انکار رابطه فاجعه اسیدپاشی با تفکر و قوانین رژیم اسلامی که معترضان آن را با شعار «مرگ بر تفکر داعشی» نشان میدهند، انسان را به یاد «سیاست انکار» همه رژیمهایی میاندازد که سرانجام در مرحلهای قرار میگیرند که حتا اگر کاری هم نکرده باشند، اما افکار عمومی و جامعه مسئولیت هر جنایتی را به گردن آنها میاندازد.
*****
شعار «ازهاری گوساله، باز هم بگو نواره، نوار که پا نداره!» را مردم در روزهای انقلاب ۵۷ زمانی سر دادند که ازهاری سر دادن شعار «الله اکبر» بر پشت بامها را انکار کرد و مدعی شد نوار است که پخش میشود. شعاری که نباید انکار میشد بلکه باید به عنوان واقعیتی که ایران را به سوی فاجعه میبرد، مورد توجه قرار میگرفت.
حال بدون آنکه قصد مقایسه شرایط کنونی ایران با دوران انقلاب ۵۷، یا مقایسه این رژیم با آن رژیم، در کار باشد، باید گفت خودفریبی یکی از ویژگیهای همه نظامهایی است که با انکار نارضایتیهای مردم، سرانجام به پایان خود میرسند.
این خودفریبی را محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در گفتگوهای اخیر خود، با انکار حضور اعتراضی مردم به جنایت اسیدپاشی به نمایش گذاشت. وی با اطمینان صد در صد از اینکه قتل ندا آقاسلطان کار «خارجیها» بوده، مدعی شد که «شاید خارجیها» در اسیدپاشیهای اخیر «دست داشته باشند»!
کاملا قابل تصور است که قید «شاید» پس از مدتی به یقین کامل تبدیل شود به طوری که خود رژیم هم واقعا باورش شود که «دست خارجیها» در کار بوده است! یک نمونه مضحک را میتوان در خبر و هم چنین نمایش تلویزیونی اعتراف جوانی دید که گویا «بر اثر تبلیغات رسانههای خارجی درباره اسیدپاشی» چنان تحت تأثیر «مخرب» خبرها و گزارشهای مربوطه قرار گرفته که با تلفن مردم را تهدید به پاشیدن اسید میکرد! این جوان در خبری که از سیمای رژیم پخش شد میگوید: «من مزاحمت تلفنی ایجاد میکردم و تهدید به اسیدپاشی و اینا میکردم!» و در پاسخ به پرسش چرا توضیح میدهد: «به دلیل حجم اخبار خیلی زیادی که از رسانههای بیگانه مثل بی بی سی و وی او اِی پخش میشد، چون اینا باعث رعب و حشت بین مردم میشد، ناخودآگاه ذهنیت منو عوض کرد و باعث شد که منم تو این تلفنا همهاش مردمو بترسونم»!
ادعای محمدجواد لاریجانی درباره قتل ندا آقاسلطان و اسیدپاشی توسط «خارجیها» در حد اعترافات همین جوان مزاحم تلفنی است! بر اساس همین «سیاست انکار» است که حسین حسینزاده، جانشین فرمانده نیروی انتظامی اصفهان نیز به تبعیت از زمامداران جمهوری اسلامی اعلام میکند در رابطه با تظاهرات مردم اصفهان علیه اسیدپاشی «شماری از اعضای منافقین، سلطنتطلبها و ضدانقلاب دستگیر شدند»! وی نیز ادعای مقامات بالاتر رژیم را که «گره زدن اسیدپاشی به امر به معروف و نهی از منکر از سوی دشمنان سازماندهی شده و با هدف بوده» تکرار میکند و آن را به فعالیت «بیش از ۹هزار کانال رادیویی و ۱۸هزار شبکه ماهوارهای علیه ارزشهای اسلامی» ربط میدهد. حال آنکه ۳۶ سال است مردم ایران زیر نفوذ آموزشهای اسلامی رژیم، از مهد کودک تا دانشگاه، از چهاردیواری تا کوچه و خیابان هستند و توسط دستگاه عظیم تبلیغاتی رژیم در همه جا بمباران میشوند! اگر قرار باشد این مردم زیر نفوذ «بیگانگان» و «رسانههای بیگانه» دست به اعتراض بزنند، پس باید اعتراف کرد که سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی شکست خورده است.
واقعیت این است که گاهی تبلیغات دفاعی جمهوری اسلامی چنان سخیف و خندهدار و در عین حال بر ضد خود رژیم است که انسان از این همه کمبود ابتکار شگفتزده میشود. در عین حال رژیم با ابراز چنین ادعاهایی از سوی مقاماتش و هم چنین با تنظیم چنین اخبار و گزارشهایی بدون آنکه بخواهد نشان میدهد که این «بیگانگان» و رسانههایشان تا چه اندازه در ایران تأثیرگذار هستند و تا کجاها نفوذ دارند!
انکار رابطه فاجعه اسیدپاشی با تفکر و قوانین و تبلیغات روزانه رژیم اسلامی که معترضان آن را با شعار «مرگ بر تفکر داعشی» نشان میدهند، و تا آنجا پیش میرود که خبرنگارانی بازداشت و زندانی میشوند که برای خبرگزاریهای رسمی خود کشور از اعتراضات مردم گزارش و عکس تهیه میکنند، انسان را به یاد «سیاست انکار» همه رژیمهایی میاندازد که سرانجام در مرحلهای قرار میگیرند که حتا اگر کاری هم نکرده باشند، اما افکار عمومی و جامعه، مسئولیت هر جنایتی را به گردن آنها میاندازد.
*ارتشبد غلامرضا ازهاری از فرماندهان ارتش پیش از انقلاب اسلامی، پس از نخستوزیری جعفر شریف امامی و پیش از صدارت کوتاه دکتر شاپور بختیار، از ۱۵ آبان تا دی ۵۷ ریاست دولت را بر عهده گرفت. ازهاری در سال ۱۳۸۰ در سن ۹۲ سالگی در ویرجینیای آمریکا درگذشت.