در آیین انزوا جوئی و دشمن سازی

  بیش از هفتاد سال پیش یک نویسنده آمریکایی به نام دیل کارنگی کتابی نوشت به عنوان آیین دوست یابی و تأثیر(مثبت) بر دیگران، عنوان انگلیسی کتاب«How to Win Friends and Influence People» بود.

کمتر کتابی در بین مردم عادی از چنین موفقیتی برخوردار بوده است. در این مختصر فرصت آن نیست که حتی به ذکر خلاصه ای از جزئیات این اثر پر معنی بپردازیم. آنقدر کافی است که هنوز هم پس از هفتادوپنج سال که از تاریخ انتشار آن می گذرد یکی از پرفروش ترین وتأثیرگذارترین کتاب های مورد علاقه عموم مردم است.

خلاصه کتاب را می توان ازعنوان آن حدس زد. او مدعیست که رفتار مردم با شما عکس العمل متقابل رفتار شما با دیگران است. نمی دانم آقای خامنه ای و دیگر سران رژیم هرگز اطلاعی از این مقولات داشته اند یا نه، اما آن چه از رفتار و طرز برخورد آن ها با دنیای خارج استنباط می شود این شبهه را ایجاد می کند که این حضرات باید به طور کامل در مورد این کتاب و نتایج آن مطالعه کرده باشند. دلایل آن این است که آنچه طی سی و چند سال گذشته از این جماعت به دنیای خارج بروز کرده دقیقاً یکصدوهشتاد درجه خلاف پندها و نصایح آقای کارنگی است. از این رو شاید اگر آقای خامنه ای کتابی تحت عنوان “انزوا گزینی ودشمن سازی” بنویسد و انتشار دهد، پس از آنکه ترجمه و منتشر شد، احتمالاً خواهد توانست با کتاب فوق الذکر رقابت کند!

یک بررسی اجمالی در تاریخچه روابط این نظام با دنیای امروزنشان می دهد که طی دوران زمامداری این حضرات کشور و ملت ایران نه تنها دوست و متحد تازه ای نیافته است بلکه به سهولت می توان گفت که امروز جمهوری اسلامی ایران یکی از منفورترین و منزوی ترین حکومت های جهان است. دقت درشمارش و اسامی متحدان و دوستان بین المللی این نظام، که مسلماً تعداد آن ها از انگشتان دو دست کمتر است، نشان خواهد داد که حتی این حلقه تنگ و کوچک و بی اهمیت دوستان چیزی جز همان مگسان دور شیرینی نیستند. کره شمالی که خود مورد تنفر و انزجار جامعه بین المللی است و در حقیقت جایگاه طبیعی اش در میان کشورهای مطرود نمونه است یکی از نزدیک ترین دوستان، متحدان و هم پالکی های جمهوری اسلامی است. دیگر متحدان این رژیم چندان از کره شمالی متفاوت نیستند. برادران کاسترو که بیش از نیم قرن است ملت خود را بنده وار به اسارت گرفته اند، بشار اسد قاتل شهروندان سوریه ای و یا دیکتاتور دیوانه ونزوئلا هوگو چاوز از یاران دیگر آقایان احمدی نژاد و خامنه ای هستند. در میان آن ها جمعی کلاش بین المللی از آمریکای لاتین تا قلب آفریقا صف کشیده اند تا از ریخت و پاش ها و حاتم بخشی نظام تهران سودی عاید خود کنند.

یک گروه دیگر از دوستان و یاران این نظام خرابکاران و تروریست های شهره بین المللی هستند. از کارلوس تروریست تا مغنیه آدم کُش و سازمان هایی از نوع حزب الله، حماس و جنایتکارانی همانند طالبان و القاعده دیگر ریزه خوران خوان یغمای جمهوری اسلامی.

از این مقولات که بگذریم چنین به نظر می رسد که به شیوه ای منظم و سیستماتیک نظام جمهوری اسلامی یکایک کشورهای دمکرات و آزاد جهان را از خود رانده است. بدون هیچ دلیل و برهان عقل پسندی آقای خمینی تصمیم گرفت با آمریکا بجنگد و برخلاف همه مقررات و قوانین بین المللی به سفارتخانه آن کشور تجاوز کند، اسناد و اموال آن ها را بدزدد و باز هم بر خلاف نص صریح قوانین و معاهدات الزام آور بین المللی ، ایران جمع کثیری از دیپلمات ها و سایر کارمندان سفارت آمریکا را بیش از یکسال به اسارت گرفت. دومین هدف حملات توصیف ناپذیر جمهوری اسلامی متوجه کشور اسرائیل بوده است. در حالی که تقریباً همه کشورهای عربی به استثنای سوریه به نوعی صراحتاً و یا تلویحاً با اسرائیل کنار آمده اند رژیم تهران به مصداق واقعی کاسه داغتر از آش به دنبال آزاد سازی قدس، از طریق کربلا، منافع حساس ملت ایران را فدا کرده است. کشورهای اروپایی نیز هرکدام به نوعی مورد تجاوز جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. عوامل تروریست این نظام بی شرمانه در سرزمین های اروپایی بساط ترور و جنایت خود را برای آرام کردن صدای رهبران مخالف نظام به کار گرفته اند. دامنه ترور و تجاوز نظام جمهوری اسلامی علیه دیگر کشورها از لبنان گرفته تا آلمان و از فرانسه تا آمریکا و از ترکیه تا آرژانتین گسترده است. طی دهه های اخیر و تاریخ معاصر جهان کمتر کشوری را خواهید یافت که به اندازه جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی مرتکب قتل، جرم و جنایت شده باشد.

عدو شود سبب خیر

در منطقه خاور میانه و در میان همسایگان بسیار نزدیک ما مردم از ایران وایرانی رویگردان شده اند. درمیان مردم عراق ایران به عنوان یک همسایه دشمن ومتجاوزمعروف است. مجله معتبر “Middle East Economic Survey”، MEES در شماره بیست و شش دسامبر دوهزارو یازده در مورد گردهمایی سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با اشاره به مصوبات این نشست در ارتباط با ایران چنین می نویسد : ” سران شورای همکاری نگرانی عمیق خود را در مورد دخالت های جمهوری اسلامی در امور داخلی کشورهای منطقه ابراز داشتند”. در همین زمینه به کرات در این مقاله می خوانیم:” اعضای شورای همکاری، جمهوری اسلامی را به دخالت های بی مورد و نفاق افکنانه در کشورهای منطقه متهم می کنند”. در واقع تشکیل این گروه و گسترش آن به صورت فعلی و حتی زمزمه افزودن کشورهای مراکش و اردن به این جمع به شیوه جدی، صرفاً عکس العملی در برابر سیاست دشمن ساز و نفاق افکن جمهوری اسلامی است. شاید بتوان مدعی شد که جمهوری اسلامی در حالی که کشور ایران و مردم ایران را به انزوا و تنهایی کشانده است متقابلاً همسایگان جنوبی ما را که در طی تاریخ کمتر توانسته اند با هم به توافق برسند، امروز لااقل علی الظاهر، یکدل و همراه کرده است. این روند دشمن ساز و تحریک انگیز سیاست خارجی جمهوری اسلامی موجب شده است که پادشاه عربستان در آخرین نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از آن ها بخواهد که قدم های بعدی را در جهت اتحاد و یکپارچگی بردارند. ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی تا به آن جا پیش رفته که ایجاد پول واحد ودفاع مشترک در مجموعه ای مانند اتحاد یه اروپا برای کشورهای حاشیه خلیج فارس را پیشنهاد کرده است.

درست در نقطه مقابل سیاست دشمن ساز و انزوا گزین جمهوری اسلامی، کشور ترکیه با استفاده از فرصت پیش آمده در موقعیتی قرار گرفته است که رهبری معنوی کشورهای منطقه را که به حق متعلق به کشور ایران است برای خود دست و پا کند. مشکلات بین المللی جمهوری اسلامی به هیچ وجه از سیاست های سرکوبگر و غیر دمکراتیک درونمرزی جدایی پذیر نیست. کمتر می توان کشوری را یافت که در درون با مردم خود در ستیزباشد، در درونمرز باعناد و توحش رفتار کند، اما درصحنه بین المللی از حُسن جوار با دیگران و مقبولیت بین المللی برخوردار باشد. این بدان معناست که ملت ایران لااقل دو بار هزینه مظالم جمهوری اسلامی را می پردازد، یکبار به عنوان ساکنان کشوری که از حداقل مواهب زندگی و مصونیت های سیاسی و اجتماعی محروم است و در صحنه بین المللی شهروند ایرانی به هرکجا که روی آورد به دلیل رفتار و شهرت حاکمان امروزی اش مورد اهانت و سوء رفتار قرار گیرد.

متأسفانه به جای توبه و عذر خواهی از درگاه ملت ایران و جامعه بین المللی جمهوری اسلامی سعی می کند با اجیر کردن مشتی خود فروخته در مقام “لابی” ودروغ پرداز در خارج از کشور حقایق را دگرگون جلوه دهد . این گماشتگان مشاطه گر و مزدوران نظام با برخورداری از بودجه های کلان موج جدیدی از دروغگویی و بهانه تراشی را برای رژیم در میان مردمان کشورهای آزاد جهان آغاز کرده اند. نباید به آنها فرصت و امکان دگرگون نشان دادن چهره جنایتکارو کریه نظام جمهوری اسلامی داده شود.

پاریس
۲۰۱۲/۰۱/۰۴

مطالب مربوط

نارسایی غرب در برابر بحران

آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟

در مورد اوکراین چه باید کرد؟

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر