تحریم و لیبرالیسم: کمربندها را ببندید، اتوبوسی که باید ترمز کند

مدتی است جنبشی روشنفکرانه متولدشده است که علیرغم ماهیت چپ سیاسی‌اش برآمده از لیبرال باوران و راست‌گرایان سیاسی و اقتصادی است.
جنبش «مخالفان با تحریم» باعث شکافی عمیق در بین طیف‌های مختلف لیبرالی شده که بسیاری از تضادهای فکری ایشان برآمده از تفاوت مختصات فکری، جغرافیایی و موقعیتی است. بالطبع باید روشنفکران لیبرال داخل نشین مخالف تحریم و خارج‌نشینان موافق باشند؛ اما هر دو طرف در پی اثبات این هستند که نظر طرف مخالف خلاف باورهای لیبرالی است. نویسنده می‌کوشد تا بیان کند که لیبرالیسم به علت ماهیت آزادیخواه و عقل‌گرایش درب را به روی هر دو طرف باز گذاشته است و این تضاد برآمده از تعاریف دیگری است.

چرا تحریم اتفاق افتاد؟

گردن کشی‌های سیاسی یک نظام در عرصه بین‌المللی و گفتمان تهدیدآمیز آن مجامع جهانی را نسبت به کلیت آن نظام بدبین کرد و این بدبینی زمانی پررنگ‌تر شد که آن نظام حاضر به اطاعت از قراردادهای بین‌المللی در عرصه‌ی اتمی نشد.
دو گزینه روی میز بود. جنگ یا تحریم. تحریم برای کشوری مثل ایران گزینه مناسب‌تری تشخیص داده شد که با هزینه کمتر شاید بتوان جلوی فاجعه‌ای انسانی را که بر اساس حدس و گمان بوده و هست گرفت.
در روایت بالا هیچ خشونت و ظلمی پنهان نیست تا زمانی که خواننده خود را شهروندی ایرانی در نظر نگیرد. تفاوت فلسفی-سیاسی از اینجاست که شروع می‌شود. دیدگاه شهروند ایرانی ناسیونالیسم لیبرالی است و دیدگاه مخالف که شاید بتوان آن را شهروند جهانی نامید، لیبرالی است.

عناصر لیبرالیسم

عناصر لیبرالیسم سیاسی به‌طور خلاصه عبارت‌اند از: فردگرایی، آزادی، عقل، برابری، مدارا، قانون مداری.
تحریم بی‌شک سخت، هزینه‌بردار و گاهی بی‌رحمانه است. مثل دستبند پلیس بر دست مجرم که گاهی دردآور است. یا چراغ‌قرمز زمانی که عجله داریم. تحریم رویکردی لیبرالیستی است. رویکردی که ضد خشونت و جنگ است، اما بر اساس قانون‌مداری، قانونی است بین‌المللی.
شاید لازم به گفتن نباشد که تحریم بدیلی است در مقابل جنگ که روی میز قرار می‌گیرد تا از جنگ و کشتار جلوگیری کند. مدارای نهفته در مکانیزم تحریم ما را از جنگ دور می‌کند. یادمان نرود که در دیدگاه فلسفی لیبرال ما تا جایی آزادیم که قانون و حوزه عمومی را مورد هجوم قرار ندهیم. تحریم مکانیزمی قانونی است برای جلوگیری از هجوم احتمالی.
اما آیا دیدگاه مخالفان دچار یک تناقض فلسفی نیست؟ آیا ناسیونالیسم و لیبرالیسم قابل‌جمع هستند. یکی به‌شدت جمع‌گرا و دیگری به‌شدت فردگرا؟ سال‌هاست دیدگاه ناسیونالیسم لیبرالی توسط بسیاری از اندیشمندان سیاسی موردنقد قرارگرفته است که جمع دو گزاره این‌چنین مخالف هم امکان‌پذیر نیست.
لیبرالیسم انسان را در مرکز توجه دارد و ناسیونالیسم شهروندان یک جغرافیا را. شاید اینجاست که تحریم دچار دو قطب (مخالفت و موافقت) می‌شود.
این پاسخ را باید هر موافق و مخالفی به خود بدهد که لیبرالیسم متقدم است بر ناسیونالیسم یا برعکس؟

سیاست بین‌الملل

امروزه سه دیدگاه در سیاست بین‌الملل قابل‌بحث است (مارکسیسم را به علت منقرض شدن از این دسته‌بندی خارج کردم):

ایده آلیسم: ایده آلیسم به تحلیل تجربی (چگونگی رفتار بازیگران بین‌المللی) کمتر توجه دارد تا به داوری‌های هنجاری (رفتاری که باید نشان دهند). به همین دلیل گاهی ایده آلیسم را گونه‌ای از اتوپیا گرایی دانسته‌اند. انترناسیونالیسم زیربنای بیشتر شکل‌های ایده آلیسم است: یعنی این باور که امور بشر باید بنا به اصول جهانی و نه به فقط ملی سازمان یابند. این باور به‌نوبه خود معمولاً در این فرضیه بازتاب یافته است که ویژگی امور بشر، همه در سطح داخلی و هم در سطح بین‌المللی، هماهنگی و همکاری است. سازمان‌هایی چون سازمان ملل متحد عینیت همین تفکر آیده الیستی است. بعد اخلاقی در سیاست خارجه از مهم‌ترین نشانه‌های ایده آلیسم سیاسی است.

پلورالیسم: در مفهوم سنتی بر پراکندگی قدرت در میان شماری از مجموعه‌ها یا گروه‌های رقیب تأکید دارد. یکی از پیامدهای مهم رویکرد پلورالیستی به سیاست بین‌المللی آن است که این رویکرد معرف دور شدن از سیاست قدرت و بزرگنمایی ملی است. این موضوع آن‌قدرها منعکس‌کننده‌ی ایمان ایده آلیستی به اصول انتزاعی نیست بلکه بیش‌تر حاکی از درک این نکته است که وقتی، قدرت به گستردگی توزیع‌شده باشد، رقابت نتیجه عکس می‌دهد. درنتیجه پلورالیستها می‌خواهند بگویند که در جهانی با وابستگی فزاینده، سرانجام ثابت خواهد شد که گرایش به همکاری و یکپارچگی (که شاید در اروپا از همه‌جا آشکارتر است) اجتناب‌ناپذیر است.

رئالیسم: می‌توان آن را کهن‌ترین نظریه سیاست بین‌المللی دانست. درحالی‌که ایده آلیسم تأکید دارد که اخلاق باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایه تأکید بر سیاست قدرت بنانهاده شده است. ثی. اچ.کار یکی از متفکران رئالیسم سیاسی متعقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به حقوق بین‌الملل و امنیت جمعی در دوره میان دو جنگ جهانی سیاستمداران هر دو ساحل آتلانتیک را از شناخت توسعه‌طلبی آمان و اقدام برای جلوگیری از نفوذ آن بازداشت. رئالیست‌ها تأکید بر توازن قدرت دارند و اتحادیه‌هایی متشکل از دولت‌های که در درازمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند.
تحریم در نظرگاه سیاست بین‌المللی ترکیبی از هر سه است (ایده آلیسم، پلورالیسم به‌صورت بیشتر و رئالیسم در حدود کمتر). لیبرالیسم با هیچ‌کدام از مکاتب مذکور عقدی نبسته است و در زمان، شرایط و جغرافیاهای مختلف همراهی هریک را با لیبرالیسم می‌توان شاهد بود. گرچه میل لیبرالیسم به آیده آلیسم و پلورالیسم در شرایط آرام و غیر تهدیدآمیز بیشتر است. تحریم با توجه به ماهیت خود برآمده از یک سازمان بین‌المللی است (ایده آلیسم) که بر پایه شرایط بوروکراتیک سیاسی (پلورالیسم) گرفته‌شده است؛ اما می‌توان رگه‌هایی از پیگیری عقلانی منافع ملی (اسراییل، آمریکا و اروپا) را هم در آن دید (رئالیسم).
تحریم رئالیسم موجود در بازی هسته‌ای ایران با جهان را نادیده نمی‌گیرد و خطر احتمالی گردن کشی جمهوری اسلامی و همین‌طور عواقب دیگری چون مسابقه تسلیحاتی دیگر کشورهای خاورمیانه را ازنظر دور نمی‌دارد. درعین‌حال با کنار گذاشتن جنگ و پیش کشیدن گفتگو و چانه‌زنی سیاسی در پی تقلیل خواسته‌های مشکوک تهران است که خود دیدگاهی ایده الیستی- پلورالیستی است.

دیدگاه اخلاقی

اتوبوسی را در نظر بگیرید که در حال حرکت از لبه پرتگاه صخره‌ای– ساحلی دریاست. این اتوبوس پر از مسافر است. زوجی جوان در حال عبور از عرض جاده می‌باشند. در یک بزنگاه ماشین و زوج در موقعیت برخورد قرار می‌گیرند. در بدترین حالت راننده می‌تواند با چرخاندن فرمان، اتوبوس را به پایین صخره پرت کند که احتمال زنده‌بودن بسیاری از مسافران کم است یا به زوج برخورد کند و آن‌ها را بکشد.

اما تحریم در اینجا کجاست؟

تحریم جایی است که راننده تصمیم به ترمزی شدید می‌گیرد. این ترمز باعث پرت شدن مسافرین روی‌هم، یا صندلی‌های دیگر یا زخمی شدن و حتی آسیب‌های جدی هم می‌شود. اما از یک فاجعه بزرگ‌تر جلوگیری شده است.
دیدگاه فایده‌گرایانه اخلاقی که یکی از مهم‌ترین بذرهای اخلاقی لیبرالی است در اینجا به‌خوبی نمود دارد.
فایده‌گرایی فقط به‌منظور سود بیشتر و لذت بیشتر نیست. گاهی می‌توان آن را به ضرر کمتر در مقابل ضرر بیشتر هم تعمیم داد.

***

درنتیجه می‌توان دریافت که تحریم و لیبرالیسم از اساس نافی دیگری نیست اما شاید بتوان با دیدگاهی اقتصادی– سیاسی هم تحریم را موردبررسی قرارداد که دیدگاهی است روی کاغذ و از رئالیسم موجود در مناسبات هسته‌ای ایران و غرب تهی است. همه می‌دانیم که عواقب تحریم چیست مثل عواقب معطلی پشت چراغ‌قرمز یا سرخی و کبودی دستبند بر دست متهم؛ اما آیا چاره‌ی دیگری هم هست؟
مادامی‌که ما خود را لیبرال می‌نامیم همه‌ی انسان‌ها را باید در مقابل دید خود قرار دهیم (اکثریت انسان‌ها) و نه‌فقط شهروند ایرانی را که شاید در اثر تحریم‌ها متضرر شده است.
بحث دیگری که اینجا مطرح است مسئله داروست که خود می‌تواند مطلب دیگری را به‌صورت مفصل در پی داشته باشد؛ اما بارها توسط مقامات اروپایی و آمریکایی تأکید شده است که دارو در لیست تحریم‌ها قرار نگرفته است. این دروغی است بزرگ که جمهوری اسلامی با آن به تکدی گری سیاسی و سو استفاده‌ی عاطفی در عرصه بین‌المللی دست‌زده است.

بحث دیگری باقی می‌ماند که توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی اولویت دارد یا برعکس؟

نویسنده خود بر این عقیده است که توسعه اقتصادی بر سیاسی مقدم است ولی در بحث درونی و داخلی یک کشور اما در عرصه بین‌الملل این بازی کاملاً برمی‌گردد. در مورد کشورهای درحال‌توسعه یا توسعه‌نیافته میزان تعاملات خارجی با کشورهای توسعه‌یافته است که برایشان توسعه اقتصادی و درهای باز در سرمایه‌گذاری و همکاری به همراه دارد.
پس تا توسعه سیاسی در سطح کلان (جهانی) نباشد توسعه اقتصادیِ پایداری، در بلندمدت شکل نمی‌گیرد.
منتقدین تحریم، بر این امر تکیه می‌کنند که تحریم بزرگ‌ترین مانع توسعه اقتصادی است؛ اما به این نکته توجه ندارند که تحریم زاییده مشکلی بین‌المللی است که در آن سطح توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی اولویت دارد.
مخالفین با تحریم، مسیر را اشتباه انتخاب کرده‌اند. راه برداشتن تحریم از جوامع بین‌المللی نمی‌گذرد. راه برداشتن تحریم از درون کشور می‌گذرد با تحت‌فشار گذاشتن حاکمیت؛ زیرا با تعامل و توسعه سیاسی می‌توان روزهای زنده‌ی اقتصاد هم به نظاره نشست.

برگرفته از چراغ آزادی

مطالب مربوط

مسائل گذار و اهمیت رهبری شاهزاده رضا پهلوی

فلات ایران تقاطع حیاتی مهاجرت بشر

نیروی فوق بشری از کجا می‌آید و چرا؟

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر