‌خواهانه ملت ایران که به‌دفعات با اعتراضات گسترده علیه حکومت ملایان همراه بوده بیانگر آن است که سودجویی و منفعت‌طلبی برای این دولت‌ها بر مسائل حقوق بشری در رابطه با کشورهای «جهان سوم» ارجحیت دارد. در سال هشتادوهشت و در جریان جنبش اعتراضی گسترده و سراسری میلیون‌ها ایرانی در سطح کشور و خاصه در تهران که صدها هزار معترض به شکل مسالمت‌آمیز خواسته‌های خود را فریاد می‌زدند اما مزدوران مسلح حکومت به شکل وحشیانه‌ای با مردم برخورد کردند و بسیاری را کشته و زخمی کردند و هزاران نفر را بازداشت کردند و مردمی‌ که با دستان خالی در تقابل با مزدوران وحشی حکومت بودند، دولت و خاصه ریاست جمهوری وقت آمریکا «باراک اوباما» را به حمایت از جنبش اعتراضی مردم دعوت کردند و با شعار «اوباما یا با اونا یا با ما» خواستار موضع‌گیری اوباما و دولت آمریکا بودند اما رئیس‌جمهوری آمریکا برای نجات رژیم ملایان و سازش بر سر تفاهم‌نامه برجام که صد و پنجاه میلیارد دلار پول ملت ایران را به جیب گشاد آخوندها و سران حکومت سرازیر کرد جانب حکومت را گرفت که چراغ سبزی برای رژیم ملایان برای سرکوب وحشیانه مردم و جنبش اعتراضی آنان بود. آمریکا و دولت‌های متمدن اروپایی که در ظاهر منادیان حقوق بشر در جهان به شمار می‌روند اما پرونده‌های سیاه و جنایتکارانه‌ای در نقض حقوق بشر و تبعیض و استعمار و استثمار کشورها و ملت‌های دیگر دارند.

فروپاشی نظام پادشاهی ایران در سال سیاه پنجاه‌وهفت که با دسیسه و توطئه و حمایت‌های گسترده دولت‌های اروپایی و آمریکا صورت گرفت برای روی کار آوردن مترسکی پلید و وطن‌فروش و حاکمیتی (جمهوری اسلامی) بوده که تا امروز منافع این دولت‌ها و کارتل‌ها و کمپانی‌های بزرگ غربی را به‌خوبی تأمین کرده است.

شوربختانه اپوزیسیون هنوز هم به این دولت‌ها به چشم دولت‌هایی که مدافع حقوق بشر و آزادی و دمکراسی برای ملت‌های جهان هستند نگاه می‌کند و به دنبال کسب حمایت از آنان برای مقابله و براندازی جمهوری اسلامی و حکومت روضه‌خوان‌هاست که این امر چیزی جز سراب نیست.

اپوزیسیون اگر گمان کرده دولت‌های حامی‌ جمهوری اسلامی به تغییر رژیم در ایران تن خواهند داد و منافع خود را به خطر خواهند انداخت سخت در اشتباه است و به بیراهه می‌رود. این دولت‌ها تنها با تغییراتی اساسی که از درون خود رژیم صورت بگیرد و با حفظ نظام اسلامی در کشور که ضامن منافع این دولت‌ها و کارتل‌هاست موافقت خواهند کرد.

آتش خیزش اعتراضی و انقلابی مردم ایران در سراسر کشور با کشته شدن مهسا امینی به دست مزدوران حکومت شعله‌ور شد و این خیزش انقلابی سراسری به‌طور خودجوش ادامه یافت و هیچ سازمان و حزبی رهبری آن را در دست نداشت و خود مردم با دادن فراخوان و رهبران میدانی و جوانان شجاع و غیرتمند و میهن‌دوست انقلاب را پیش بردند و حیرت جهانیان و خاصه اربابان شرقی و غربی رژیم ملایان را سبب شدند و وحشت غیرقابل‌انکاری را نیز در دل حاکمان و مزدورانش نشاندند. آمریکا و دولت‌های اروپایی که از سیر سریع وقایع و درمانده شدن رژیم در مقابل خیزش جانانه جوانان گیج شده بودند و سیاست و برنامه‌ای برای برخورد و موضع‌گیری در برابر خیزش انقلابی مردم نداشتند و از طرفی حساسیت و حمایت افکار عمومی‌ بین‌المللی از انقلاب آزادی‌خواهانه مردم ایران بسیار گسترده شده بود به‌ناچار و بسیار محتاطانه و به‌طور ظاهری سیاست حمایت از خیزش انقلابی مردم ایران را برگزیدند.

اما رژیم ملایان هم‌دست روی دست نگذاشت و تمام تلاش خود را توسط حامیان چپ‌گرای آمریکایی و کانادایی و اصلاح‌طلبان صادراتی و خاصه نایاکی‌ها و مزدوران دیگرش در این کشورها به کار گرفت تا فعالیت‌ها و تأثیرگذاری اپوزیسیون و خاصه شاهزاده رضا پهلوی بر قیام ملی مردم در داخل کشور را خنثی کند و باعث ریزش اعتماد مردم به اپوزیسیون خارج کشور و شخص شاهزاده شود. رژیم ملایان که در این چند دهه اخیر در امر اپوزیسیون‌سازی و برهم زدن اپوزیسیون‌ها در خارج از کشور به مقام استادی رسیده، با چیره‌دستی و به‌قصد خدشه‌دار کردن محبوبیت و اعتبار شاهزاده رضا پهلوی نزد مردم ایران سناریوی «شورای همبستگی» را با کمک مزدوران و عوامل و حامیان خود به راه‌ انداخت که شوربختانه شاهزاده رضا پهلوی هم از روی حسن نیت و اعتماد به افرادی که در جریان شکل‌گیری این «همبستگی» که در نشست دانشگاه جرج تاون رسمیت آن اعلام شد نقش داشتند به تله گرفتار شد و چلبی‌هایی هم (مسیح علی نژاد و حامد اسماعیلیان) که سرمایه‌گذاری‌های کلان رسانه‌ای و تبلیغاتی برای آن‌ها صورت گرفته در این سناریوی خائنانه که جمهوری اسلامی در پشت پرده طراح، تهیه‌کننده و کارگردان آن بوده نقش خود را به‌خوبی ایفا کردند.

شاهزاده رضا پهلوی شایسته است به حمایت دولت‌های غربی و آمریکا امیدوار نباشد و در حد امکان با افراد شناخته‌شده و دارای صلاحیت که به تاریخ و فرهنگ و هویت ایرانی افتخار می‌کنند و به تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور پایبند هستند و میهن‌دوستی خود را به اثبات رسانده‌اند دست همکاری بدهد و با مردم داخل کشور ارتباط نزدیک‌تر و مستمرتری را برقرار کند زیرا با اعتمادی که مردم داخل کشور نسبت به شاهزاده رضا پهلوی نشان داده‌اند در صورت حضور قدرتمند وی درصحنه، مردم و جوانان غیور و شرافتمند ایران خودشان کار رژیم را یکسره خواهند کرد و دولت‌های خارجی نیز گزینه‌ای جز حمایت از مردم آزادیخواه ایران نخواهند داشت.

جمشید عنبرستانی

 

برگرفته از کیهان لندن

مطالب مربوط

بوی کباب نمی‌آید

نظم پهلوی، کشتی نجات ایران و غرب

دفاع از زنان میهن‌مان یک وظیفه انسانی و ملی‌ست

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر