نورافکن تاریخ بر «زمان حال»

نورافکن تاریخ

در همه زبان‌ها ازجمله ادبیات فارسی بسیاری امثال‌وحکم درباره تجربه و درس‌های تاریخ می‌توان یافت.

از رودکی آمده:

هرکه نامُخت از گذشت روزگار

 نیز ناموزد ز هیچ آموزگار

سعدی سروده:

مردِ خردمندِ هنرپیشه را

عمر دو بایست در این روزگار

 تا به یکی تجربه آموختی

 با دگری تجربه بردی به کار

 اگر بجای «مرد» از «فرد» استفاده شود آن‌وقت شامل زنان «خردمند و هنرپیشه» نیز می‌شود.

یک هشدار بدیع را هم می‌توان از فردوسی در داستان بوزرجمهر وزیر شاه نوشیروان شنید:

چو گویی که فام خرد توختم

 همه هرچ بایستم آموختم

 یکی نغز بازی کند روزگار

 که بنشاندت پیش آموزگار!

اما وقتی زمان می‌گذرد و ابهامات «گذشته» در روشنایی روزهای «آینده» به «واقعیت‌های بدیهی» تبدیل می‌شود، گویی رویدادها خاص گذشته بوده و این پند و توصیه‌ها برای امروز نیست چراکه از گذشته آموخته‌شده! درحالی‌که اتفاقات در «زمان حال» روی می‌دهد! گذشته‌ی پر خطا یا پرافتخار هم در «حال» اتفاق افتاده!

الاهه بقراط

آن آموزشی که رودکی از «گذشت روزگار» می‌گوید، در «حال» می‌بایست حاصلی داشته باشد. آن عمری که سعدی آرزوی تجدید آن را دارد، برای پرهیز از خطاها در «حال» است! و آن «بازی روزگار» که فردوسی هشدار می‌دهد، برای متکبران و خودشیفتگانی است که باوجود آزمون‌وخطاهای متعدد، فکر می‌کنند هرچه بایست، آموخته‌اند و حالا می‌توانند در «حال» بهره‌برداری کنند بدون آنکه خطایی مرتکب شوند! اما هیچ ابزاری برای مصونیت از خطا، در زندگی فردی و اجتماعی، وجود ندارد و هیچ کوله‌باری از تجربه، انسان را از احتمال خطا حفظ نمی‌کند.

بااین‌همه درست است که در سیاست و جامعه مانند علوم تجربی امکان سنجش درستی و خطا در آزمایشگاه وجود ندارد ولی عقل (توان اندیشیدن و تأمل) و خرد (توانمندی و کیفیت اندیشه) در علوم انسانی مهم‌ترین ابزار سنجش موقعیت‌ها هستند و جوامعی مانند ایران که در شرایط تغییر بسر می‌برند بیش از هر چیز به فضای تعقل و افراد خردمند و قابل‌اعتماد نیاز دارند.

در این میان، «خرد جمعی» و «کار گروهی» و توجه به «افکار عمومی» به‌عنوان مبانی مناسبات دمکراتیک، نه‌تنها سبب کاهش ضریب خطا می‌شود بلکه مسئولیت را نیز در یک رابطه افقی و «ما» بجای «من» و «خیر همگانی» بجای «خیر خود» تقسیم می‌کند. این‌همه را هم از شعارهای مردم در سال‌های اخیر می‌توان شنید و هم در جنبش‌های فراگیری مانند دادخواهی و تجمعات صنفی کارگران و فرهنگیان و بازنشستگان و دیگر قشرها می‌توان پیگیری کرد. سرنوشت فردا را تجربه آن‌ها از گذشته و حرف و حرکت آن‌ها در زمان حال رقم می‌زند.

الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۳۵۰

 

مطالب مربوط

واقعیتی که خود را تحمیل می‌کند: آلترناتیو برای آزادی و آبادی ایران

فشار، حمایت و جذب حداکثری

آلترناتیو جمهوری اسلامی مشخص است: ملت ایران با یک رهبری معتمد و متعهد به دموکراسی

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر